ایمنی مراقبت از کودک

ایمنی مراقبت از کودک[1]

ایمنی مراقبت از کودک به ایمنی کودکان در مقابل صدمات یا مرگ ناشی از حوادث یا اعمال خشونت‌آمیز، یا در مقابل سوءاستفادهٔ عاطفی و جنسی در مکان‌های مراقبت از کودکان اشاره دارد. مراقبت از کودک نیز مراقبت غیرخویشاوندان از کودک در ازای دستمزد است.

در ایالات متحدهٔ امریکا، نزدیک 8 میلیون کودک متعلق به مادران شاغل به‌شکلی از سوی غیرخویشاوندان مراقبت می‌شوند. به‌رغم این اسم‌نویسی گسترده در مراکز مراقبت از کودک، دربارهٔ سطح ایمنی کودکان تحت مراقبت شناخت اندکی وجود داشته است و هیچ نهاد دولتی یا خصوصی دربارهٔ صدمات یا مرگ‌ومیرهای مراقبت از کودک داده‌ای گرد نیاورده است. درحالی‌که دربارهٔ مسائلی چون امنیت خطوط پرواز و خطرهای موجود در صنایع هسته‌ای و شیمیایی پژوهش گسترده‌ای صورت گرفته، در خصوص مسائل مربوط به ایمنی خدمات انسانی پژوهش‌های اندکی انجام شده است.

ایالات متحدهٔ امریکا نظام مراقبت از کودک پیشرفته‌ای ندارد، بلکه به‌جای آن بر ملغمه‌ای از ترتیبات متکی است که از حیث سطح رسمیت و نظارت دولتی با هم فرق دارند. ترتیبات مراقبت از کودک بدین‌قرار است: مراقبت پرستاران از کودک در خانهٔ خود کودک 7 درصد؛ مراقبت خانوادگی روزانه در خانهٔ مراقبان کودک 27 درصد؛ ثبت‌نام کودکان در مراکز مراقبت از کودک 66 درصد. مراقبت در خانهٔ خود کودک کمترین مقررات را دارد و والدین با مسئولیت خودشان پرستار استخدام می‌کنند و این پرستاران پروانه یا آموزش لازم را ندارند. خانه‌هایی که روزانه از کودکان مراقبت می‌کنند ممکن است مقررات داشته باشد، اما شاید به‌دلیل اندازهٔ کوچک، از این مقررات معاف باشد یا ممکن است زیرزمینی عمل کند. مراکز مراقبت از کودک سازمان‌هایی رسمی‌ترند، زیر نظر دولت کار می‌کنند، بیشترشان پروانه دارند، و مدیرانشان آموزش‌دیده و متخصص‌اند.

این انواع سازمانی متفاوت مراقبت از کودک به الگوهای متفاوتی از خطرها می‌انجامد. این مسئله حاکی از آن است پژوهشگرانی که دربارهٔ ایمنی در خدمات انسانی مطالعه می‌کنند، می‌توانند از ملاحظهٔ عوامل سازمانی‌ای که در شرایط معمول و متعارف مراقبت از کودک اثر می‌گذارند، بهره‌های بسیار برند.

خطرهای انواع مراقبت و سن کودک

مرگ‌ومیر جدی‌ترین شکست مراقبان کودک است و بیش از حوادث دیگر احتمال دارد گزارش شود. نخستین مطالعهٔ ملی دربارهٔ ایمنی مراقبت از کودک و مرگ‌ومیر 1362 کودک از سال 1985 تا 2003 نشان داد محیط مراقبت از کودک در قیاس با دیگر محیط‌هایی که کودکان در آنها وقت می‌گذرانند، امن‌تر است. بااین‌حال، مشخص شد ایمنی در انواع مختلف مراقبت از کودک و در میان کودکانی با سنین مختلف تفاوت چشمگیری وجود دارد.

در امر مراقبت از کودکان، نوزادان از همهٔ کودکان آسیب‌پذیرترند. نرخ مرگ‌ومیر آنها به‌هنگام حوادث و خشونت نزدیک 7 برابر بیشتر از نرخ مرگ‌ومیر کودکان 1 تا 4 ساله است. تفاوت‌‌های موجود در نرخ مرگ‌ومیر نوزادان میان انواع مختلف مراقبت نیز به همان اندازه تکان‌دهنده است. نرخ مرگ‌ومیر نوزادانی که تحت مراقبت پرستاران بچه یا عرضه‌کنندگان مراقبت خانگی روزانه قرار دارند، هفت برابر بیشتر از مراکز مراقبتی است.

انواع مختلف مراقبت از لحاظ نرخ مرگ‌ومیر نوزادان در اثر خشونت است که بیشترین تفاوت را با هم دارند. شگفت آنکه بین سال‌های 1993 تا 2003، از مرگ‌ومیر نوزادان در مراکز مراقبت هیچ گزارشی نرسیده است. مرگ‌های ناشی از حوادث در بین انواع مراقبت‌ها به‌نحو برابری توزیع شده است، اگرچه مراکز مراقبتی در رعایت ایمنی نوزادان وضع بهتری دارد.

روی‌هم‌رفته، مراکز مراقبت از کودک نسبت به خانه‌های شخصی ایمنی بیشتری دارد و در برابر مرگ‌ومیر ناشی از خشونت سطح بالایی از ایمنی را برای کودکان و حتی نوزادان تأمین می‌کند. ایمنی نوزادان را باید جدی گرفت: در داخل خانواده‌های خود کودکان و نیز خانه‌های خصوصی مراقبت از کودک، خطر مرگ‌ومیر ناشی از بدرفتاری یا خشونت در بالاترین حد است.

خطر مراقبت از کودک و سازمان‌دهی آن

ایمنی مراکز مراقبت از کودک از مراقبت‌های روی‌هم‌رفته باکیفیت‌تر این مراکز نسبت به مراقبت‌های خانوادگی روزانه از کودک یا مراقبت پرستاران کودک در خانهٔ خود کودک مایه نمی‌گیرد. پژوهشگران دریافته‌اند به‌طور میانگین، مراکز مراقبت از کودک نسبت به اشکال صمیمی‌تر مراقبت که در خانه‌های خصوصی وجود دارد، کیفیت کمتری دارد. بااین‌حال، مراکز ویژگی‌های سازمانی‌ای دارند که اشکال متعددی از ایمنی را برای کودکان فراهم می‌کنند؛ حتی زمانی‌که خود مراکز در امر مراقبت حساسیت چندانی به خرج ندهند.

مهم‌تر از همه اینکه کارکنان مراکز نگهداری کودک به‌تنهایی کار نمی‌کنند؛ دیگران بر کارشان نظارت می‌کنند و به آنها کمک می‌کنند از عهدهٔ نوزادان شلوغ یا پرسروصدا برآیند. این نظارت به آنها کمک می‌کند عواطف و احساسات خود را کنترل کنند. همچنین، نظارت مراکز را در شناسایی کارکنان بی‏ثبات یا دمدمی‏مزاج کمک می‌کند. آموزگاران مراکز نسبت به اغلب پرستاران خانه‌های خصوصی آموزش‌های بیشتری دیده‌اند، و زیر نظر مدیران حرفه‌ای‌اند. سرانجام اینکه مراکز دسترسی غریبه‌ها را به‌شکل مؤثرتری کنترل می‌کنند تا افرادی را که ممکن است خطرآفرین باشند، از کودکان دور نگه دارند.

 این حفاظت‌ها کمک می‌کند خطرهای مرگ‌های تصادفی ‐ به‌عنوان مثال، خفگی یا غرق‌شدگی ‐ کاهش یابد، اما آنها در جلوگیری از مرگ‌های خشونت‌بار هم نقش مهمی دارند. در مراکز مراقبت، هیچ مرگی اتفاق نیفتاد، حال‌آنکه در خانه‌های شخصی 203 مورد مرگ رخ داد. مراکز مراقبت از کودک در مقابل چنین اشکال تکانشی[2] و اغلب مهلک خشونت علیه نوزادان، کاملاً محفوظ است. در خانه‌های خصوصی، همین شکل مرگ مهم‌ترین شکل مرگ ناشی از خشونت است. فشار روانی ناشی از گریهٔ نوزاد به‌طور خاص ممکن است پرستاران را به خشونت تکانشی سوق دهد. بدون آموزش حرفه‌ای، بدون ناظر و همکار و با دستمزد پایینی که در ازای مدت طولانی‌ای از کار می‌دهند، حتی پرستاری باتجربه هم ممکن است کنترل خود را از دست بدهد. آنها با 20 ثانیه تکان‌دادن خشونت‌آمیز نوزاد ممکن است موجب صدمه به طفل یا مرگ او شوند. دیگر اعضای خانوادهٔ پرستار نیز ممکن است هنگام مواجهه با گریهٔ نوزاد او را تکان دهند یا با او بدرفتاری کنند.

مراکز مراقبت از کودک تمام اشکال خشونت علیه کودکان یا بی‌توجهی منجر به حادثه را نمی‌توانند کنترل کنند. کودکانی که در این مراکز مراقبت‌اند، هنگامی‌که از مرکز بیرون برده می‌شوند و حمایت‌های سازمانی آن مراکز را از دست می‌دهند، با بیشترین خطرها مواجه می‌شوند. مرگ‌ومیرها ممکن است هنگامی رخ دهد که کودکان به استخر برده می‌شوند و بزرگسالان متوجه کودکی که در آب دست‌وپا می‌زند نشوند؛ همچنین، مرگ‌ومیر ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که کودکان در ون‌ها جا می‌مانند. کودکان همچنین ممکن است هنگامی‌که مربی خشمگین یا کم‌مهارت آنها را می‌گیرد یا هل می‌دهد صدمه ببینند؛ اما این اشکال تعدی هرگز به سطح خشونت مرگبار نمی‌رسد.

بهبود ایمنی مراقبت از کودک

ایمنی مراقبت از کودک را می‌توان با تأمین منابع بیشتر و وضع مقررات جزئی‌تر بهبود داد. به‌ویژه، می‌توان مزیت‌های مراکز را از حیث ایمنی پذیرفت و به‌رسمیت شناخت و بودجهٔ بیشتری را برای گسترش مراقبت‌ ویژه برای آسیب‌پذیرترین کودکان و نوزادان درنظر گرفت. به‌علاوه، می‌توان به مراقبانی که در خانه‌های شخصی کار می‌کنند آموزش داد و از آنها حمایت کرد تا با کودکان گریه‌کن یا پرزحمت بیشتر همدلی کنند. می‌توان منابع بیشتری را به وضع مقررات و اعطای مجوز اختصاص داد تا بتوان «سیب‌های گندیده»[3] را که مکرر بدرفتاری کرده‌اند، شناسایی و از محیط دور کرد. سرانجام اینکه می‌توان اطلاعاتی راجع به ایمنی گرد آورد تا والدین بتوانند ترتیبات مراقبتی را عاقلانه برگزینند و نیز بر مبنای اطلاعات جامع و گسترده، تدابیر پیشگیرانه‌ای اندیشید.

جان کلام آنکه پژوهش دربارهٔ ایمنی مراقبت از کودک نشان می‌دهد ایمنی در خدمات انسانی به‌شدت به ویژگی‌های سازمانی مراقبت وابسته است. این ویژگی‌ها ممکن است از ویژگی‌های تعیین‌کنندهٔ سطوح کیفی متمایز باشد؛ برای مثال، حتی کم‌کیفیت‌ترین مراکز مراقبتی سطح بسیار بالایی از ایمنی را برای نوزادان فراهم می‌کنند و کودکان اسم‌نوشته در این مراکز را تقریباً به‌طور کامل در مقابل مرگ‌ومیر ناشی از خشونت محافظت می‌کنند. با گردآوری و تحلیل اطلاعات مربوط به موارد نقض ایمنی در خدمات انسانی، می‌توان از شیوه‌های کاهش خطر و نیز افزایش کیفیت درک بهتری به‌دست آورد.

و نیز ببینید: بدرفتاری با کودک؛ غفلت از کودکان.

بیشتر بخوانید 

Wrigley, Julia and Joanna Dreby (2005). “Fatalities and the Organization of U.S. Child Care 1985-2003”, American Sociological Review 70: 729-757.

[1] child care safety

 [2] impulsive

 [3] bad apples

  

  

   

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید