نهاد تام

  اروینگ گافمن در سال ۱۹۶۱ نهادهای تام [1]را مکان‌هایی برای سکونت و کار تعریف می‌کند که در آن عده‌ای برای مدت‌زمانی کوتاه به‌شکلی محصور و جدا از جامعۀ گسترده‌تر و تحت مدیریتی رسمی در کنار هم زندگی می‌کنند. نهادهای تام گسستی است از ترتیبات اجتماعی بنیادی مدرن که در آن اعضای جامعه در مکان‌های متفاوت، در کنار افراد مختلف، زیر نظر اقتدار متفاوت و بدون طرحی یکپارچه و معقول به‌سر می‌برند و کار می‌کنند. نهادهای تام برخلاف نهادهای اجتماعی سنتی به چهار نحو متمایز می‌شوند: ۱- همهٔ وجوه زندگی تحت کنترل و تنظیم اقتداری واحدند؛ 2- اعضا وضعیت مشابهی دارند؛ ۳- افراد بر اساس جدول زمانی سفت‌وسختی دست به فعالیت می‌زنند؛ و ۴- هدف از جملگی فعالیت‌ها برآوردن مقاصد نهاد است. زندان‌ها و بیمارستان‌های روانی پژوهیده‌ترین مصداق‌های نهادهای تام‌اند، اما این مفهوم ممکن است به پایگاه‌های نظامی، مدارس شبانه‌روزی، نهادهای دینی، و اردوگاه‌های کار اجباری نیز اطلاق شود.  دریافت گافمن از نهادهای تام معرف تکامل آثار اولیه‌اش در باب برساخت‌یابی هویت و دریافت وی از خود به‌عنوان فرآورده‌ای از تعامل اجتماعی است که آن را نقش‌ها و روابطی می‌سازد که فرد را با نظم اجتماعی سازگار می‌کند. تلقی وی از مفهوم نهادهای تام معرف بسط کارهای اولیه‌اش است؛ به این معنا که او مطالعۀ وجوه محدودکنندۀ این برساخت‌یابی را ادامه داد. وی آثار نهادی‌شدن را در برساخت‌یابی هویت‌های اجتماعی و شخصی و «من»[2] می‌کاود؛ برساخت‌یابی‌ای که برای افراد تعریف‌کردن خود را جدا از تعاریفی که ساختار، اقتدار، و مقاصد نهادها بر آنان تحمیل می‌کنند، دشوار می‌سازد.

 علاقۀ گافمن به بررسی نهادهای تام معرف علاقه‌اش به این موضوع است که نهادها چگونه برساخت‌یابی هویت را محدود می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که فرد مجبور می‌شود جامۀ دریافت‌های فعلی‌اش را درآورد و خود جدیدی که بازتابی است از نهاد بسازد. او برهنگی هویت را مرگ خود یا «مرگ مدنی»[3] می‌خواند و بر آن است که این فرایند ظرف چند مرحله رخ می‌دهد. افراد با دریافتی از خود که پیش از این از رهگذر تعامل با جهان اجتماعی شکل گرفته است، پا به نهادهای تام می‌گذارند. به‌مجرد ورود به این نهاد، اعضای جدید از جملگی حمایت‌های اجتماعی تهی می‌شوند و در معرض چیزی قرار می‌گیرند که گافمن «تحقیر، خفت، خواری، و هتک حرمت خود» می‌خواند. درهای قفل‌شده، دیوارهای بلند، و سیم خاردار موانع فیزیکی و نمادین قدم‌گذاشتن به جهان بیرون است و زندانیان را از تعامل اجتماعی و حمایتی که پیش از این از فرد در خصوص برساخت‌یابی هویت و حفظ آن می‌شد محروم می‌کند. گذشته از این، برهنه‌سازی هویت جزئی از روال پذیرش و «برنامه‌ریزی» است که بدین‌منظور طراحی شده است که زندانی را به ابژه‌ای بدل سازد که با روال یکنواخت فعالیت در نهادها هماهنگ است. ازدست‌دادن لباس‌های شخصی، نظارت بر ظاهر فرد و همۀ ظواهری پیوند خورده با «جعبۀ هویت»[4] زندانی در تحقق آنچه گافمن «نقش‌ستانی[5]» می‌خواند، نقش مکمل دارند.

  همچنین، زندانیان باید مکان را با هم قسمت کنند و به‌شیوه‌ای با دیگران تعامل کنند که خودپنداشت ازپیش‌موجودشان را بیش از پیش تنزل می‌دهد و آن را زیر سؤال می‌برد. در اینجا، گافمن از مواجهۀ آلوده‌ساز[6] سخن می‌گوید: در جهان اجتماعی، افراد بر مکان فیزیکی، اوضاع‌واحوال و روابط اجتماعی که آنها را با امور خارجی و آلوده‌ساز مواجه می‌کنند، کنترل دارند. اما در نهادهای تام، بر مرزبندی میان خود و این آلودگی‌ها کنترلی ندارند؛ آنان باید به بی‌حرمتی‌هایی که با خودپنداشتشان ناسازگار است، تن دهند.

به‌مجرد اینکه زندانیان جامهٔ هویت پیشینشان را درمی‌آورند، نهادهای تام از رهگذر اعطای امتیاز یا دادن کالاهای دلخواه می‌کوشند هویت تازه‌ای بسازند. این اقلام مانند قهوه، سیگار، و انتخاب برنامه‌های تلویزیونی دلخواه شاید در بیرون از نهاد تام ارزش ناچیزی داشته باشد. نظام امتیازدهی به همان اندازه در نقش‌ستانی دخیل است که در ساختن خودپنداشتی تازه.

  منتقدان در چند موضوع به دریافت گافمن از نهاد تام می‌تازند. از همه مهم‌تر اینکه، آنان مفهوم‌پردازی وی را از نهاد تام مبهم توصیف می‌کنند؛ ابهامی که به کاربست نادقیق این اصطلاح هم در کار خودش و هم در کار دیگران می‌انجامد. در نوشتارگان اخیر در حوزۀ جامعه‌شناسی، جرم‌شناسی، و کیفرشناسی، مفهوم‌پردازی کمتر ساختارمندی از نهاد تام به‌چشم می‌خورد؛ مفهوم‌پردازی‌ای که بارها برای توصیف محیطی سرکوبگر که به درجات گوناگون ساکنانش را از جهان اجتماعی جدا می‌کند، به‌کار رفته است. بسیاری از کاربست‌های کنونی بر واکنش افراد به زندگی در نهادی تام ‐ شکل‌گیری نوعی «زندگی زیرزمینی»[7] و سازوکارهای مقابله برای حفظ خودپنداشت ‐ پای می‌فشارند نه بر خود مفهوم نهاد تام.

  و نیز ببینید: آسایشگاه‌زدایی؛ سلامت روان.

بیشتر بخوانید

Davies, Christie (1989). “Goffman’s Concept of the Total Institution: Criticisms and Revisions”, Human Studies 12: 77-95

Goffman, Erving (1961). Asylums: Essays on the Social Situation of Mental Patients and Other Inmates, Garden City, NY: Doubleday

Goffman, Erving (1963). Stigma: Notes on the Management of Spoiled Identity, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall

Kaminksi, Merek (2003). “Games Prisoners Play: Allocation of Social Roles in a Total Institution”, Rationality and Society 15(2): 189-218

Malacrida, Claudia (2005). “Discipline and Dehumanization in a Total Institution: Institutional Survivors’ Descriptions of Time-Out Rooms”, Disability and Society 20(5): 523-537

Manning, Philip (1992). Erving Goffman and Modern Sociology, Stanford, CA: Stanford University Press

Paterniti, Debora (2000). “The Micropolitics of Identity in Adverse Circumstance: A Study of Identity Making in a Total Institution”, Journal of Contemporary Ethnography 29(1): 93-119

     [1] total institution

 [2] ego

[3] civil death

[4] identity kit

[5] role dispossession

 [6] contaminative exposure

[7] underlife

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید