اجتماعگرایی
اجتماعگرایی[1] بهعنوان بدنة منسجمی از اندیشهها، جنبشی است که در پی حلکردن مشکلات اجتماعی از طریق تقویت تعهد فرد به جامعهای وسیعتر است. این جنبش، بهطور عمده در میان دانشمندان علوم اجتماعی امریکا و در اوایل دهة 1990 شکل گرفت. مدافع اصلی آن آمیتائی اتزیونی[2] (رئیس انجمن جامعهشناسی امریکا[3]، 1995-1994) است که در کنار دانشمند علوم سیاسی ویلیام ای.گالستون[4] و افرادی دیگر، شبکه اجتماعگرایی[5] را در سال 1990، شکل دادند. یکی از اجزای اصلی آن شبکه، مؤسسة مطالعات سیاست اجتماعگرایانه[6] در دانشگاه جرج واشنگتن[7] بود که انتشار نشریه اجتماع پاسخگو[8] را در سال 1990 آغاز کرد. انتشار نشریه، در سال 2004، بعد از 54 شماره متوقف شد.
اجتماعگرایی، در معنای وسیع کلمه، رد مغرضانه ایدئولوژی لیبرالی است که برای تقریباً 200 سال، بنیادی برای اندیشة اجتماعی و سیاسی در غرب بوده است. لیبرالیسم مدعی است که حقوق افراد، مقدم بر حقوق گروه است و دولتها برای تأمین آزادیهای فردی شکل میگیرند. اجتماعگرایان ادعا میکنند که مسئولیتهایی که افراد نسبت به یکدیگر و نسبت به یک جامعه وسیعتر دارند، در موقعیتی با اهمیت کمتر، نسبت به حقوق افراد قرار گرفتهاند و این به یک مارپیچ نزولی[9] از خودخواهی، طمع و کشمکش منجر شده است. در جامعه امریکا و در بیشتر جهان مدرن، حقوق بر مسئولیتها پیشی گرفتهاند. افراد یک حس نیرومندی از دارای حقبودن را بهدست میآورند، اما همراه با یک حس بهنسبت ضعیفی از تعهد به یک گروه وسیعتر، چه این گروه خانواده باشد، اجتماع[10] باشد یا جامعه.
با این وجود، اجتماعگرایی، لیبرالیسم را بهطور کلی رد نمیکند. مرامنامه اجتماعگرای پاسخگو[11] -که در سال 1991 اتخاذ شد- بیان میکند که چشمانداز اجتماعگرایانه «هم عزت انسانی فرد و هم بعد اجتماعی وجود انسانی را به رسمیت میشناسد». اجتماعگرایان بر لزوم فهم این امر تأکید میکنند که زندگیهای فردی، بهطور اجتنابناپذیری، با خیر اجتماعهایی که هویت فرد در آنها شکل گرفته است، در پیوندند.
کتاب روح اجتماع[12] (1993) اتزیونی، دیدگاه اجتماعگرایانه را در مورد مسائل اجتماعی در امریکا، به تفصیل شرح داده و توصیهای را برای تقویت ارزشهای اخلاقی ارائه میکند. اتزیونی استدلال میکند که قانون و نظم، خانوادهها، مدارس و حس فرد از مسئولیتپذیری اجتماعی را میتوان بدون آنکه کشور به دولتی پلیسی تبدیل شود، ترمیم کرد و قدرت منافع خاص را میتوان بدون محدودکردن حقوق قانون درخواستکردن و لابیکردن با کسانی که حکومت میکنند، کاهش داد.
مرامنامه اجتماعگرای پاسخگو، بیانگر برخی از اصول اصلی این جنبش است:
اجتماع (خانوادهها، محلهها و ملتها) نمیتواند ادامه حیات بدهد، مگر آنکه اعضای آنها بخشی از توجه و منابع خود را وقف پروژههای مشترک بکنند؛
اجتماعگرایان مدافع دمکراسی، قوی هستند. آنها در پی آن هستند که دولتها را پاسخگوتر، مشارکتیتر و نماینده بخش بیشتری از مردم سازند؛
اجتماعگرایان اصرار دارند که تمام مؤسسههای آموزشی، آموزش اخلاقی را تدارک ببینند و اینکه این مؤسسهها باید ارزشهایی که همه امریکاییها در آنها سهیم هستند را آموزش دهند؛
حق آزادبودن از مداخلة دولت، به معنای آزادبودن از ادعاهای اخلاقی نیست. جامعة مدنی نیازمند آن است که ما از یکدیگر محافظت کنیم؛
کوتاهی در تربیت فرزند، باید رفع شود. والدین باید وقت بیشتری را با فرزندان خود بگذرانند؛ مراقبت از کودکان و اجتماعیشدن، مسئولیتهایی نیستند که بتوان به میزان زیادی برعهده سایر نهادها گذاشت؛
آموزش برای ارزشها و شکلگیری شخصیت «بنیادیتر»، از مهارتهای تحصیلی[13] است؛
عمل متقابل در مرکز عدالت اجتماعی است
همچنین رجوع شود به: آگاهی جمعی؛ اجتماع؛ سیاست هویت؛ شبکههای اجتماعی
برای مطالعه بیشتر
Etzioni, Amitai. 1993. The Spirit of Community. New York: Simon & Schuster
Zakaria, Fareed. 1996. “The ABCs of Communitarianism.” Slate.com, July 26. Retrieved November 28, 2007 (http://www.slate.com/id/2380
[1] Communitarianism
[2]. Amitai Etzioni
[3]. American Sociological Association
[4]. William A. Galston
[5]. Communitarian Network
[6]. Institute for Communitarian Policy Studies
[7]. George Washington University
[8]. The Responsive Community
[9] . Downward spiral
[10]. Community
[11]. Responsive Communitarian Platform
[12]. The Spirit of Community
[13]. academic
[14]. Gerald Kloby