امریکاییسازی
اصطلاح «امریکاییسازی[1]» بهطور کلی به همگونسازی مهاجران با جامعۀ امریکا اشاره دارد، معنایی که اکنون دلالتهای ضمنی منفیای به خود گرفته است. یکی از معانی نامحبوب این اصطلاح با جنبش امریکاییسازی در اواخر سدۀ 19 و اوایل سدۀ 20، پیوند خورده است. این جنبش، خاصه در طول جنگ جهانی اول و پس از آن، از رهگذر برنامههای آموزش زبان انگلیسی و شهروندی، از همگونسازی بیدرنگ و اجباری با فرهنگ مسلط انگلو ساکسون حمایت کرد؛ بنابراین، جنبش امریکاییسازی با همگونسازی اجباری، ملیگرایی و بیگانههراسی[2] مترادف شد.
بهلحاظ تاریخی، چند عامل هراس بومیگرایان را تشدید کرد. نخست اینکه، شرایط خاص اروپا، مانند قحطی در ایرلند و تغییر در خطمشیهای دولتی بریتانیا، شمار روزافزونی از مهاجران را به ایالات متحده سرازیر کرد. بین سال 1841 تا سال 1860، بیش از 7/1 میلیون نفر مهاجر پا به ایالات متحده گذاشتند. دوم، کشف طلا در کالیفرنیا به سال 1848، یکی دیگر از موجهای جدید مهاجرت، یعنی مهاجرت چینیها، را به راه انداخت. در اوایل سدۀ بیستم، پیشرفتهای فناورانه و افزایش حجم تجارت، سفر را بسیار کمهزینهتر ساخت و این امر به افزایش بیسابقۀ مهاجرتها از اروپای جنونی و شرقی انجامید. نبود شناخت دربارۀ گروههای جدید و نیز ظاهر و عرفهای متفاوت آنها، نگرانیهای گستردهای را در میان بومیان سپیدپوست، بهویژه در آستانۀ جنگ جهانی اول، پدید آورد.
احساسات بومیگرایانه و جنبشهای اجتماعی مانند جنبش هیچندان[3] که در سال 1850 با شعار «امریکا برای امریکاییها» به راه افتاد، مسیر خطمشیهای محدودکنندۀ مهاجرت را تعیین کردند. به سال 1875، دولت ایالات متحده، نخستین قانونی را که مهاجرت را با ممنوع ساختن ورود «محکومان و روسپیان» مستقیماً محدود میکرد، به تصویب رساند. چند سال بعد، به سال 1882، «قانون تحریم مهاجرت چینیها»[4]، پس از پافشاری رأیدهندگان کالیفرنیایی که با سناتور جمهوری خواهشان، آرون سارجنت[5]، همداستان بودند که «مهاجران چینی، علاقهای به انطباق با نهادهای ما، تبدیلشدن به شهروندان دائمی کشور ما، برای قبول حقوق و تکالیف شهروندی ندارند و نشاندادهاند که هرگز توانایی سازگاری با مردم ما را ندارند»، به تصویب رسید.
در مقیاس ملی، در سال 1894، گروهی از فارغالتحصیلان دانشگاه هاروارد، «جامعۀ تحدید مهاجرت»[6] را پایهریزی کردند. بسیاری از اعضای این گروه، به اصلاح نژادی[7] و برتری نژاد آنگلوساکسون باور داشتند و جزء نخستین گروههایی بودند که خواستار برقرارکردن آزمون ورودی سوادسنجی برای همه مهاجران بودند. آنها مردم اروپای جنوبی و شرقی (یونانیان، ایتالیاییها، اسلاوها و یهودیان) را نژادی پستتر میانگاشتند. «فدراسیون رهبران کارگری امریکا»[8] که باور داشتند موج بزرگی از کارگران مهاجر ممکن است جنبش کارگری را به خطر اندازد، از آزمون سواد که در سال 1917 به شکل قانون تصویب شد، حمایت کردند. بااینحال، این کار مهاجرت را مهار نکرد، چرا که بسیاری از مهاجران جنوب و شرق اروپا، از آن پس سواد آموختند.
به موزات فشار برای وضع محدودیتهای مهاجرتی، تلاشهایی نیز برای «جذب»[9] مهاجران انجام گرفت. این فرایند جذب در زمانی که با امریکاییسازی «زودپزی»[10] مرتبط بود بر ایدۀ دیگ ذوب[11]، پایهریزی شد. مدارس دولتی برای مهاجران جدید، کلاسهای زبان انگلیسی و شهروندی برگزار کردند و نیز به هزینۀ اهالی کسبوکار -که تمایلی به محدودیتهای مهاجرتی نداشتند، اما به ظهور بلشویسم[12] و «هراس سرخ»[13] که نگاه میکردند از نیروی کار رادیکال میترسیدند- کلاسهای شبانه ارائه شد. به گروههای مهاجری که کار آزاد داشتند نیز برنامههایی آموزشی با محوریت آموزش زبان انگلیسی و شهروندی، بهعنوان مطمئنترین مسیر امریکاییسازی، پیشنهاد شد. همچنین جنبش امریکاییسازی در کارخانهها، کلاسهای زبان انگلیسی دایر کرد و از این رهگذر جو فوریت و ضرورت جذب را دامن زد. مرحلۀ نخست که در سال 1907، تحت حمایت وای.ام.سی.اِی[14] آغاز شد، فرایند بومیگردانی[15] را با یک کارزار ایمنی صنعتی ترکیب کرد. کارفرمایان از این فرایند حمایت کردند، چون لازم بود که کارگران دستورالعملهای ساده ایمنی را بدانند تا حوادث مرتبط با کار به حداقل برسد. مرحله دوم، در سال 1915، آغاز شد و به یکی از بخشهای اصلی «نهضت امریکاییسازی»[16] بدل شد.
یکی از اثرگذارترین افراد در مرحلۀ نظامی جنبش امریکایشدن، فرانسیس کلر[17]، از صاحبنظران حوزۀ مهاجرت و قوانین مهاجرتی و مشاور روزولت در مسائل مهاجرتی بود. خانم کلر، در سال 1914، نایبرئیس «شورای رسیدگی به مهاجران امریکا»[18] و یک سال بعد، سردبیر نشریۀ این شورا، مروری بر مهاجرت در امریکا[19] که به امریکاییسازی اختصاص داشت، شد. وی به سال 1919، در نقد و بررسی ییل[20] نوشت: «امریکاییشدن علم مناسبات نژادی در امریکاست و با همگونسازی نژادهای مختلف و ادغام منصفانۀ آنان در حیات ملی سروکار دارد». این نظرگاه، اوج مدل انطباق انگلوساکسونی و جوهر جنبش امریکاییسازی که در طول جنگ جهانی اول و پس از آن، بر لزوم «امریکاییسازی صددرصدی»[21] و بیدرنگ مهاجران پای فشرد، بود. گفتنی است که بسیاری از بحثهای راجع به امریکاییسازی و همگونسازی مهاجران، سیاهپوستان را، هم بهعنوان شرکتکننده و هم بهعنوان موضوع بحث، حذف کردند. درنتیجه، امریکاییسازی با نژادپرستی، ملیگرایی و بیگانههراسی پیوند خورد.
دو فرایند تاریخی دیگر، دلالتهای منفی اصطلاح امریکاییسازی را متبلور میکند: طرز برخورد با سرخپوستان و الحاق پورتو ریکو. فرایند بومیگردانی سرخپوستان، شامل از بینبردن سازمانهای قبیلهای، پایاندادن به مراسم دینی، ممنوعیت آموزش هر زبانی جز انگلیسی در مدارس و انحصار محتوای آموزش به فرهنگ و تاریخ سپیدپوستان بوده است. اشغال پورتوریکو با تضعیف هویت فرهنگی و سنتهای اسپانیایی و تحمیل زبان انگلیسی همراه شد.
درحالیکه امریکاییسازی در ایالات متحده، در گذشته با دشواری و قهر و اجبار همراه بود، این فرایند در تلقی معاصر از انطباق، درآمیزی و همگونسازی با جامعه امریکا، فرایندی داوطلبانه است که از رهگذر آن، مهاجران با راهنمایی راهبردهای منطقی، شیوۀ بهبود زندگیشان را برمیگزینند. بااینحال، حتی حساسترین رویکردها به درآمیزی مهاجران، نمیتوانند اصطلاح امریکاییسازی را نجات دهند. اکنون در بیشتر تفاسیر بینالمللی، امریکاییسازی به معنای تحمیل فرهنگ و سنتهای ایالاتمتحده و نظام اقتصادی سرمایهداری بر کشورهای دیگر جهان است. به این ترتیب، چهبسا بازگرداندن این اصطلاح به معنایی ماندگارتر و مثبتتر، کاری توانفرسا باشد.
و نیز ببینید: فرهنگپذیری؛ همگونسازی؛ امپریالیسم فرهنگی؛ نسبیگرایی فرهنگی؛ قومیت؛ قوممداری؛ دیگ ذوب؛ چندفرهنگی؛ بومگرایی؛ تکثرگرایی
بیشتر بخوانید
Alba, Richard and Victor Nee. 2003. Remaking the American Mainstream: Assimilation and Contemporary Immigration. Cambridge, MA: Harvard University Press
Downey, Harry. 1999. “From Americanization to Multiculturalism: Political Symbols and Struggles for Cultural Diversity in Twentieth-Century American Race Relations.” Sociological Perspectives 42(2):249–78
Glazer, Nathan. 1993. “Is Assimilation Dead?” Annals of the American Academy of Political and Social Science 530:122–36
Gordon, Milton M. 1964. Assimilation in American Life: The Role of Race, Religion and National Origin. New York: Oxford University Press
Heer, David. 1996. Immigration in America’s Future: Social Science Findings and Policy Debate. Boulder, CO: Westview
Korman, Gerd. 1965. “Americanization at the Factory Gate.” Industrial and Labor Relations Review 18(3):397–419
Parrillo, Vincent N. Forthcoming. Strangers to These Shores, 9th ed. Boston: Allyn & Bacon
Americanization [1]
xenophobia [2]
now-Nothing Movement [3]
Chinese Exclusionary Act [4]
Aaron Sargent [5]
Immigration Restriction League [6]
eugenics [7]
American Federation of Labor leaders [8]
Absorb [9]
pressure-cooker [10]
melting pot [11]
Bolshevism [12]
red scare [13]
YMCA [14]
naturalization [15]
Americanization crusade [16]
Frances Kellor [17]
Committee on Immigrants in America [18]
Immigrants in America Review [19]
ale Review [20]
100 percent Americanization [21]