شیوههای تسهیل ارائه آثار هنرمندان در عرصه جهانی و نقش آن در گسترش همکاریهای بینالمللی/۸ مرداد ۹۸/برگزارکننده:سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
سومین و آخرین نشست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در حوزه گفتگوهای فرهنگی با موضوع «شیوههای تسهیل ارائه آثار هنرمندان در عرصه جهانی و نقش آن در گسترش همکاریهای بینالمللی» باحضور آقای محمدعلی ربانی ريیس مركز مطالعات فرهنگی بینالمللی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي (دبیر علمی جلسه) و آقایان عبدالحسین بدرلو، محمد عبداللهی، نعمتاله پایان، محمدحسین احمدی، قادر آشنا، حسن مطهریمقدم، ابوالفضل رحیمی، سجاد محمدیارزاده، هادی ربیعی، عارف براتی، مجید فروغی، رائد فریدزاده، عبدالرحیم سیاهکارزاده، حمزه نجاتی، سید محمدعلی سیدحسینی و خانمها لیلا میرحسینی، نسرین میثاقیان، مرضیه حکمت، سیده راضیه یاسینی، زهرا یوزباشی و طاهره جهانپرور، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ در سازمان برگزار گردید.
در ابتدای این برنامه، ربانی با اشاره به هدف از برگزاری این نشست اذعان کرد: هدف عمدهای که به دنبال آن هستیم، دستیابی ایران به نقش فعالتر در عرصه محصولات فرهنگی- هنری چه در منطقه و چه در عرصههای بینالمللی است، یعنی فعال کردن ظرفیتهای هنر و هنرمندان در عرصه تعاملات بینالمللی. همچنین لزوم بررسی سازوکارها و بهعبارتی تسهیل حضور هنرمندان در عرصههای بینالمللی و سهم ناگزیر این عرصه در گسترش همکاریهای بینالمللی از دلایل دیگر برگزاری این جلسه است.
مهمترین موارد مطرحشده در این برنامه، به شرح زیر است:
- یکی از مسائلی که در عرصه مبادلات فرهنگی باید به آن توجه ویژهای شود، مسأله اقتصاد فرهنگ است. در این میان تضادی میان قانون موافقتنامهها (در آن اصل بر تسهیل روابط فرهنگی میان کشورها بهصورت رایگان است) و مسأله اقتصاد فرهنگ وجود دارد. لذا نباید از رایزنهای فرهنگی انتظار این کار را داشت. تسهیل بازرگانی امور فرهنگی در عرصههای بینالمللی از وظایف وزارت بازرگانی و مشخصاً برعهده رایزن بازرگانی است.
- نگاه تولیدکنندگان آثار فرهنگی و هنری صرفاً نگاه به مخاطبان داخلی است و عموماً از توجه به مخاطبان خارجی که ممکن است این آثار مورد توجه آنهات نیز واقع شود، غفلت میشود.
- مسأله بعدی، لزوم تغییر رویکردهاست. ما در دیپلماسی خود به قدرت نرم اهمیتی نمیدهیم. نگاه شمالی-جنوبی را تغییر دهیم و نگاه شرقی-غربی را جایگزین آن کنیم (فقط به کشورهای اروپایی و آمریکا توجه میکنیم و از کشورهایی مثل پاکستان، افغانستان، هندوستان، عراق و ... غفلت میکنیم). فرهنگ ایران در این کشورها باید از طریق قدرت نرم اثر کند در غیر اینصورت بسیاری از فرصتها را از دست خواهیم داد.
- مسأله مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، «داشتن اطلاعات» است. واقعیت این است که ما دچار خلأ اطلاعاتی هستیم و از بسیاری از ظرفیتها و امکانات فرهنگی و هنری کشور خود و کشورهای دیگر، اطلاعاتی نداریم. ما از طریق یک آمایش، میتوانیم این خلأ را پر کنیم. برای تحقق این هدف، شبکه ارتباطی با نهادهای مرتبط باید تقویت شود چراکه تنها درصورت وجود اطلاعات دقیق از داخل کشور و نیز بازار هدف است که به صادرات درست فرهنگی منجر میشود.
- بین سازمان ارتباطات اسلامی و بخشهای تخصصی در این حوزه، ارتباط موثری وجود ندارد. بههمین دلیل اقداماتی که توسط این سازمان در خارج از کشور صورت گرفته، بیانگر توانایی و ظرفیتهای داخلی نبوده است. بنابراین در وهله اول، شکلگیری یک تعامل و هماهنگی میان این سازمان با بخشهای دولتی ضروری است.
- مشکل ما در عرصه هنر این است که به ظرفیتها نگاه نمیکنیم و یا اینکه از ظرفیتهای هنری برداشتهای متفاوتی داریم. بهتر است که از ظرفیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور استفاده شود و آنها را به یک مقوله اقتصاد هنری و یا اقتصاد دانشجویان تبدیل کنیم تا به مسأله اقتصاد در بازار هدف کمک کنند.
- موفقیت اقتصاد هنر در گرو حمایت از بخش خصوصی است و بخش دولتی باید صرفاً تسهیلکننده آن باشد.
- دانشگاهها میتوانند در تسهیل فرآیند ارائه آثار هنری تأثیرگذار باشند. ازجمله آنها ارتقای فرهنگی و آموزشی است که دانشگاههای هنری، مراکز تخصصی هنر و فرهنگستان هنر میتوانند در ارائه آن دخیل باشند. هر اثر هنری که تولید میشود لازم است که در کنار آن یک بسته شناختی-معرفتی ارائه شود تا به مرور زمان در مخاطبان نیاز ایجاد کند. یعنی اثر هنری برای مخاطب یک نیاز هویتی دانسته شود.
- موانع فکری، علمی، عرفانی و ... عرضه اثر از بین بروند که در مرحله بعد، این اقدامات زمینهساز عرضه اثر میشوند. در اینصورت اثر به کالایی که نیاز به آن احساس میشود، تبدیل میشود.
- مسائل و مشکلات عرصه هنری بهصورت کلی بیان میشوند. لازم است که این مسائل به تفکیک هر حوزه مطرح و بررسی شوند نه بهصورت کلی.
- مشکل دیگر این است که برند ملی در عرصه هنر و فرهنگ خود نداریم که جای خالی این برند بهخصوص در حوزه صنایع دستی ایران مشهود است.
- میتوان الگوهای صادرات ایجاد کرد. افرادی که به قصد زیارت و یا درمان به ایران میآیند، میتوانند الگوهای صادراتی برای ما باشند. در این مسیر میتوان فضای بازار بیرون و ذائقهای دلخواه آنها را از خودشان گرفت و سپس متناسب با آنها اقدام کرد.
-باید به خوانش اثر و خوانش محتوا کمک کنیم. در این راستا باید از تفسیر آثار هنری استفاده کنیم. ابتدا باید زیرساختهای فرهنگی وجود داشته باشد که همراه با آن اثر تولیدشده باشد.
- داشتن «شاخص« یک نیاز جدی است. لذا در تولید آثار هنری نیاز به شاخص داریم. چیزی که در مسیر رفع ایرانهراسی و شیعهشناسی به ما کمک کند.
- محصول هنری باید تبدیل به «کالا» شود تا به فروش برسد. این به معنای ازدست رفتن هویت هنری آن نیست. باید کارگاههای خاصی برای تولید آنها درنظر گرفته شود. شیوههای عرضه نیز براساس ردههاس سنی، رده دینی، مذهبی و ... تعیین شود. عرضه ابتدا بهصورت پایلوت شروع شود تا از این طریق ظرفیتشناسی و سپس تعمیم صورت گیرد.
- برای تولید آثار هنری باید «مخاطبشناسی» کنیم تا بتوانیم بازار در خارج از کشور داشته باشیم. لازمه این کار تشکیل «کارگروههای تخصصی» است که باید در این مسیر، از ظرفیتهای پژوهشی دانشگاهها استفاده کنیم تا اطلاعات لازم فرهنگی و هنری را از ایران و کشورهای دیگر در اختیار این کارگروهها قرار دهند. ازجمله اقدامات این کارگروهها، معرفی ظرفیت کشورهای دیگر خواهد بود تا مطابق با آنها برنامهریزی در داخل صورت گیرد.
- هنر خوشنویسی یکی از هنرهای اصیل و بسیار قدیمی ایران است. امروزه کارهای بسیار ارزشمندی در این حوزه تولید میشود ولی کسی متولی این عرصه نیست. هنرمندان این حوزه بسیار فقیر هستند و تسهیلگری در فروش و عرضه آثار این هنرمندان از مجاری دولتی وجود ندارد. لذا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه خصوصیسازی این عرصه را بدهد.
- ایران جزء سه قطب برتر صنایعدستی در جهان است اما در یک سال اخیر به دلایل متعدد شاهد روند کاهشی در صادرات آن بودیم. با توجه به حضور در شرایط تحریم، بهترین راهکار، استفاده از تمهیدات موجود است. ازجمله استفاده از رایزنهای فرهنگی و همکاری آنها با بخشهای تخصصی در دادن اطلاعات و دانش و شناخت کافی از کشورهای دیگر و معرفی صنایعدستی کشورمان به جهانیان است. چراکه بدون شناخت، تقاضایی برای آن ایجاد نخواهد شد.
- اگر مسائل هنری و فرهنگی بهصورت ویژه در دولت مطرح میشود، پس باید برای آن استثناها و تسهیلات و معافیتهایی نیز درنظر گرفت. لذا برای صادرات این محصولات به غیر از محصولات صنعتی دیگر، کانال مالی، حمل و نقلی، توزیعی و صادراتی ویژه درنظر گرفته شود که صادرکنندگان آن بتوانند با دغدغه کمتری این کار را انجام دهند.
- لزوم برگزاری «هفتههای فرهنگی» از طریق هماهنگی رایزنهای فرهنگی که در آن هنرمندان عرصههای مختلف از کشورهای مختلف حضور داشته باشند و از ظرفیتها و تواناییهای یکدیگر مطلع شوند.
گزارش از: فریبا رضایی