واگیرها

واگیرها و مدیریت آنها[1] بنا به تعریف استاندارد زیست‌پزشکی، واگیر عبارت است از گسترش ناگهانی بیماری در میان مردم به‌طوری که شمار مبتلایان از حد طبیعی درگذرد. برخلاف بیشتر مشکلات اجتماعی، بیماری‌های واگیردار نه صرفاً به‌دلیل ماهیت سرشت بالقوه مرگ‌آورشان، بلکه همچنین به‌دلیل ناگهانی‌بودنشان و بافت اجتماعی آلوده‌شدن به بیماری مشکلات اجتماعیِ جدی‌‌اند. بیشتر اجتماعاتی که گرفتار بیماری واگیردار می‌شوند انتظار چنین رخدادی را ندارند. آلوده‌شدن ممکن است از فعالیتی ساده و روزمره آغاز شود؛ فعالیتی که جزئی است از روابط و ورزه‌های اجتماعی‌ که در شرایط عادی بی‌خطرند (مانند آماده‌سازی، خریدوفروش مواد غذایی؛ جمع‌آوری، ذخیره‌سازی و نوشیدن آب؛ استفاده از لباس‌ها یا ظروف غذاخوری مشترک؛ یا داشتن روابط اجتماعی و فیزیکی نزدیک)، اما به‌محض روشن‌شدن ارتباطشان با بیماری باید متوقف شوند. برهم‌خوردن فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی عادی در اجتماعات آلوده‌شده یکی از پیامدهای اصلی واگیرهاست که آنچه را با آلوده‌شدن یک نفر آغاز می‌شود، به مشکل یا بحران اجتماعی گسترده‌ای بدل می‌کند.

 بنابراین، مدیریت بحران واگیرها مشکلی است در ساحت تمشیت[2]. به‌طورکلی، تمشیت به مدیریت امور اجتماع با هدف تضمین امنیت، انصاف، و برابری فرصت‌ها برای همۀ اعضای آن اجتماع اشاره می‌کند. از چشم‌انداز مدیریت بحران، واگیرهای پیش‌بینی‌نشده، آزمون‌های بی‌درنگ اثربخشی تمشیت کشور در زمان بحران‌اند و واگیرهای پیش‌بینی‌شده از سطح آمادگی کشور حکایت دارند. در هر دو حالت، سبک تمشیت رهبران سیاسی در تلاش‌های کشور برای پیشگیری از واگیر یا مهار آن سهم مهم و تعیین‌کننده‌ای دارد. در نتیجه، مقامات سیاسی و بهداشتی کشور یا منطقهٔ آلوده‌شده به واگیر مسئولان اصلی‌اند، زیرا طبیعتاً از آنها انتظار می‌رود راه‌حلی بیابند و اقدامات لازم را برای مقابله با بحران انجام دهند.

  تجربهٔ جهان از طاعون خیارکی[3]، وبا[4]، حصبه[5]، تب زرد، و واگیرهای بیماری‌های میری بی‌شمار دیگر در گذشتهٔ دور را مواجهه با واگیرهای اخیر مانند اچ‌آی‌وی/ایدز، سارس[6] (سندروم حاد تنفسی)، و تهدید انتقال ویروس اچ۵‌ان‌۱ به انسان‌ها که عموماً به «آنفلوانزای مرغی» مشهور است، کامل کرده است. اگرچه ممکن است در سدۀ ۲۱ واگیری ناشناخته باز هم جهان را غافلگیر کند، کشورهای پیشرفتهٔ امروزی در مقایسه با گذشته برای مدیریت واگیرها در موقعیت اقتصادی بهتری قرار دارند. بااین‌حال، توانایی کشورها برای مدیریت واگیرها بسته به عواملی از جمله سرشت بیماری، منابع اقتصادی، تخصص فنی، و سطح کلی آمادگی بسیار متفاوت است.

  شناخت و تجارب انباشته‌شده از واگیرهای گذشته سه حوزهٔ مهم را که باید در مدیریت واگیرها به آنها توجه کرد برجسته می‌سازد: تلاش‌های علمی و زیست‌پزشکی برای یافتن درمان و واکسنی مؤثر در برابر بیماری عفونی؛ انواع افراد مبتلا به بیماری؛ و کنش‌های رهبران و تصمیم‌گیری‌های آنان که در میزان موفقیت در مدیریت بحران تأثیر می‌گذارند. تلاش‌های زیست‌پزشکی و علمی برای یافتن درمان‌ها و واکسن‌ها خارج از قلمرو این مدخل است. موضوعات مورد توجه در اینجا دو حوزهٔ دیگر است: افراد و فرایند تصمیم‌گیری.

در خصوص انواع افراد درگیر گفتنی است سهم چهار دسته از افراد در مدیریت واگیرها مهم است: گروه یا جمعیتی که مستقیماً گرفتار بیماری شده‌اند، از جمله افراد مبتلا، خانواده، و شبکه‌های اجتماعی بی‌واسطۀ آنها ‐ هم رسمی و هم غیررسمی؛ جمعیت بزرگ‌تری که در معرض خطر آلوده‌شدن‌اند؛ پزشکان و دیگر کارکنان خدمات درمانی؛ و مقامات سیاسی از جمله خط‌مشی‌گذاران، مقامات بهداشت، و مجریان خط‌مشی در همۀ سطوح. برای مقابلهٔ موفقیت‌آمیز با واگیر، همکاری فعال این گروه‌ها ضرورت دارد. جامعه‌شناسی پزشکی و مطالعات در باب خط‌مشی‌گذاری اجتماعی نشان می‌دهد همکاری این گروه‌ها در اثر عوامل متعددی فرازونشیب دارد. مهم‌ترین این عوامل میزان اعتماد شهروندان به رهبران کشورشان است.

  در خصوص کنش‌ها و فرایندهای تصمیم‌گیری گفتنی است مدیریت واگیرها به دو نوع دانش نیاز دارد: ۱- دانش دربارۀ سرشت ویروس یا باکتری مورد بحث و ویژگی‌های بالینی آن؛ و 2- دانش دربارۀ جمعیت مبتلا. سوابق تاریخی نشان می‌دهد نبود این دو نوع دانش از دلایل ناکامی اجتماعات و کشورها در نبرد با گسترش بسیاری از واگیرها از جمله طاعون در سدۀ چهاردهم، تیفوس، اسکوربوت[7]، و اسهال خونی در سدۀ شانزدهم و هفدهم، و سل ریوی[8] در تقریباً سراسر سدۀ نوزدهم بوده است.

  امروزه، ما افزون بر بیماری‌های مسری دیگر با اچ‌آی‌وی/ایدز، سارس، و آنفلوانزای مرغی مواجه‌ایم. مدیریت این واگیرها به‌معنی پیشگیری از همه‌گیری بیماری واگیردار و استفادهٔ بهینه از زمان است. توانایی ویروس‌ها برای تکامل‌یافتن و جابه‌جاشدن میان گونه‌ها معرف خطر فزاینده‌ای است که در زمان جابه‌جایی‌های جمعیتی چشمگیر از طریق سفرهای بین‌المللی، مهاجرت، و خروج اجباری در اثر بلایای گستردهٔ طبیعی و انسانی روی می‌نماید. در نتیجه، دانشمندان سراسر دنیا جهان کوچک ویروس‌ها و باکتری‌ها را به‌دقت وارسی می‌کنند و ضرورت و جدیت این کار روزبه‌روز افزایش می‌یابد. باوجود اینکه پیشرفت‌های علمی سرنوشت‌ساز است، بسنده نیست. نبرد با بیماری‌های واگیردار باید هم‌زمان در خارج از آزمایشگاه در جبهۀ اجتماعی گسترده‌تر که نگرش‌ها و کنش‌های افراد و گروه‌های عادی را دربر می‌گیرد نیز به‌راه افتد. تصور افراد از یک بیماری در نگرش‌های آنان نسبت به آن بیماری تأثیر می‌گذارد و حتی می‌تواند به جزئی از فرهنگ عامهٔ[9] آن اجتماع بدل شود. پژوهش‌های جامعه‌شناسان پزشکی و دیگر عالمان اجتماعی حاکی از آن است که مدیریت موفق واگیرها مستلزم شناخت این عوامل است: ارزش‌ها، باورها و ورزه‌های فرهنگی؛ ویژگی‌های اجتماعی-اقتصادی و جمعیت‌شناختی جامعه؛ تصور عمومی از بیماری مسری؛ و ارادهٔ سیاسی برای مداخله. هنجارهای فرهنگی دربارهٔ علل بیماری، تشخیص، و درمان (شامل داغ اجتماعی، مسائل مربوط به حریم خصوصی، و توانایی دسترسی به مراقبت پزشکی فوری و کم‌هزینه) بسیار مهم‌اند. این هنجارها و باورها بر رفتار مردم و در میزان موفقیت در پیشگیری از بیماری واگیردار و مهار آن اثرگذار است.

  در پایان شایسته است به نکته‌ای دیگر اشاره کنیم. نظر به اینکه واگیرها هم مشکلی زیست‌پزشکی است و هم مشکلی اجتماعی و نظر به دو نوع دانشی (زیست‌پزشکی و اجتماعی) که برای پیشگیری از آن و مدیریت آن لازم است، معلوم است که تمشیت مؤثر واگیرها تنها با همکاری نزدیک و پویای متخصصان زیست‌پزشکی و علوم اجتماعی از یک‌سو، و رهبران و عموم مردم از سوی دیگر دست‌یافتنی است. 

استلا آر. کوا[10]

  و نیز ببینید: اخلاق زیستی؛ سلامت‌بانی؛ دسترسی؛ اچ‌آی‌وی/ایدز و رسیدن آن به جمعیت‌های پرخطر؛ و همه‌گیری.

بیشتر بخوانید

Quah, Stella R., ed. (2007). Crisis Preparedness: Asia and the Global Governance of Epidemics, Stanford, CA: Shorenstein Asia-Pacific Research Centre and the Brookings Institution

Quah, Stella R. (2007). “Public Image and Governance of Epidemics: Comparing HIV/AIDS and SARS”, Health Policy 80: 253-272

Rosenberg, Charles E. (1992). Explaining Epidemics and Other Studies in the History of Medicine, Cambridge, England: Cambridge University Press

Wills, Christopher. (1996). Plagues:. Their Origin, History and Future, London: HarperCollins

World Health Organization (2006). SARS: How a Global Epidemic Was Stopped, Geneva: World Health Organization

 [1] epidemics, management of

[2] governance

[3] bubonic plague

[4] cholera

[5] typhoid

[6] SARS (Sever acute respiratory syndrome)

[7] scurvy

[8] pulmonary tuberculosis

[9] folklore

 [10] Stella R. Quah

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید