بیسوادی بزرگسالان در کشورهای در حال توسعه
«سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو)» بیش از 60 سال است که پیشرفت کشورهای سراسر جهان را از حیث کسب نرخهای بالاتر سواد بزرگسالان[1] دنبال میکند. گرچه کشورها ممکن است تعریفی متفاوت از سواد بهدست دهند، بیشترشان آنرا توانایی خواندن و نوشتن عبارات ساده، چه به زبان ملی چه به زبان بومی تلقی میکنند. در سراسر نیمۀ دوم سدۀ بیستم، نرخ سواد بزرگسالان 15 سال به بالا، از 56درصد در سال 1950 به 70درصد در سال 1980، 75درصد در سال 1990 و 82درصد در سال 2004 رسید.
دادههایی که یونسکو بین سالهای 2000 تا 2004 از کشورهای عضو گرد آورد، نشان میدهد که از سال 1990، شمار بیسوادان بزرگسال، نزدیک 100 میلیون نفر ریزش کرده و از حدود 870 میلیون نفر به 770 میلیون نفر رسیده است، جمعیتی نزدیک به یکپنجم کل بزرگسالان جهان. در ادامه دادههای یونسکو دربارۀ توزیع جهانی بیسوادی بزرگسالان را میآوریم، منتها پیش از آن، دربارۀ برخی از درسهایی که از فعالیت چندین سالۀ یونسکو در زمینۀ تشویق سوادآموزی بزرگسالان، در اصل در میان کشورهای درحالتوسعه، بهدست آمده، بحثی مختصر را پیش میکشیم.
بیسوادی جهانی بزرگسالان
اکثریت چشمگیری از بزرگسالان بیسواد جهان، در مناطق کمترتوسعهیافتۀ جهان که آسیای جنوبی و غربی (41درصد بزرگسال بیسواد)، جنوب صحرای افریقا (40درصد)، کشورهای عربی (37درصد)، امریکای لاتین و کشورهای حوزه کارائیب (10درصد) و آسیای شرقی و اقیانوس آرام (9درصد) را در برمیگیرند، میزیند. در سال 1990 که در سراسر جهان با نام «سال جهانی سواد» گرامی داشته میشود، یونسکو و کشورهای عضوش برای ارتقاء آموزش زنان، دست به اقدامات مهمی زدند. در آن زمان، زنان دوسوم بزرگسالان بیسواد جهان را تشکیل میدادند. شوربختانه پس از گذشت دو دهه، زنان در آسیای شرقی و حوزۀ اقیانوس آرام، همچنان بهطور خاص، نسبت به بیسوادی آسیبپذیرند. در این مناطق جهان، زنان تقریباً 72درصد بزرگسالان بیسواد را تشکیل میدهند. در کشورهای عربی این رقم 64درصد، در جنوب آسیا 62 درصد و جنوب صحرای افریقا این رقم 60درصد است.
در سطح جهانی، نسبت زنان باسواد به مردان باسواد، 88 به 100 است و این یعنی نرخ برابری سواد زنان نسبت به سواد مردان 88درصد است. این نرخ در مناطقی که در پاراگراف قبل آورده شد، پایینتر است (66 تا 76).
درسهای آموختهشده
در میان درسهای مهمی که از فعالیتهای اجتماعهای بینالمللی در زمینۀ بالابردن نرخ سواد برای بزرگسالان آموختهایم، دو درس بهطور خاص مهماند: (1) برنامههای سواد بزرگسالان، اثرات چندگانه بهبار میآورد، بدین معنا که برآمدهای مهمی ورای سوادآموزی در پی دارند و (2) برنامههای سواد بزرگسالان، اغلب پیامدهای میاننسلی دارند، بدین معنا که سواد بزرگسالان، بهویژه سواد زنان، احتمال بهرهمندی کودکان از آموزش را افزایش میدهد.
اثرات فزاینده در سوادآموزی بزرگسال
در سال 1984، یونسکو جایزه سوادآموزی را به «مؤسسه ملی آموزش بزرگسال مکزیک»[2] اهدا کرد. این مؤسسه ظرف 3 سال، نزدیک 3 میلیون بزرگسال را نامنویسی کرد و در این مدت سه ساله، از میان آنها حدود 1 میلیون باسواد شدند. این مؤسسه، محتوای آموزشی سوادآموزی را با آموزش دانشی که در زندگی روزمره بزرگسالان نقش مهمی دارد، ادغام کرد. شرکتکنندگان، از این طریق، افزون بر سوادآموزی، دربارۀ سلامت، تغذیه، آموزش و غیره دانش کسب میکردند.
برنامۀ مؤسسه ملی آموزش بزرگسالان مکزیک، تنها یکی از برنامههایی است که از سوی یونسکو، بهسبب رویکردشان، به رسمیت شناخته شدند، رویکردی که ثابت میکند دولتها دستکم در پنج حوزه، میتوانند انتظار بازگشت سرمایهای را داشته باشند که صرف سوادآموزی بزرگسالان کردهاند:
بازدهی بیشتر در کار، خانه و اجتماع که به افزایش پایههای مالیاتی[3] اجتماعها، کاهش خشونت در خانه و اجتماع، و حضور پررنگتر بخش بزرگتری از جمعیت بزرگسال در فعالیتهای شهروندی میانجامد.
بهبود اعتمادبهنفس و سایر جنبههای روانی و جسمی سلامت بزرگسالان، ازجمله فعالیتهایی که به ذهن امکان میدهد که در بزرگسالی نیز رشد کند و این امر در کاهش هزینههای پزشکی بزرگسالان در زمان کهولتشان نقش دارد.
بهبود سلامت کودکان که رهآورد برنامههای آموزشی بزرگسالان است، به بهبود مراقبت بهتر پیش از تولد و پس از تولد، کاهش کمبود وزن نوزادان هنگام تولد و مراقبتهای پزشکی بهتر در خانه میانجامد و از این رهگذر، در کاهش هزینههای پزشکی برای کودکان و کمشدن مشکلات یادگیری در مدرسه کمک میکند.
بهبود عدالت اجتماعی که رهآورد سوادآموزی به جمعیتهای حاشیهنشانده است. این جمعیتها از رهگذر آموزش میتوانند مهارتها و دانش لازم برای کنش سیاسی را فراگیرند، کنش سیاسی به آنها امکان میدهد، حقوق شهروندیشان را بهدست آورده، بر محرومیت اجتماعی غلبه کنند و به جریان اصلی جامعه بپیوندند.
بازدهی بهتر در مدارس، از رهگذر آموختن دانشی که بزرگسالان نیاز دارند تا کودکانشان را برای ورود به مدرسه بهتر آماده کنند. این آمادگی بیشتر به موفقیت آنان در مدرسه کمک کنند، آنها را به ماندن در مدرسه تشویق نمایند و فرصتهایشان برای ادامه تحصیل در آموزش عالی را میافزاید.
اثرات میاننسلی سوادآموزی بزرگسالان
پنجمین مورد فهرست پیشین، اهمیت ویژهای دارد؛ چراکه اثراتی را که آموزش بزرگسالان میتواند بر فرصتها و دستاوردهای آموزشی کودکان داشته باشد، آشکار میسازد. در سال 1983، جایزۀ سوادآموزی یونسکو، به وزارت آموزش بزرگسالان کنیا اهدا شد. برنامۀ این وزارت، بیش از یک میلیون بزرگسال را که نزدیک به چهارپنجمشان زن بودند، در برمیگرفت. در سخنرانی اعطای جایزه به نتایج عالی که مستقیماً از طریق این برنامه و غیرمستقیم از طریق تأثیرش بر نامنویسی در مدارس و استمرار حضور کودکان شرکتکنندگان در مدرسه داشت، اشاره شد.
پژوهشی که از سوی یونسکو منتشر شده است، اثرات آموزش زنان و دختران بر کودکان و پیشرفت آموزشیشان در مراحل مختلف، از پیشاتولد تا سالهای مدرسه را نشان میدهد:
«پیش از بارداری». دختران/زنان باسوادتر، بازدهی اقتصادی بهتر دارند، بهتر مراقب سلامت شخصیشان هستند و نرخ باروری پایینتری دارند؛ بنابراین، آنها خانوادههای کوچکتری پدید میآوردند. مورد اخیر نیز با پیشرفت شناختی پیشامدرسۀ کودکان و دستاوردهای بعدی آنها در مدرسه مرتبط است.
«در دوران بارداری و زمان تولد». زنان باسوادتر، مراقبت پیشازایمان بهتری را مهیا میکنند، بیشازپیش کودکان نُهماهه به دنیا میآورد و مراقبتهای پسازایمان بهتری را مهیا میکنند؛ نتیجۀ همۀ اینها، کاهش شمار کودکان کمتوان است.
«پیش از مدرسه». زنان باسوادتر، مراقبت بهداشتی بهتر و پیشرفت شناختی و زبانی بهتری را برای فرزندشان میسر میسازند و آنها را برای فعالیتهای مدرسه آمادهتر میسازند.
«در دوران مدرسه». زنان باسوادتر، نرخ حضور کودکان در مدرسه را بالا میبرند، بر تکالیف درسی خانگی کودکان بهتر نظارت میکنند و از آموزش کودکان و گفتوگو از تضادهای کودک و مدرسه بیشتر حمایت میکنند. افزونبراین، آنان کودکانی تربیت میکنند که به سطوح بالاتر آموزشی و سواد دست مییابند.
یونسکو بهسبب اثرات آموزش زنان، دهها سال است که به کشورها توصیه میکند، به تأمین منابع فرصتهای آموزشی برای میلیونها زن کمسوادی که نسل بعدی کودکان را به دنیا میآورند، توجه خاصی مبذول دارند. «دهۀ سواد سازمان ملل»[4]، از سال 2004 (سال نخستش) و باتوجه ویژه به مسائل جنسیتی و تمرکز بر برابرکردن نرخ سواد زنان و دختران با نرخ سواد مردان آغاز شد.
بهبود رصد سواد بزرگسال
چنانکه پیشتر گفته شد، امروزه با روشهای گوناگونی نرخ باسوادی/بیسوادی بزرگسالان در کشورهای درحالتوسعه را تعیین میکنند. این روشها اغلب مبتنی بر گزارشهای خود بزرگسالان، در پیمایشهای سرشماری هستند؛ اما مطالعاتی که این خودگزارشدهیها را با ارزیابیهای مستقیمی که با استفاده از آزمونهای سوادسنجی بهدست میآید، مقایسه میکنند حاکی از آن است که روشهای سنتی تعیین نرخ سواد، شاید میزان سواد را بالاتر از اندازه واقعیاش نشان دادهاند. به گزارش سال 2006، جنبش «آموزش برای همه»[5] (وابسته به یونسکو) که گزارشی بود از رصد سواد بزرگسالان در سراسر جهان، آمده است:
در رصدی در مراکش، 45درصد پاسخگویان خود را باسواد اعلام کردند، حال آنکه معلوم شد تنها 33درصدشان، حداقل سواد را داشتند. الگوهای مشابهی در بنگلادش، اتیوپی، نیکاراگوئه و جمهوری متحده تانزانیا یافت شده است. گرچه بر اساس خودسنجیها، 59درصد زنان اتوپیایی که یک کلاس سواد دارند، با سواد تلقی شدند، اما تنها 27درصدشان در آزمون سادۀ روخوانی قبول شدند.
بهدلیل تنوع روشهای استفادهشده برای تعیین نرخ سواد و نتایج ضدونقیض مطالعاتی، مانند مطالعات پیشگفته، یونسکو به ایجاد روشهای تازۀ سنجش سواد بزرگسالان برای رصد دستاوردهای سواد بزرگسالان در کشورهای درحالتوسعه در دهههای آتی همت گمارده است.
و نیز ببنید: بیسوادی بزرگسالان در کشورهای توسعهیافته
بیشتر بخوانید
Aksornkool, Namtip. 2001. Literacy: A Key to Empowering Women Farmers. Paris: UNESCO
Sticht, Thomas G. and Barbara A. McDonald. 1990. Teach the Mother and Reach the Child: Literacy across Generations. Geneva: UNESCO International Bureau of Education
United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization. 2000. “World Education Report: The Right to Education: Toward Education for All throughout Life.” Paris: UNESCO
[1] illiteracy, adult in developing nations
[2] National Institute for Adult Education of Mexico
[3] tax bases
[4] UN Decade of Literacy
[5] Education for All