گروه هدف

 یک گروه هدف[1]، شامل غریبه‌ها یا آشنایان و معمولاً 8 تا 12 مشارکت‌کننده است.

مصاحبه کردن به‌صورت گروه هدف، روشی است ارزشمند برای مطالعة بخش‌های خاصی از مردم که چگونه در مورد موضوعات و مسائل اجتماعی فکر می‌کنند. هدف چنین تحقیقی در اغلب موارد، بررسی این امر است که چگونه ادعاهایی که در عرصه عمومی ساخته می‌شوند، آگاهی بخش‌هایی از مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

گروه هدف، به مثابه یک تکنیک تحقیق، نسبت به رویکردهای بدیل برای مطالعه افکار عمومی، مزایا و معایبی دارد. برخلاف پیمایش‌های مبتنی بر نمونه‌گیری تصادفی، گروه‌های هدف (شبیه روش‌های کیفی دیگر)، محقق را قادر می‌سازد تا نه تنها آنچه افراد فکر کرده و می‌گویند، بلکه افراد چگونه فکر کرده و آن‌را بیان می‌کنند را نیز مورد ملاحظه و توجه قرار دهند؛ بنابراین، متن‌های پیاده‌شده بحث‌های گروه هدف را می‌توان برای عناصر تشکیل‌دهنده گفت‌وگوهای مربوط به مسائل اجتماعی زندگی روزمره، ازجمله تصاویر رسانه‌ای، خرد عمومی و تجربه شخصی از زندگی روزمره، تجزیه‌وتحلیل کرد؛ بنابراین، این تکنیک امکان تجزیه‌وتحلیل چگونگی تعامل ادعاها در عرصه عمومی با عوامل دیگر در شکل دادن به نحوة فکر کردن و احساس افراد در مورد مسائل مشخص را فراهم می‌آورد. در هر صورت، گروه‌های هدف، تشکیل‌دهندة نمونه‌گیری تصادفی نیست و بنابراین نمی‌تواند به‌طور قابل اتکایی، به کل جامعه آماری تعمیم داده شود.

  گروه هدف همچنین نسبت به روش‌های کیفی هم‌نوع خودش، مصاحبه عمیق[2] و مردم‌نگاری[3] نیز مزایا و معایبی دارد. مردم‌نگاری‌ها، مشاهده‌های طبیعی‌تری را فراهم می‌کنند؛ اما هدایت آن‌ها زمان‌برتر بوده و نمونه‌های کمتری از گفت‌وگوها در مورد مسائل اجتماعی مرتبط را ارائه می‌دهند. مصاحبه‌های عمیق، قادر به توجه بیشتر به دیدگاه‌ها و تجربیات افراد خاص هستند؛ اما شاخص‌های ضعیف‌تری برای نحوة گفت‌وگوی افراد در زندگی روزمره‌شان در گروه‌های اجتماعی هستند. گروه هدف که در نقطه میانی مفهومی بین مصاحبه عمیق و مردم‌نگاری قرار گرفته است، محققان را قادر می‌سازد تا درعین‌حال که عناصری مشخص از محیط اجتماعی، آن‌گونه که به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد، ازجمله یک گروه از همسالان را حفظ می‌کنند، بر موضوع بحث نیز اعمال کنترل کنند.

  گروه هدف، در مطالعاتی که زیرگروه‌ها[4] را مقایسه نمی‌کنند، افرادی با ویژگی یا مشخصه خاص، مثلاً معلمان ابتدایی، والدین کودکان خردسال و مربیان بیسبال را در برمی‌گیرد. گروه‌های متمرکز، در مطالعاتی که زیرگروه‌ها را مقایسه می‌کنند، به‌طور عمومی نسبت به متغیر تحت مطالعه (مثلاً نژاد یا وضعیت تأهل)، همگون بوده و نسبت به متغیرهای دیگر، ناهمگون هستند. به‌طور کلی، گروه‌ها باید در درون هر ریزمقوله[5] تا رسیدن به نقطة اشباع نظری، اضافه شوند (نقطه‌ای که در آن، اضافه کردن گروه‌ها اطلاعات اضافه‌شده اندکی را نتیجه می‌دهد). برای حفظ ویژگی «خودی» بودن گروه بحث، اداره‌کننده[6] بحث، معمولاً در مورد متغیر اصلی تحقیق، به گروه وصل می‌شود. فرمت مصاحبه، به‌جای تعداد زیادی از پرسش‌هایی با پاسخ‌های کوتاه، متمایل به در برگرفتن تعداد به‌نسبت کمی از پرسش‌های با پایان باز است (مثلاً 4 تا 6 پرسش برای یک بحث یک ساعته). طرح فرمت مصاحبه نیز به‌جای مکالمه بین اداره‌کنندة بحث و افراد گروه مشوق، مکالمه آزاد در میان شرکت‌کنندگان در بحث است. برانگیزنده‌های[7] بحث، از گفتمان عمومی (مثلاً تبلیغات کمپین‌ها یا کارتون‌ها و پوسترهای سیاسی)، می‌توانند به تندوتیز و متمرکزشدن بحث کمک کنند. بحث‌ها معمولاً به‌صورت صوتی یا تصویری ضبط ‌شده و برای تحلیل‌های بعدی پیاده می‌شوند.

   تئودور ساسون[8]

  همچنین رجوع شود به: مطالبه‌گری؛ آگاهی جمعی؛ روش‌شناسی مردمی؛ رسانه‌های جمعی؛ نظرهای عمومی

برای مطالعه بیشتر

Gamson, William. 1992. Talking Politics. New York: Cambridge University Press. Morgan, David. 1996. “Focus Groups.” Annual Review of Sociology 22:129–52

  [1] Focus group

[2] Intensive interview

[3] ethnography

 [4] subgroups

[5] subcategory

[6] moderator

[7] Discussion prompts

[8] Theodore Sasson

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید