بیگاری‌خانه

 بیگاری‌خانه[1]که روزی آن را لکۀ ننگی بر صفحۀ تاریخ می‌انگاشتند، بار دیگر در اقتصادهای پیشرفتۀ صنعتی و نیز اقتصادهای تازه صنعتی‌شده سر برآورده است. بیگاری‌خانه کارگاه‌های تولیدی‌ای است که در آن کارگران با نقض چندجانبۀ قوانین ملّی کار که ایمنی و سلامت شغلی، دستمزدها، و ساعات کار را سامان می‌بخشد و نیز قوانین کار کودک ‐ اصلاحات نهادین‌شده‌ای که رهاورد مبارزات بی‌امانی اتحادیه‌های کارگری و اتحادیه‌های مصرف‌کنندگان در سدۀ 19 و 20 بود ‐ مواجه می‌شوند. این مبارزه حتی تا امروز نیز ادامه داشته است. از بیگاری‌خانه‌ها بدین‌دلیل استفاده می‌شود که به‌آسانی از دید عموم پنهان می‌شود و اینکه پیوند نامشهودی با تولیدکنندگان نام‌ونشان‌دار بزرگ‌تر دارد. درحالی‌که بیگاری‌خانه‌ها غالباً با تولید پوشاک پیوند خورده‌اند، مدل «بیگاری‌کشی» در صنایع تولیدی سبکی چون اسباب‌بازی، ابزارآلات کوچک و حتی صنایع خدماتی نیز فعال است.

  بیگاری‌خانه‌ها در صنایعی سربرمی‌آورند که برای ساختمان و تجهیزات سرمایه‌گذاری اندکی لازم است و فرآیند تولید را می‌توان تجزیه کرد و برخی از کارها را به پیمانکار سپرد. تجزیۀ مشاغل و تعیین دوبارۀ دستمزد آن مشاغل هزینه‌های کار را کاهش می‌دهد، زیرا شرکت‌ها می‌توانند مشاغل تحقیق و توسعه‌ای‌شان[2] را در خود شرکت انجام دهند و کار مونتاژ را به پیمانکاران و زیرشاخه‌های آنان بسپارند. وقتی پیش‌داوری و تبعیض نهادین‌شده گروه‌های کارگری کم‌هزینه‌تری مانند مهاجران (خصوصاً مهاجران غیرقانونی)، زنان، کودکان، معلولان، و سالمندان را پدید می‌آورد، شرایط برای «نظام بیگاری‌کش» مهیا می‌شود. در این نظام، کار پیمانی و سهم تولید بیش‌ازحد مجاز درآمد کارگران را به پایین از حدی که قوانین جامعه برای دستمزد و ساعت کار تعیین کرده است، می‌رساند و محیط کار کوچک، شلوغ، خطرناک است و از دیدرس مقامات دولتی خارج. فشار مصرف‌کنندگان بر تولیدکنندگان برای عرضۀ کالاهای ارزان‌قیمت نیز در ظهور دوبارۀ بیگاری‌خانه‌ها دخیل است، زیرا کنترل فرآیند تولید از تولیدکنندگان به دست ابر‌خرده‌فروشانی چون وال‌مارت افتاده است. به‌جای آنکه قیمت محصولات فروشی را هزینه‌های تولید تعیین کند، فرآیند برعکس شده است: قیمت فروش هزینه‌های تولید را تعیین می‌کند. ازآنجاکه شرکت‌های خرده‌فروش اغلب بر دسترسی به مواد خام یا عناصری که در فرآیند تولید به کار می‌رود کنترل دارند، تنها حوزۀ منعطف برای تولیدکنندگان کنترل هزینه‌های کار است. تلاش برای کارکشیدن بیشتر از کارگران به‌منظور برآوردن مطالبات تولیدی به‌معنی استفادهٔ هرچه بیشتر از نظام بیگاری‌کش پیمانکاری و خرده‌پیمانکاری هم در اقتصادهای درحال‌توسعه و هم در اقتصادهای توسعه‌یافته است.

سرانجام اینکه وقتی خرده‌فروشی به خدمات هم سرایت می‌کند، بیگاری‌خانه حتی در صنایع خدماتی نیز ظاهر سر برمی‌آورد. کارگران مراکز پشتیبانی تلفنی بانک‌ها، فعالیت‌های تبلیغاتی، و رزرواسیون روزبه‌روز بیشتر کار می‌کنند و با برون‌سپاری مشاغل (چه‌بسا برون‌مرزسپاری) مواجه‌اند و این «مدل کسب‌وکار» به‌شکلی روزافزون در صنایع حرفه‌ای پزشکی و سلامت‌بانی، حقوق و خدمات حقوق، و مدارس و دانشگاه‌ها رخنه کرده‌اند.

و نیز ببینید: چشم‌انداز تضاد؛ قاچاق انسان؛ اقتصاد زیرزمینی؛ مهاجران غیرقانونی.

بیشتر بخوانید

Abbott, Edith. [1910] (1970). Women in Industry: A Study of Economic History, New York: Appleton

Bonacich, Edna and Richard Appelbaum (2000). Behind the Label: Inequality in the Los Angeles Apparel Industry, Berkeley, CA: University of California Press

Garson, Barbara (1988). The Electronic Sweatshop: How Computers Are Transforming the Office of the Future into the Factory of the Past. New York: Simon & Schuster

Jensen, Jane M. and Sara Davidson (1985). A Needle, A Bobbin, A Strike: Women Needleworkers in America, Philadelphia: Temple University Press

Rosen, Ellen Israel (2002). Making Sweatshops: The Globalization of the U.S. Apparel Industry. Berkeley, CA: University of California Press

     [1] sweatshop    

 [2] research and development jobs (R&D)      

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید