اصل یک
بیگمان یکی از پایدارترین ایدههای نژادپرستانه در تاریخ ایالات متحده، پافشاری بر دستهبندی آدمیان بوده است. مفهوم «نژاد»، قطعنظر از بیاعتباری زیستشناختی و علمی آن، یکی از ویژگیهای رایج مناسبات اجتماعی است و همچنان به شکلی مصنوعی، کسانی را که بهلحاظ نژادی وجوه اشتراکشان بیش از وجوه افتراقشان است، جدا میسازد. «اصل یکقطره خون[1] » اصطلاحی خاص، با تجسم واقعیت غیرمنطقی نوعی برساختۀ اجتماعی نژادپرستانه است. بر اساس این قاعده، هرکس که حتی «یکقطره» از خون افریقایی در رگهایش باشد، در دستۀ افریقایی-امریکاییها گنجانده میشود. مهندسی اجتماعی مندرج در این اصطلاح، به نحو جداییناپذیری با بافت دوران بردگی و جداسازی (سدۀ 1600 تا دهۀ 1960) پیوند خورده است.
بااینحال، تنها در اواخر سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم بود که اسفبارترین قوانین جداسازیخواهانه و در کل در ایالات جنوبی وضع شدند. گفتنی است که غرض از تصویب این قوانین، بهطور خاص و گاهی اوقات غیرمستقیم، اجرای اصل یکقطره خون بود. پیش از آن، هیچ قانون ایالتی نبود که جملگی افریقایی-امریکاییها را، قطعنظر از میزان تأثیر هریک از سهتبار افریقایی، اروپایی و بومی بر آنها، به یکسان جدا سازد. بااینحال، پذیرش افریقایی-امریکاییهای روشنپوست در جمعیت سپیدپوست اکثریتی، روزبهروز معمولتر میشد و نقش مهمی در قانونگذاری در این زمینه داشت.
بهطور خاص، هومر پلسی (1862-1925)، مردی که خود را هفتهشتم سپیدپوست و یکهشتم افریقایی-امریکایی توصیف کرد، همان شخصی بود که جزء مهمی از خطمشی جداسازیخواهانهای (پروندۀ پلسی علیه فرگوسن) که جداسازی رسمی را نزدیک شش دهه، تحکیم کرد با او پیوند خورد. رأی دیوان عالی در 18 مِی سال 1896، آموزۀ «جدا، اما برابر» را تأیید کرد و آغازگر عصر تبعیض رسمی یا قانونی، یعنی جیم کرو، بود. دو نسل بعد، در سال 1954، دیوان عالی در پروندۀ براون علیه شورای آموزشی، تبعیض نژادی در مدارس را خلاف قانون اساسی اعلام کرد و بدینوسیله رأی پلسی علیه فرگوسن را باطل کرد.
یکی از ویژگیهای مهم اصل یکقطره خون، این ایده است که هر شخصی هویت اجتماعی ایستایی دارد و اینکه شخص دارای تبار مختلط، به جایگاه «گروه نژادیش» میخکوب شده و کمترین منزلت اجتماعی را دارد؛ بنابراین، داشتن یکشانزدهم تبار افریقایی، ممکن است جایگاه فرد، بهعنوان یک افریقایی-امریکایی را، صرفنظر از پانزدهشانزدهم تبار سپید، تعیین کند.
بهطور کلی، اصل یکقطره خون، برساختهای سیاسی و اجتماعی است که فرهنگ مسلط ایالات متحده را قادر میسازد که نژادآمیزی و ادغام کسانی را که از تبار افریقایی-امریکایی هستند، محدود کند. تنها در سال 1967 بود که با حکم دیوان عالی در پروندۀ لاوینگ علیه ویرجینیا[2]، منع ازدواج میاننژادی خلاف قانون اساسی دانسته شد. بااینحال، این حکم مانع ادامۀ سلطۀ اصل یکقطره خون نشد و امروزه این قاعده، در تجربۀ افریقایی-امریکاییها همچنان تا حدود زیادی معرف هویت است.
و نیز ببینید: هویت چندرگهای؛ نژاد؛ نظریۀ شکلگیری نژاد؛ نژادپرستی
بیشتر بخوانید
Christian, Mark. 2000. Multiracial Identity: An International Perspective. New York: St. Martin’s
Moran, Rachel F. 2003. Interracial Intimacy: The Regulation of Race and Romance. Chicago: University of Chicago Press
Murray, Pauli, ed. 1997. States’ Laws on Race and Color. Athens, GA: University of Georgia Press
Pascoe, Peggy. 1996. “Miscegenation Law, Court Cases and Ideologies of ‘Race’ in Twentieth Century America.” Journal of American History 83(1):44–69
[1] one-drop rule
[2] Loving v. Virginia