«تولید مشترک و الزامات جهانیشدن سینمای ایران»/ جلسه آخر/ سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸/ برگزارکننده: سازمان سینمایی
چهارمین و آخرین نشست سازمان سینمایی کشور در حوزه گفتگوهای فرهنگی با موضوع «تولید مشترک و الزامات جهانیشدن سینمای ایران» با حضور دکتر حسین انتظامی (معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی) و آقایان محمود اربابی، منوچهر شاهسواری، محمدمهدی عسگرپور، محمدعلی حسیننژاد، علیرضا شجاعنوری، سیدرضا میرکریمی، روحالله حسینی، رائد فریدزاده، محمدحسین فرج و جواد نوروزبیگی، سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ در حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید.
در این نشست مواردی مطرح شد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
- کشورهای اروپایی صاحب سینما مبانی مشترک زیادی با یکدیگر دارند، به همین دلیل وقتی با هم دیالوگ برقرار میکنند، خیلی به هم نزدیک هستند. اما مبانی فرهنگی ما با مبانی این کشورها خیلی فاصله دارد. حتی میتوان گفت با هیچ کشوری مبانی مشترک نداریم (باکشورهایی که صنعت سینما داشته و یا توانایی انجام این کار را دارند). برای حل این مشکل میتوان بسیاری از اسناد خارجی مرتبط و موردنیاز تولید مشترک را ترجمه و از آنها استفاده کرد.
- مشکل دیگر، مشکل تهیهکنندگان سینماست که کار مشترک حتی در داخل برای آنها تعریف نشده است. در این راستا، کارگاههای آموزشی که بتواند تهیهکنندگان را وارد یک تعامل و همکاری داخلی و بینالمللی کند، وجود نداشته است.
- در زمینه تولید مشترک باید ابتدا به تعریف مشترک از آن رسید تا در مراحل بعد بتوان سراغ کمبودها و چگونه تولیدکردن رفت. دادن برخی خدمات به تولیدکنندگان خارجی مثل فراهم کردن فیلمبردار و صدابردار، تولید مشترک نیست. تا زمانی که نقش مولف در تولید نداشته باشیم و محتوای تولیدات نیز متناسب با منویات ما نباشد، نمیتوان اسم تولید مشترک به آن داد. بهعبارت دیگر تولید مشترک باید غیر از عواید مادی، عواید معنوی نیز برای ما داشته باشد. مشکل، حمایت گسترده و مطالعه نشده از تولید مشترک است. اگر ما به تعلیم تهیهکنندگان بپردازیم و دانش و تجربه آنها را بالا ببریم، در درازمدت آنها خواه ناخواه به سمت تولید مشترک خواهند رفت.
- مسأله دیگری که مغفول مانده است، مسأله «صادرات تخصص» است. باید دستاندرکاران سینمایی به یادگیری حداقل یک زبان غیرایرانی ترغیب شوند که در این میان، خانه سینما میتواند کمر همت ببندد و در این زمینه کمک کند.
- یکی از دلایل از دست رفتن سهم سینمای ایران در بازار جهانی، عدم مشارکت در تولیدات وصلکننده به زنجیره جهانیست. علت آن نیز، عدم وحدترویه، عدم شفافسازی در نهادها و وجود خلأهای قانونی و آییننامهایست که فرآیندها را برای ما و آنها مشخص نمیکند. بههمین دلیل تکلیف فیلمسازان خارجی در ایران مشخص نیست.
- یکی از راههایی که میتواند مواجهه و گفتگوی سینمای ایران با سینمای جهان را فراهم کند، مشارکت اندک در زنجیره فرآیند تولید است. ابتدا مواجه شدن عوامل فنی ایرانی با فرآیند «دیگری» هم باعث ایجاد نظم در تولید کارها میشود (به دلیل گذشتن از فیلترهای مختلف تا اخذ تأیید) و هم این نظم، تدریجاً به فرآیند تولید در عرصه جهان منجر خواهد شد.
- موانع حقوقی، اداری، نظام مالی و ... به این زودی تولید مشترک را در دسترس ما قرار نمیدهد. چون ما میخواهیم حرفهای خود را با پولهای دیگران بزنیم. درحالیکه آنها زمانیکه پول خود را برای تولید میآورند، طبیعتاً حرف خودشان را نیز میخواهند بزنند. بهتر است ما یک تمرکز جدی روی صادرات نیروی انسانی و یا پذیرش فعالیتهای خدماتی پساتولید در ایران داشته باشیم. اگر ما مبنا را بر تربیت نیروی انسانی در فضای بینالملل قرار دهیم، موفقتر خواهیم بود. اگر هر نیروی تولید مجبور شود در قدمهای اول، با مکانیزمهای دیگری کار کند، برای ما در آینده یعنی سرمایه. این موضوع هم به دلایل اقتصادی و اجرایی و هم به دلیل عدم تداخل موضوعی که برای ما بسیار اهمیت دارد، بسیار موفقیتآمیزتر خواهد بود.
- تمام مشکلات ما، از «نبود نگاه استراتژیک» نشأت میگیرد. مسألهای که بیست سال پیش در کشور کرهجنوبی اتفاق افتاد و سینمای آن را در حال حاضر تبدیل به قدرتمندترین سینمای آسیا کرده است.
- نوعی عدم اعتمادبه نفس در میان تهیهکنندگان ایرانی بهوجود آمده است که باعث میشود آنها صرفاً به انتفاع از فیلم تولیدشده فکر کنند. بهعبارت دیگر استقلال لازم میان تهیهکنندگان وجود ندارد. درحالیکه هر تهیهکننده میبایست نقش یک کمپانی را ایفا میکرد.
- نگاه نفتی باعث شده اهالی سینما هرکدام تلاش کنند بیشترین سهم را از آن ببرند. اما در شرایط تحریم و فشارهای حاصل از آن، میتوان امیدوار بود نوعی شایستهسالاری ایجاد شود و افراد شایسته بتوانند خود را عرضه و نشان دهند.
- در قرنطینه فرهنگی به سر میبریم. صنعت گردشگری نداریم و کشوری که صنعت گردشگری ندارد نمیتواند آداب معاشرت با خارج را پیدا کند. در نبود این موارد، نمیتوان به تولید مشترک اندیشید.
- دچار غربزدگی مزمن هستیم که از دوران قاجار شروع شده است. فقط اروپا را میبینیم و از کشورهای همسایه ازجمله عراق، پاکستان و ... غافل هستیم و کسی حاضر به همکاری با این کشورها نیست. درحالیکه در گام اول تولید مشترک و برای تقویت نفوذ خود، نیازمند شروع از این کشورها هستیم.
- از آنجاییکه کار تولید مشترک، کاری زمانبر است لذا باید از ظرفیتهای موجود بهره گرفت. بهتر است کارهای بالادستی آن توسط سازمان سینمایی و بنیاد فارابی انجام شود. یعنی این سازمانها ظرفیتهای تولید مشترک و کشورها و کمپانیهای موردنظر را شناسایی کنند، سپس بقیه کارها اعم از انجام مذاکرات و طی مراحل بعدی را به بخش خصوصی بسپارند. طی این مدت نیز تا حصول نتیجه، کار آموزش تهیهکنندگان دنبال شود.
- «شورای پروانه ساخت» و «شورای پروانه نمایش» کاملاً ایرانی نگاه میکنند و اساساً ارتباطی به تولید مشترک ندارند. لذا برای تولید مشترک باید شوراهای دیگری غیر از این دو شورا ایجاد شود.
- مشکلات موجود باید توسط خود سینماگران حل شود. بهعبارت دیگر نباید منتظر تغییر شرایط شد. باید متناسب با شرایطی که در آن قرار داریم و با احتساب همه آنها، راه خود را بیابیم و فرمول خاص خود را ارائه دهیم. مثل کشور چین
- تولید مشترک یک گفتگوی فرهنگیست یعنی همانطور که ممکن است در برخی موضوعات حرف ما اولویت داشته باشد، در برخی موضوعات نیز باید از موضع خود عقبنشینی کنیم. اما مشکل ما این است که تصور میکنیم فقط حرف ما درست است و باید اولویت داشته باشد.
- مسأله دیگر، مسأله «تفاهمنامههای فرهنگی»ست که حتماً باید در سطح وزیران به امضا برسد که بتواند ضمانتاجرا داشته باشد.
- تهیهکنندگان بیشتر علاقهمندند مجری طرح باشند. یعنی سرمایهگذاری از کشور دیگر باشد و آنها صرفاً مجری باشند. آنها حتی از ترجمه یک فیلمنامه نیز فرار میکنند. مشکل، نبود دانش در میان تهیهکنندگان است.
- ما گریز عجیبی از تعریف مفاهیم داریم. تولیدمشترک نیز ابتدا باید تعریف و الزامات آن مشخص شود. باتوجه به اهمیت ایجاد گفتمان در این مسیر، پیشنهاد میشود یک کارگروه تولید مشترک که همانند یک اتاق فکر نیز عمل کند، ایجاد شود. همچنین نیاز است یک کارگروه یا هسته ترجمه شکل گیرد که واسط میان میان ما و غربیان باشد. اسناد و متون خیلی خوبی در انگلیس، فرانسه و بهطورکلی در اروپا وجود دارد که اگر آنها ترجمه شوند، ما میتوانیم صاحب اسنادی شویم که در تولیدات ما بسیار اثرگذار باشد.
- ایران جاییست که سرمایه افراد بدون درگیرشدن با بخش دولتی کار خود را انجام میدهد. خیلی از امکانات ما در تولید فیلم، در ترکیه و عراق استفاده میشود. لذا نباید گفت از این لحاظ در شرایط بدی هستیم. ایران از لحاظ فناوری و سرمایه در شرایط خوبیست، بنابراین از این لحاظ مانعی در تولید مشترک نداریم.
گزارش از: فریبا رضایی