«حق خواندن»/ ۱۱ دی ۱۳۹۷/ برگزارکننده: نهاد کتابخانههای عمومی
اشاره: در هدفگذاری کلی برنامه تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم، مقوله «گسترش گفتگوهای فرهنگی» مورد توجهقرار گرفته است. در مسائل ۹ گانه برنامه تحول وزارتخانه، از یک سو، بر مسئله «فقدان گفتگوهای سازنده و فراگیر» تصریح شده و از سوی دیگر مسئله «نقش کمرنگ اهالی فرهنگ و هنر، صاحبنظران و مؤسساتو گروههای عرصه فرهنگ» مورد توجه قرار گرفته است. حاصل برآیند این دو مسئله این سوال را پیشرو قرار داد که چگونه میتوان گفتگوهای فرهنگی را به مدد بهبود سیاستگذاری و تصمیمگیری در عرصه فرهنگ و هنر فرا خواند؟
بر این اساس، طرح عملیاتی نخست در کلان برنامه گفتگوهای فرهنگی، با هدف «تقویت نقشها، فعالیتها و تصمیمهای حاکمیتی وزارتفرهنگ و ارشاد اسلامی از رهگذر گفتگوهای فرهنگی» طراحی و وارد مرحله اجرا شده است.در این طرح، گفتگوهایی در سه سطح تعریف شده است که سطح دوم آن گفتگوهای سازمانها و معاونتهای تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صاحبان فکر و اندیشه و تجربه است. مقرر است این گفتگوها روزهای سهشنبه هر ماه و با عنوان «سهشنبههای گفتگو» برگزار شود.
دومین نشست نهاد کتابخانههای عمومی با موضوع «حق خواندن» با حضور دکتر محمد جوهرچی، نعمتالله فاضلی، لقمان ستوده، داریوش مطلبی، صلاحالدین خدیو، سوسن کشاورز، حامد مرتضوی و دکتر میرعبداللهی، سهشنبه 11 دیماه ۱۳۹۷، در وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی برگزار گردید.
مهمترین موارد مطرحشده در این نشست به شرح ذیل است:
- پرداختن به مسأله خواندن بهعنوان مقولهای مستقل، نقطه مقابل نگاه آسیبشناسانه است و این یک حرکت خوب است. مسائل را باید از جنبه کلیت آن بررسی کرد؛ اینکه بهطور مثال کلیت خواندن در جامعه ما چیست؟ و خواندن در کلیتش چگونه در جامعه ما قابلیت مسألهمند شدن دارد؟ مسأله خواندن در 3 شکل قابل صورتبندی است:
- اولین مسأله، «نوع فهم ما از خواندن» است که سیاستهای ما نیز از همینجا نشأت میگیرد. فهم ما از خواندن یک فهم شناختی بود نه فهم شناختی اجتماعی؛ هم فرا گرفتن آن اجتماعی است و هم کاربردهای خواندن. لذا باید ابتدا نوع فهم از خواندن را تغییر داد.
- خواندن، بنیانهای وسیع فرهنگی و سیاسی لازم دارد و نوعی تطور اجتماعی را میطلبد. یکی از خطاهای بزرگ این است که سازمانها مردم را مورد خطاب قرار میدهند در حالی که مشکل اصلی در فرهنگ سازمانی و نیز در اخلاق سازمانی است نه فرهنگ شهروندان. پس دومین مسأله این است که آیا نظام اداری ما مسأله خواندن را بهعنوان حق درنظر میگیرد یا خیر و آیا سامانه سیاسی مطابق با این گفتمان عمل میکند یا خیر؟
- مسأله سوم به ساختار تاریخی جامعه ما بازمیگردد. بزرگترین چالش مقوله خواندن در نظام اجتماعی ما این است که دچار نوعی شتاب اجتماعی شده است. الگوهای ارتباطی درایران قبل از اینکه بتوانند الگوی مدرن را که همان الگوی خواندن است، تثبیت کنند، ناگهان به الگوی بصری پرش کردند. پس خواندن یک مسأله ارتباطی است و ما باید این مسأله را حل کنیم.
- حقوق خواندن یکی از مصادیق حقوق فرهنگی شهروندان است. حقوق فرهنگی مغفولترین جنبه حقوق، حتی در حقوق بشر است. اگر از منظر توسعه پایدار و با هدف کمک به بهبود شرایط و زندگی انسان، به موضوع حق در خواندن نگاه کنیم، باتوجه به اینکه انسانها در توسعه پایدار نقش دارند، باتوجه به محوریت انسان و شهروند میتوان گفت میزان آگاهی انسان از حقوق و تکالیف خودش میتواند در فرآیند توسعه موثر باشد. پس این یک تکلیف است برای ما که «بخوانیم»، «بدانیم» و «بیشتر بدانیم» تا از این طریق در امر توسعه خودمان پیشگام شویم.
- باتوجه به تغییر فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه نسبت به گذشته، و همچنین تغییر نیازها و ذائقه نوجوانان و جوانان، بهتر است با تغییر گرایش زیاد این قشر از جامعه به سمت فضای مجازی و دنیای الکترونیک، از طریق نرمافزارهایی مثل ebookها وارد این عرصه شد که این اقدامات نیازمند حمایت بسیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
- ازجمله اقداماتی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند در این زمینه انجام دهد عبارت اند از: پیشنهاد حق خواندن بهعنوان حق دسترسی به منابع و لحاظ کردن این مقوله به هنگام بازبینی منشور حقوق شهروندی و گنجاندن این موارد در منشور- معرفی ناشران و مجموعههای موفق و حمایت صداو سیما از آنها- استفاده از ظرفیتهای سایر نهادها اعم از شهرداریها، اداره بهزیستی، آموزش و پرورش و... خیلی بیشتر از قبل.
- ازجمله مواردی که حق خواندن را نقض میکند عبارتاند از: زیاد بودن کتاب و کتابخانهها که این شلوغی خود ناقض حق خواندن است- نبود شناخت واقعی از مخاطب و گاهی اوقات دستمایه قرار گرفتن مخاطب برای طبعآزمایی- ضعف آثار تألیفی و ترجمه- توجه به سوژههای تکراری در نویسندگی- شفاف نبودن قواعد ممیزی.
- قواعد ممیزی و روحیه خاص افراد ممیز، برای شهروندان پیرامونی کشور و برای قومیتها و پیروان مذاهب دیگر، بسیار بیشتر از افراد دیگر آزاردهنده است و برای آنها احساس پیرامونی و طرد شدگی را القا میکند. این مسأله ضمن اینکه حق انتخاب و امکان ایجاد تنوع را تحت تأثیر قرار میدهد، پیامهای منفی را نیز به جامعه منتقل میکند.
- از موارد نقض حقوق خواندن میتوان به این موارد اشاره کرد: تولید انبوه کتاب بدون ویراستاری و عبور از فیلترهای اساسی(ایجاد روند کتابسازی نه تولید کتاب)- تمرکز تولید و توزیع کتاب در تهران و وجود شکاف عظیم بین تهران و شهرستانها در این زمینه- ایجاد یک انقلاب در زبان کردی در چند دهه اخیر و چاپ کتابهایی با زبان کردی غیررسمی و تبدیل شدن آن به زبان معیار و در نتیجه نقض حقوق خوانندگان کردزبان.
- مجامع علمی و دانشگاهی و افرادی که در حاشیه این بحث فعالیت میکنند، به بنگاههای اقتصادی تبدیل شدهاند و همین مسأله باعث ایجاد برخی رانتها و در نتیجه محرومیتهای خواندن میشود.
- نهاد کتابخانههای عمومی کشور بهعنوان متولی حوزه کتاب و کتابخوانی، میتواند فرآیند مجوز دادن به اشخاص حقیقی و یا بخش خصوصی را سامان دهد و خود این نهاد در امر گویا کردن کتابها پیش قدم شود.
در پایان این نشست، دکتر نعمتالله فاضلی پیشنهاد کرد: با توجه به موضوع این جلسات که تحت عنوان «گفتگوی فرهنگی» صورت میگیرد، نمایندگان گروههای بیشتری ازقبیل ارامنه، جمعیت زنان، کودکان و نوجوانان و ... و همچنین نهادهای مدنی بخش خصوصی که صرفاً دولتی نباشند، در جلسات بعدی شرکت داشته باشند. او همچنین عنوان کرد: بحثهای گفتگوی فرهنگی باید به قلمرو حوزه عمومی کشیده شود. این جلسات امنیتی، سیاسی و یا نظامی نیستند که پشت درهای بسته صورت گیرند؛ سیاستگذاری در حوزه عمومی رخ میدهد، لذا حضور رسانهها در این جلسات و انعکاس این بحثها در حوزه عمومی، ضروری هستند چراکه بحث خواندن و خوانایی باید با بیشترین حمایت حوزه عمومی صورت گیرد.
دکتر فاضلی در پایان افزود: ما نیاز داریم که از سطح گفتمان فنی فراتر رویم و گفتمان فکری را ترویج دهیم. لذا باید شرایطی فراهم کنیم که دانشگاهها وارد گفتگوهای نظری انتقادی شوند تا موانع خواندن و موارد نقض خواندن را شالودهشکنی کنند. او در این راستا اظهار داشت: باتوجه به اینکه در حوزه خواندن و نوشتن، فقر مفهومی داریم، بهتر است در جلسات بعدی شرایط بحثهای نظری فراهم شود تا بحثهای اجرایی.
گزارش از: فریبا رضایی