غذاهای تغییرژنیافته
انداموارههای تغییرژنیافته[1] (جیاماُها)[2] از طریق انتقال مادۀ ژن از گونهای به گونهٔ دیگر تولید میشود. غذاهای تغییرژنیافته موادی را شامل میشود که از چنین فرایندهایی حاصل آمده است. درحالیکه تکثیر سنتی گیاه و حیوان عبارت است از پیوند افراد دارای ویژگیهای مطلوب در درون یک گونه، مهندسی ژن تحولات سریعتر و اساسیتری را امکانپذیر میسازد. مثالهایی از مهندسی ژن از این قرار است: انتقال ژنها از لوزیماهی قطبی[3] به گوجهفرنگی برای ایجاد مقاومت در برابر یخزدگی، و اضافهکردن باکتری باسیلوس تورینجینسیس[4] به ذرت یا سیبزمینی بهعنوان آفتکشی «طبیعی». مهندسی ژن همچنین ترکیب ارزان و سریع مواد اولیهٔ معمول مواد غذایی مانند مخمرها، و محصولاتی چون هورمون نوترکیب رشد گاو[5] را ‐ که باعث افزایش شدید تولید شیر حیوان میشود ‐ امکانپذیر ساخته است.
ملاکهای طبقهبندی غذاهای تغییرژنیافته در کشورهای گوناگون بسته به سختگیری نظامهای قانونگذاری آنها بسیار متفاوت است. بهطورکلی، این غذاها عبارت است از محصولات تغییرژنیافتهای که مردم مستقیماً مصرفشان میکنند (از توتفرنگی گرفته تا کاسنی قرمز و برنج)، غذاهای فرآوریشدۀ حاوی ترکیبات ساختهشده از محصولات یا فرآوردههای تغییرژنیافته (عصارهٔ ذرت، آرد سویا، پنیر تولیدشده از پنیرمایۀ تغییرژنیافته)؛ و گوشت یا محصولات بهدستآمده از حیوانات تغییرژنیافته (ماهی سالمون تغییرژنیافته یا شیر بهدستآمده از هورمون نوترکیب رشد گاو). برخی گوشت یا محصولات بهدستآمده از حیواناتی که از غلات تغییرژنیافته تغذیه میکنند نیز در این تقسیمبندی میگنجانند. نخستین محصول تغییرژنیافتۀ جهان گوجۀ فلاور-سیور[6] بود که شرکت فنّاوری زیستی سلجین[7] به ثبت رساند و در سال ۱۹۹۴ «ادارۀ کشاورزی ایالات متحده»[8] آن را تأیید کرد. در سال 2۰۰۵، ۹۰ میلیون هکتار از زمینهای زیر کشت سراسر دنیا به تولید محصولات تغییرژنیافته و بیش از همه سویا، ذرت، کانولا، و پنبه اختصاص یافت و ایالات متحدهٔ امریکا با ۵۰ میلیون هکتار سردمدار جهان بود. «انجمن تولیدکنندگان میوه و سبزیجات در امریکا»[9] برآورد میکند حدود ۷۵ درصد از مواد غذایی فرآوریشدهٔ ایالات متحده حاوی ترکیبات تغییرژنیافته است؛ بااینحال، کمتر از نیمی از مردم این کشور میدانند در فروشگاههای بزرگ مواد غذایی تغییرژنیافته بهفروش میرسد. در مقابل، در انگلستان فروشگاههای بزرگ روی مواد غذایی حاوی جیاماُ برچسب میزنند و مشروبفروشیها و رستورانها اعلام میکنند غذاهایشان حاوی «مواد تغییرژنیافته» است. در برزیل، کشاورزان بذر دانهٔ سویای تغییرژنیافته را از آرژانتین به صورت قافربه وارد کردند تا بر ممنوعیت رسمی آن فائق آیند، حالآنکه تولیدکنندگان فرانسوی پنیر و برنجکاران جنوب هند در مخالفت با محصولات تغییرژنیافته دست به تخریب چند ساختمان زدند. شرکتهای بزرگ فنّاوری زیستی اصرار دارند محصولات تغییرژنیافته برای جلوگیری از گرسنگی در جهان ضروری است، اما در سال 2۰۰2 که در زامبیا قحطی شد، دولت این کشور پس از بحث و گفتوگویی عمومی، تصمیم گرفت ذرتهای تغییرژنیافته را که ایالات متحده برای کمک غذایی فرستاده بود، رد کند. چرا نسبت به غذاهای تغییرژنیافته واکنشهای بسیار متفاوتی نشان داده میشود؟
محصولات و غذاهای تغییرژنیافته اشکال جدیدی از حیات است که نوید منافع گستردهای را میدهد؛ از جمله تولیدات بیشتر، فصول طولانیتر رویش گیاهان، مقاومت بیشتر در برابر بیماری، استفادهٔ کمتر از آفتکشها، یا ویتامینهای بیشتر. بااینحال، هر فنّاوری تازهای طیفی از خطرها را نیز بههمراه دارد و بیشتر بحثها پیرامون غذاهای تغییرژنیافته به این موضوع میپردازند که چگونه و توسط چهکسی باید خطر را تعریف و ارزیابی کرد. هواداران غذاهای تغییرژنیافته میکوشند بحث را به آثار مستقیم و بیواسطۀ این مواد در سلامتی و محیط زیست محدود کنند. مخالفان بر این مسئله اصرار دارند که باید آثار طولانیمدت و تأثیرات اجتماعی و سیاسی آنها را نیز لحاظ کرد. تاکنون در رابطه با مواد غذایی تغییرژنیافته هیچ خطر جدی بهاثبات نرسیده است و بهنظر میرسد محاسن مواد غذایی تغییرژنیافته برای مصرفکنندگان کشورهای توسعهیافته از معایب آن بیشتر است. بااینحال، از چشمانداز کشاورز تحلیل سود و زیان پیچیدهتر است. یک مسئلۀ مناقشهبرانگیز حق مالکیت معنوی[10] است. برنامهٔ پژوهشی عمومی چندی وجود دارد که بر روی استفادهٔ نامحدود کشاورزان فقیر از محصولات تغییرژنیافته برای امرار معاش کار میکند؛ مثلاً، سیبزمینیهای بدون ویروس در پرو. اما، طراحی و آزمایش محصولات تغییرژنیافته گران است.
بنابراین، بنگاههای فنّاوری زیستی سرمایهدار بیشتر گونههای تازه را تولید میکنند. آنها برای دستیابی به بیشترین بازگشت سرمایه، بر محصولات تجاری مهم تمرکز میکنند؛ اقلام جدیدی را طراحی میکنند که تنها در محصولات شیمیایی-کشاورزی خودشان بهکار میرود؛ توالی ژنها را بهثبت میرسانند؛ و بذرها را مانند نرمافزار به کشاورزان میفروشند و برای هر نوع تجاوز به حق تألیف[11] آنها از جمله کاشت دوباره یا مبادلهٔ آنها خسارت دریافت میکنند. وعدهٔ کاهش مجموع هزینهها و خروجی بهتر به پذیرش سریع بذرهای تغییرژنیافته در میان کشاورزان تجاری ایالات متحدهٔ امریکا انجامید، اما کشاورزان خردهپا در سراسر دنیا با شور و حرارت مخالف این بذرهایند و آنها را یکی از ابزارهای سلطه و کنترل شرکتهای بزرگ میدانند که به این منظور طراحی شدهاند که این کشاورزان را از مالکیت بر بذرهایشان و کنترلشان بر شیوههای تولید این بذرها محروم کنند.
در همهٔ اعتراضات سازمانیافته علیه غذاهای تغییرژنیافته، از جمله تنزدن مردم زامبیا از پذیرفتن ذرتهایی که ایالات متحدهٔ امریکا برای کمک فرستاده بود، عنصری از مقاومت در برابر آنچه امپریالیسم شرکتی امریکا تصور میشود وجود دارد؛ اگرچه شرکتهای فرانسوی و سوییسی از جمله بزرگترین شرکتهای فنّاوری زیستیاند، مظهر این صنعت شرکت امریکایی مونسانتو[12] است.
در اروپا، در رابطه با خطر محصولات تغییرژنیافته صورتبندی سیاسی دیگری مهم و برجسته شده است که در آن مسئلۀ اعتماد و مدیریت در درجۀ نخست اهمیت است. در ایالات متحدهٔ امریکا، مردم عموماً به خوببودن فنّاوری و شرکتهای تجاری ایمان و به نهادهای قانونگذار اعتماد دارند؛ اما تعداد کمی از اروپاییها در امر ارزیابی یا مدیریت فنّاوریها در جهت منافع عمومی، به نهادهای دولتی یا شرکتها اعتماد دارند. شهروندان، با اینکه دولت بدون مشورت با مردم به جیاماُها مجوز میداد، مخالف بودند و آن را «عیبی دموکراتیک» میانگاشتند. بحثهای ملّی که در پی این صدور مجوزها درگرفت، دامنهٔ مسائل را از دغدغههای اساساً مرتبط با سلامت که به حیطهٔ خطرهای زیستمحیطی، حقوق شهروندی، نقد کشاورزی صنعتی، تعریف جامعۀ سالم، و دغدغههایی در باب عدالت جهانی گسترش دادند. تحریم محصولات تغییرژنیافته از سوی مصرفکنندگان و فروشندگانی که آنها را انبار میکردند پیام آنها را منتقل کرد و در اثر فشار عمومی مداوم در خصوص جیاماُها، بهسرعت قوانین بهمراتب سختگیرانهتری وضع شد. کنش عمومی در کشورهای دیگر مانند تایلند، ژاپن، و نیوزیلند نیز از الگوهای مشابهی پیروی کرد و مصرفکننده، تولیدکننده، و حقوق مدنی را با هم پیوند داد و ائتلافهای تراملی ایجاد کرد. پیامدهای جهانی این کنشها در بازارها اثر گذاشته، اعتمادبهنفس تولیدکنندگان غذاهای تغییرژنیافته را خدشهدار کرده و شرکتهای فنّاوری زیستی را ناگزیر ساخته است راهبردهایشان را بار دیگر پیکربندی کنند. شرکتهای فنّاوری زیستی و مقامات رسمی بازرگانی ایالات متحدهٔ امریکا استدلال میکنند مخالفتهای خارجی با غذاهای تغییرژنیافته از احساساتیگری[13] غیرمنطقی و جهل علمی مایه میگیرد. اما، پژوهشها نشان میدهد هرچه اطلاعات فنی افراد دربارهٔ محصولات و غذاهای تغییرژنیافته بیشتر شود، احتمال مخالفت آنها با این مواد نیز افزایش مییابد. فهم بهتر نحوۀ طراحی، تولید، و کنترل جیاماُها ناگزیر درک خطرها را به ورای چهارچوب زمانی و مکانی محدودی میبرد که صنعت تغییر ژن و حامیان آن در پی جاانداختن آن در ذهن مردم بودهاند. بدینترتیب، موضوع غذاهای تغییرژنیافته تنشهای درونی میان فنسالاری[14] و سواد علمی را در درون مردمسالاریهای کنونی به نمایش میگذارد.
فرانچسکا بری
و نیز ببینید: مهندسی ژن؛ شرکتهای چندملیتی؛ عملباوری تراملی؛ و جنبش اجتماعی تراملی.
بیشتر بخوانید
Bray, Francesca (2003). “Genetically Modified Foods: Shared Risk and Global Action”, pp. 185-207 in Revising Risk: Health Inequalities and Shifting Perceptions of Danger and Blame, edited by B. Herr Harthorn and L. Oaks. London: Praeger
Conway, Gordon (2000). “Genetically Modified Crops: Risks and Promise”, Conservation Ecology 4(1): 2, Retrieved December 26, 2007 (http://www.ecologyandsociety.org/vol4/iss1/art2/)
Gutteling, Jan, Lucien Hanssen, Neil van der Veer, and Erwin Sydel (2006). “Trust in Governance and the Acceptance of Genetically Modified Food in the Netherlands”, Public Understanding of Science 15: 103-112
Murphy, Joseph, Les Levidow, and Susan Carr (2006). “Understanding the US-European Union Conflict over Genetically Modified Crops”, Social Studies of Science 36(1): 133-160
Mwale, Pascal Newbourne (2006). “Societal Deliberation on Genetically Modified Maize in Southern Africa: The Debateness and the Publicness of the Zambian National Consultation on Genetically Modified Maize Food Aid in 2002”, Public Understanding of Science 15: 89-102
[1] Genetically Altered Foods
[2] Genetically Modified Organisms
[3] Halibut
[4] Bacillus thuringiensis
[5] recombinant bovine growth hormone
[6] Flavr-Savr
[7] biotech company Celgene
[8] U.S. Department of Agriculture
[9] Grocery Manufacturers of America
[10] intellectual property rights
[11] copyright
[12] Monsanto
[13] emotionalism
[14] technocracy