شبکهسازی علمی فرهنگی در عرصه بینالمللی/ سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷/ برگزار کننده: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
اشاره: در هدفگذاری کلی برنامه تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم، مقوله «گسترش گفتگوهای فرهنگی» مورد توجه قرار گرفته است. در مسائل ۹ گانه برنامه تحول وزارتخانه، از یک سو، بر مسئله «فقدان گفتگوهای سازنده و فراگیر» تصریح شده و از سوی دیگر مسئله «نقش کمرنگ اهالی فرهنگ و هنر، صاحبنظران و مؤسسات و گروههای عرصه فرهنگ» مورد توجه قرار گرفته است. حاصل برآیند این دو مسئله این سوال را پیشرو قرار داد که چگونه میتوان گفتگوهای فرهنگی را به مدد بهبود سیاستگذاری و تصمیمگیری در عرصه فرهنگ و هنر فرا خواند؟
بر این اساس، طرح عملیاتی نخست در کلان برنامه گفتگوهای فرهنگی، با هدف «تقویت نقشها، فعالیتها و تصمیمهای حاکمیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از رهگذر گفتگوهای فرهنگی» طراحی و وارد مرحله اجرا شده است.در این طرح، گفتگوهایی در سه سطح تعریف شده است که سطح دوم آن گفتگوهای سازمانهاو معاونتهای تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صاحبان فکر و اندیشه و تجربه است. مقرر است این گفتگوها روزهای سهشنبه هر ماه و با عنوان «سهشنبههای گفتگو» برگزار شود.
دومین نشست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با موضوع «شبکهسازی علمی فرهنگی در عرصه بینالمللی» باحضور آقای ربانی دبیر علمی جلسه و آقایان رجبعلی اسفندیار، رضاعلی حسنوندیان، ایمان نظامزاده، سید محسن روحانی، محمدمهدی جهانپرور، بهنام سرخیل، حجتالاسلام والمسلمین سید مفید حسینی کوهساری، غلامحسین یوسفی و خانم دکتر پریچهر حناچی، سهشنبه ۲۱ اسفند ۹۷ در محل سازمان برگزار گردید.
در ابتدای این نشست ربانی به دلایل توجیهی این شبکهسازی و نیز ویژگیها و الزامات آن پرداخت. وی در ادامه به اهداف قابل پیشبینی در شبکهسازی علمی فرهنگی اشاره کرد که «افزایش قابلیت تعاملات علمی فرهنگی از طریق شبکهسازی ظرفیتهای داخل و خارج» و «تقویت همافزایی و همکاری مستمر و مشترک میان ظرفیتهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی» ازجمله آنها بود. ربانی همچنین به تجربه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در شبکهسازی نخبگان و گروههای مرجع علمی فرهنگی در داخل و خارج، گریزی زد که تأسیس دبیرخانه دائمی گفتگوهای بینالمللی در سازمان با هدف تسهیل ارتباطات و تعاملات فرهنگی میان نخبگان و گروههای مرجع داخلی و خارجی، جزء مهمترین آنها بود.
در زیر به مهمترین موارد مطرح شده در این نشست، اشاره میشود:
- یک «مجمع فعالان بینالمللی» که ناظر بر کشورها باشد، نیاز است تا امور و مسائل مربوط به هر کشور و ظرفیتها و محدودیتهای آن را رصد کند. شبکه سازی علمی فرهنگی زمانی به سامان میرسد که مرکزی به عنوان محور کار قرار بگیرد که بتواند همه ظرفیتها را شناسایی کند. اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که شعبات مختلف هرکدام در حوزه تخصصی خود فعالیت کنند و از مدیریت و تمرکز آنها خودداری گردد چراکه موفق نخواهد بود.
- ما باید این برنامه را به صورت عملیاتی ببینیم که شبکه عملیاتی دو بخش دارد: اعضایی که در داخل کشور فعالیت میکنند و بخش خارج کشور که باید آن را به بعد داخلی پیوند دهیم. در این بخش، «رایزنیهای سازمان ارتباطات» میتواند موثر باشد. حلقه مفقوده، همین عدم ارتباط راهبردی با رایزنیها است؛ لذا باید فضایی محقق شود که ارتباط ما با رایزنیها ایجاد شود و این ارتباط شکل بگیرد. از جمله اقدامات لازم برای این کار، برگزاری «نشستهای دورهای اعضای دبیرخانه» و نیز «نشستهای دورهای تخصصی» که موضوعمحور باشد، است.
- دانشگاه بینالمللی قزوین نقاط قوتی دارد که میتواند ما را در رسیدن به هدف کمک کند، ازجمله اینکه این دانشگاه میتواند باتوجه به بعد مسافت و نزدیکی آن با تهران، میزبان مهمانان علمی خارجی، میزبان برگزاری کارگاههای آموزشی و مواردی از این قبیل باشد. نقطه قوت دوم، وجود دانشجویان خارجی در آن و استفاده از ظرفیت و پتانسیل آنها میباشد و مورد سوم اینکه، فصلنامه «جهان اسلام» که بالاترین رتبه علمی کشور را نیز دارا میباشد، میتواند محل فعالیتهای علمی و چاپ مقالاتی باشد که بتوان از طریق آن، به این هدف نزدیکتر شد.
- بزرگترین ظرفیت در رابطه با موضوع شبکهسازی علمی فرهنگی در عرصه بینالمللی، ظرفیت آموزش عالی کشور است اما نکته قابل تأسف، عدم کسب جایگاه واقعی ما در زنجیره بینالمللیسازی آموزش عالی است. علیرغم اهمیتی که جذب دانشجویان غیر ایرانی دارد و میتواند ابزاری برای معرفی فرهنگی کشور و همچنین عامل گسترش امنیت ملی، ارتقای درک متقابل بینالمللی و ازجمله کسب درآمد و سودآوری نیز باشد، ولی دانشگاههای ما به آن جایگاه شایسته و پیشبینی شده در جذب دانشجویان خارجی نرسیدهاند. بهعبارت دیگر، دانشگاهها هنوز سازوکارها و زیرساختهای بینالمللیسازی که اطلاعرسانی در سایتهای چندزبانه، از ابتداییترین آنها محسوب میشود، را ندارند.
- شبکهسازی بینالمللی ابتدا منوط به شبکهسازی در داخل است. ابتدا این نهادهای حاکمیتی هستند که باید با هم هماهنگ و مرتبط شوند و در مرحله بعد، این هماهنگی به نهادهای غیرحاکمیتی نیز برسد. درحال حاضر این شبکهسازی بین دانشگاهها اتفاق افتاده، همانطور که دانشگاه شهید بهشتی مسئول ارتباط با دانشگاههای روسیه و قزاقستان شناخته شده و در این راستا فعالیت میکند؛ بهتر است که این هماهنگی و ارتباطات فراتر از سطح وزارت علوم نیز باشد.
- در جذب دانشجویان خارجی پتانسیل بالایی داریم که از این کانال میتوانیم فرهنگ را ترویج دهیم، بنابراین «تسهیل» در جذب دانشجویان خارجی مسأله بسیار مهمی است که باید به آن توجه کرد.
- شبکهسازی علمی فرهنگی در عرصه بینالمللی، نیازمند یک ریلگذاری است که بتواند مسیر را هموار کند، لذا ابتدا باید سامانهای طراحی شود که هرکدام از دانشگاهها، پژوهشگاهها و دیگر نهادهای مرتبط علمی، بتوانند در آن خود را معرفی کنند و ظرفیتهای خود را در آن به ثبت برسانند.
- مهمان ویژه نمایشگاه کتاب سال ۹۸، «کشور چین» است که تصمیم گیرندگان فرهنگی آن، به ایران خواهند آمد. بنابراین بهتر است که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از طریق رایزنی با دانشگاهها و استفاده از ظرفیت آنها، این اقدام را گام اول این مسیر بداند و برای آن برنامهریزی کند.
- در حوزه «انتشارات کتاب»، هر نهاد، دانشگاه و پژوهشگاه، کتابهای شناختهشدهای را که برای مخاطبان خارجی مناسب میدانند، آن را معرفی و یک نسخه از آن را برای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بفرستند تا ترجمه شود و در اختیار عوامل فرهنگی خارجی قرار بگیرد.
- هیچگونه اطلاعاتی از مهمانان خارجی که وارد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی میشوند، وجود ندارد؛ درحالیکه دانشگاهها میتوانند میزبان مهمانان خارجی این سازمان باشند و هرهفته یکی از آنها برای این کار شناخته شود که این اقدام میتواند نقطه شروعی برای گسترش ارتباطات علمی و فرهنگی بینالمللی باشد.
گزارش از: فریبا رضایی