بخت‌های زندگی

  جامعه‌شناس آلمانی، ماکس وبر، نخستین‌بار واژۀ «فرصت‌های زندگی» را در اثرش پیرامون قشربندی اجتماعی مفهوم‌پردازی کرد. برخلاف نظریۀ بهره‌کشی سرمایه‌دارانۀ کارل مارکس که در آن نابرابری اجتماعی بر دسترسی به ابزار تولید مبتنی بود، نظریۀ قشربندی وبر، سه عنصر به‌هم‌وابسته را وارد می‌کند: «طبقه اجتماعی، گروه منزلتی و وابستگی سیاسی». وبر در مخالفت شدید با ایدۀ مارکس، دربارة جدال طبقه کارگر به منزلۀ نوعی رهایی جهانی، استدلال کرد که عضویت در طبقه‌ای اجتماعی، لزوماً به عضویت در گروهی با علایق و تجربه‌های مشترک نمی‌انجامد. به گمان وی، گروه منزلتی به اجتماعی از افراد که وجهه، الگوهای مصرف و سبک زندگی مشابه و مشترک دارند، بیشتر شبیه است.

دریافت وبر از سبک زندگی، متضمن دو مؤلفۀ اساسی بود: 1) انتخاب‌های زندگی یا رفتار خودخواسته و 2) بخت‌های زندگی که امکان‌ها، احتمال‌ها و فرصت‌های ساختاری و احتمال‌هایی را در برمی‌گیرد. نزد وبر، این عوامل به شکلی دیالکتیک در پیشرفت سیر زندگی فرد، نقش‌آفرینی می‌کنند و متضمن درجه‌های آزادی و خودراهبری و نیز محدودیت‌های ساختاری هستند. واژۀ «بخت‌های زندگی»، به امکان شکل‌گیری سیر زندگی خاص باتوجه به جایگاه فرد در سلسله‌مراتب اجتماعی اشاره دارد. این مفهوم به رابطۀ میان منزلت و موقعیت طبقاتی و تأثیر آن‌ها بر نیروی حیاتی فرد اشاره می‌کند. این مفهوم، همچنین به این مسئله اشاره دارد که چگونه افراد هم‌طبقه و هم‌منزلت، در جست‌وجوی کیفیتی مطلوب از زندگی و برآوردن نیازهایشان با محرومیت‌ها و امتیازهای مشترکی روبه‌رو هستند.

طبقۀ اجتماعی و جایگاه منزلتی، بر توانایی فرد برای دسترسی به منابع مهم اجتماعی، مانند سلامت‌بانی، خوراک، پوشاک، مسکن و غیره، تأثیر نیرومندی می‌گذارد و بخت‌های اجتماعی، اغلب در این چارچوب سنجیده می‌شوند. برای مثال، مطالعات دربارة سلامت، مرگ‌ومیر، جرم و سبک زندگی، میان طبقۀ اجتماعی و بخت‌های زندگی، پیوندهای مستقیمی برقرار می‌کنند. در زمان بحران، اعضای مرفه و قدرتمند جامعه نسبت به اعضای طبقه‌های پایین‌تر، شانس بیشتری برای بقا دارند. افزون‌براین، پژوهشگران دریافته‌اند که سبک زندگی و بیماری، همبستگی نیرومندی دارند. از نرخ مرگ‌ومیر، به‌ویژه نرخ مرگ‌ومیر نوزادان، اغلب برای سنجش ثروت یک کشور استفاده می‌کنند. بیماری‌هایی چون بیماری ریه، دیابت، التهاب مفاصل و بیماری قلبی، حضور زیاده پررنگی در میان جمعیت‌های کم‌درآمد دارند، گاهی به‌دلیل دسترسی محدود این جمعیت به سلامت‌بانی و نیز رژیم غذایی نامناسب، مراقبت‌های پزشکی ناکافی، نبود آموزش در زمینۀ سلامت و مواجهۀ بیشتر با جرایم خشونت‌آمیز. در این مورد، بخت‌های زندگی[1]  به احتمال بقای گروه اشاره دارند.

و نیز ببینید: طبقه؛ سرمایۀ فرهنگی؛ تحرک اجتماعی؛ قشربندی اجتماعی؛ نابرابری در ثروت

بیشتر بخوانید

Bendix, Reinhard. 1978. Max Weber: An Intellectual Portrait. Berkeley, CA: University of California Press

Cockerham, William C. 1997. “The Social Determinants of

the Decline of Life Expectancy in Russia and Eastern Europe: A Lifestyle Explanation.” Journal of Health and Social Behavior 38:117–30

Weber, Max. 2007. From Max Weber: Essays in Sociology. Translated and edited by H. H. Gerth and C. Wright Mills. New York: Routledge

——— 1978. Economy and Society. 2 vols. Edited by G. Roth and C. Wittrich. Berkeley, CA: University of California Press

 

   [1] life chances 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید