«مرجعیت رسانهای»/ جلسه آخر/ سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸/ برگزارکننده: معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی
سومین و آخرین نشست معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی با موضوع «مرجعیت رسانهای» سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ با حضور حمید ضیاییپرور، عباس عبدی، سینا تفنگچی، مریم سلیمی، محمد ابوالحسنی، داوود نعمتی انارکی، حسین توانا، علی گرانمایهپور و سیدعلی علوی در حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید.
در این نشست مواردی مطرح شد که به مهمترین آنها اشاره میشود:
- در حال حاضر با دو مشکل در حوزه روزنامهنگاری مواجهایم که بخشی از آن مربوط به کیفیت فنی و بخش دیگر مربوط به کیفیت محتوایی آن میشود. ازجمله دلایل ضعف فنی روزنامهها میتوان به تحولات دیجیتال اشاره کرد. از ضعفهای محتوایی آن نیز این است که کیفیت محتوایی آن پایین آمده است، یعنی نه صرفاً محتوای خوب، بلکه محتوایی که معرف آزادی باشد تولید نمیشود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه اول میتواند با قطع کردن یارانههای مطبوعاتی که به نوعی اتلاف منابع محسوب میشود، این مبالغ را صرف آموزش روزنامهنگاری و آموزش دیجیتالی و شاخههای آن کند و در پایان مدرکی هم برای آن درنظر گیرد. در اینصورت روزنامهنگاری که آزمون داده است، متناسب با مرتبه اخذشده، بودجه دریافت کند. همچنین تمهیداتی برای افزایش رتبه و تلاش برای کسب آن در نظر گرفته شود تا منجربه افزایش رقابت میان روزنامهنگاران شود. درمورد کیفیت محتوایی نیز این وظیفه وزارت ارشاد است که کل سیستم اعم از رهبری، ریاستجمهوری، قوه قضائیه و ... را به این نتیجه برساند که ما با چه خطراتی مواجه هستیم. لذا این نهاد میتواند با گزارشهای هفتگی خود از وضعیت رسانه به ارکان کشور، به آنها اطلاعرسانی کند که به طور مثال در طول یک هفته رسانههای داخلی چه محدودیتهایی در کار کردن یک خبر داشتهاند و در مقابل رسانههای خارجی چه خبرهایی را از آن سوژهها تولید کردهاند.
- دوره مرجعیت واحد و مراجع بزرگ به اتمام رسیده است. در رسانه به سمت خردهمرجعهای داخلی اثرگذار در حال حرکت هستیم. لذا فضای قبل حاکم نیست و فضاهای جدید پیش روی ما قرار گرفتهاند. بنابراین باید اهمیت رسانههای محلی مورد ملاحظه قرار گیرد. نکته دیگر این است که همچنان از ساختارهای کهنه و قدیمی حمایت میشود. لذا باید این حمایتها اعم از یارانه کاغذ و موارد دیگر برداشته و از طرف دیگر یک «معاونت رسانه» ایجاد شود.
- امروزه رسانهها مرجعیتهای مختلفی پیدا کردهاند مثل شبکههای فارسی زبان خارجی که مرجعیت رسانهای فیلم را بر عهده گرفتهاند. ما دچار مشکلات مختلفی هستیم. رسانههای ما از ارائه محتوای حرفهای که بتواند جلب مخاطب کند، غافل هستند. همچنین در رسانههای مکتوب با قضاوت و داوریای که به مخاطب میدهیم، باعث دلزدگی و فرار آنها از این رسانه شدهایم. همچنین از تنوع و تکثر جامعه و تولید پیام متناسب با نیازهای آنها، غفلت شده است. چیزی که اعتبار رسانه را بالا میبرد و باعث جذب مخاطب به آن میشود، ورود آن رسانه به حوزه «اختلاف مشروع» است که رسانهها به آن توجهی نمیکنند. پیشنهاد میشود که رسانههای داخلی به سمت «مدیریت نقد» بروند در غیر اینصورت، رسانههای خارجی به سمت آن خواهند رفت. همچنین باید از کارکرد حزبی رسانهها دوری کرد که یکی از ملزومات آن، تغییر نگرش مدیران رسانهها از نگرش سنتی به نگرش جدید است.
- رویکرد به رسانهها یک رویکرد ماتریسی شده و مهمترین کاری که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند انجام دهد این است که فضای باز ایجادشده (مجوزهای صادرشده) را سیاستگذاری و فرماندهی منسجم کند و سپس آن را نظارت و کنترل نماید و در مرحله آخر، رسانهها را به یک مرحله باثبات برساند تا آنها بتوانند از طریق انتخاب استراتژیهای تأثیرگذار، به اثرگذاری بیشتر در میان رقبا نایل آیند.
- در عصر جدید، مخاطبان، پاسخهای لحظهای و سریع به نیازهایشان را میخواهند. در این میان، تخصصیشدن نیازها و مسأله زمان اهمیت زیادی دارد. بنابراین هرچقدر رسانهای هوشمندتر باشد و تلاش کند در سبد رسانهای مخاطبان بماند، موفقتر خواهد بود. دنیای آینده، دنیای هوشمند است. بنابراین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید واحدی را به تحلیل دادهها اختصاص دهد و با فراهم کردن ابزارهای تخصصی، بتواند خود را بهروز کند. همچنین پیشنهاد میشود «واحد تحقیق و توسعه رسانهای» در این وزارتخانه تدارک دیده شود که درواقع واحد آیندهپژوهی رسانهای وزارت ارشاد باشد.
- باید به تعریف جدید از رسانه برسیم، امروزه حتی بازیهای رایانهای و اپلیکیشنها نیز جزء رسانهها هستند. در مرجعیت رسانهای مهمترین موضوع، مردم هستند که باید دید آنها چه میخواهند؟ مشکلات رسانه ما این است که آنلاین، همراه با تحولات تکنولوژی حرکت نکردهاند، دوم اینکه حمایتهای قانونی نمیشوند چه منابع و چه خود آنها و سوم اینکه رسانههای ما اقتصادی نیستند؛ دوپینگی هستند. برای حل این مشکلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید روی یک قانون جامع و نیز تغییر پارادایم رسانهای (از سنتی به نوین) تمرکز کند. تمرکز روی «پاسخگویی» به جای «محدود کردن» و نیز بهرسمیت شناختن بخش خصوصی از دیگر راههای حل مشکلات این عرصه است. ما باید از حوزه پدافند وارد حوزه آفند شویم، نباید منفعل عمل کنیم و رسانههای خارجی باید قدرت ما را در آفند ببینند تا نتوانند سوءاستفاده کنند.
- (باید دید موضوع مرجعیت رسانهای دغدغه وزارت ارشاد است یا دغدغه دولت و یا دغدغه سلسهمراتب نظام؟) یکی از دلایل کاهش مرجعیت رسانهای، قهر افکار عمومی و تغییر ذائقه ایرانیان و سبد مصرف رسانهای آنهاست. بهتر است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همه نهادهای دخیل در این موضوع را تجمیع و همه را در یک نهاد متمرکز نماید.
گزارش از: فریبا رضایی