آموزش و خاموش ماندن

  آموزش و خاموش‌ماندن[1]؛  فعل «خاموش‌ماندن» در آموزش به وضعیت فراموش‌شدن، فراموش‌کردن، ساکت‌بودن، مانند صدای منتخب دانش‌آموزان، آموزگاران مدارس دولتی و استادان اشاره دارد و اسم «خاموشی» به پنهانکاری یا رازداری، سکوت، سخن نگفتن و ابرازنکردن نگرانی.

خاموشی در شکل‌های نظری یا مقوله‌ای فرهنگی یا مقوله‌ای هستی‌شناختی تلقی شده است. در حوزه فرهنگی -برای مثال نظریه سیاسی-اقتصادی، نظریۀ فمنیستی و نظریۀ پسااستعماری- از خاموشی برای نشان‌دادن سازوکارهای هژمونیک، سلب مالکیت بر زبان و موقعیت‌های سرکوب بهره می‌گیرند. در مقابل، در نظریۀ هستی‌شناختی غربی، خاموشی از قابلیت دلالت‌گری استعلایی آکنده است، قابلیتی که آن‌را از تصادفی‌بودن زبان جدا می‌سازد یا بنا به نظر پساساختارگرایان به آن نقش زبانی تعیین‌کننده‌ای می‌بخشد. خاموشی مانند معناداری، هم حاضر است و هم غایب. این معنا از خاموشی فرد را به بازاندیشی در تفاوت و استقبال از آن وامی‌دارد، چراکه این خاموشی نه خاموشی لفظی، مانند هنگامی که دَم فرومی‌بندیم، نه خاموشی معرفت‌شناسانه، مانند زمانی که با امری بیان‌نشدنی و وصف‌ناپذیر روبه‌رو می‌شویم، بلکه خاموشی هستی‌شناختی، خاموشی‌بودن یا خود زندگی است. این مدخل، اقسام نظری خاموشی و دلالت‌های خاموشی در آموزش را نشان می‌دهد.

به‌لحاظ فرهنگی خاموشی، شکلی از مقاومت است. برای مثال، برخی از پژوهشگران پیوستاری از چشم‌اندازهای زنان دربارة معرفت را توصیف می‌کنند که در آن، خاموشی موقعیتی ناخودآگاهانه است. خاموشی در این معنا، موقعیتی را بازمی‌تاباند که در آن، زنان خود را موجوداتی بی‌نظر و بی‌صدا و دستمایۀ هواوهوس قدرت بیرونی حس می‌کنند؛ بنابراین خاموشی، مشروط است به رابطه فرد با اجتماعی از سخنگویان، ساختارهای نهادی و رابطه فرد با قدرت و زبان. همچنین خاموشی، نزاع بر سر قدرت را نشان می‌دهند، چراکه صداها یا روایت‌های خاص زمانی مهم می‌شوند که صداها و روایت‌های دیگر، بی‌اهمیت شوند. برای مثال، آموزگاران کارآموز، تجربۀ خود را با آنچه نام دارد و آنچه بی‌نام می‌ماند، بیان می‌کنند. از زمان تصویب «قانون پوشش آموزشی همۀ کودکان»، تلاش‌های گسترده‌ای صورت گرفته است افرادی که دیدگاه‌هایشان خط‌مشی‌ها و اقدامات سیاسی کنونی را به پرسش می‌گیرند، خاموش کنند و نیز از رهگذر حمایت مالی و غیرمالی از آن‌هایی که با خط‌مشی‌های کنونی همسو هستند، دامنۀ پژوهش‌ها و نیز دامنۀ گفتار و عمل آموزگاران مدارس عمومی در کلاس‌های درسی را محدود کنند.

توصیف میشل فوکو از خاموشی، به بخشی از پویش پنهان قدرت گفتمان راه می‌برد. قدرت نه تنها در چیزهایی نهفته است که فرد از گفتنشان سرباز می‌زند یا اجازۀ نام‌دادن بدان ندارد، بلکه به نوع مقتدرانۀ گفتمان یا شکل مقتدارنۀ صلاحدید است که آن‌هایی را که می‌توانند و آن‌هایی را که نمی‌توانند از این چیزها سخن بگویند، ملزم می‌کند. وی تأکید می‌کند که نه یک خاموشی، بلکه خاموشی‌های بسیاری وجود دارد و آن‌ها بخش جدانشدنی راهبردهایی هستند که شالودۀ گفتمان‌ها را تشکیل می‌دهند و بر آن‌ها سایه افکنده‌اند.

فوکو، خاموشی را جزء ذاتی گفتار تلقی می‌کند. خاموشی معنای بی‌زبان است و می‌تواند محتوایی معنادار باشد، همان‌گونه که زبان ممکن است بی‌معنا باشد. خاموشی پس‌زمینۀ صرف گفتار نیست؛ حالتی از بودن است که معانی بدان سروشکل و رنگ‌وبو می‌دهند. گفتمان زمانی که نهادین ‌شود، قدرت می‌گیرد، چراکه موقعیت سوژه را در نسبت با چیستی گفتنی‌ها و چگونگی گفتن و نیز در نسبت با اجتماعی که به ورزه‌های خاصی عنایت دارد و تنها آن‌ها را در دسترس می‌گذارد، تعریف می‌کند. زمانی که فرد بی‌قدرت برای پرهیز از تضاد از خاموشی بهره می‌گیرد، این کاستی زبان نیست، بلکه نوعی نقد زبان‌ستیزانه است.

جنت میلر[2] توضیح می‌دهد که خاموشی، خودش و دانش‌آموزانش، بر این ادعا خط بطلان می‌کشد که آموزگاران بر موانع تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نژادی، جنسیتی و طبقاتی که قدرت تصمیم‌گیری آن‌ها دربارۀ برنامۀ درسی و معرفت را سلب می‌کنند، چیره شده‌اند. استادان، آموزگاران کارآموز و آموزگاران مدارس دولتی همچنان در قیدوبند ساختارهای سلسله‌مراتبی مدرسه‌داری و میراث برنامۀ درسی رفتارگرایانه که جدایی تجربیات کلاس درس از زندگی روزمره را لازم می‌انگارد، گرفتارند. این خاموشی غیرطبیعی، شاید آموزگاران و پژوهشگران را در حس آرامش‌بخش کمال یا سردرگمی و ابهام فروبرد.  نظریه‌پردازان برنامۀ درسی، نظریه‌پردازان انتقادی، نظریه‌پردازان دگرباش و فمنیست‌ها، نه تنها به حوزه‌هایی که ممکن است این سکوت غیرطبیعی را بشکند، ورود می‌کنند، بلکه به جنبه‌های خاموشی‌آور ویژگی‌های ارتباط در مطالعات حوزۀ علوم اجتماعی، به‌ویژه روان‌شناسی بالینی، روان‌درمان‌گرانه و تجربی نیز توجه می‌کنند. در مطالعات سازمانی، دانشوران بارها خاطرنشان ساخته‌اند که سازمان‌هایی که گفتمان عمیق پدرسالارانه دارند، عموماً نارضایتی را تاب نمی‌آورند و ازاین‌رو، کارکنان اغلب میلی به صحبت از مشکلات ندارند. آدرین ریچ[3]، استدلال می‌کند که خاموشی مستمر نهفته در این گفتمان، زنان را از تاریخ‌شان جدا می‌سازد و سبب می‌شود، تألیفات و اندیشۀ زنان ناپیوسته، پریشان و محروم از سنتی زنانه، جلوه کند. این باور نه تنها در مورد زنان، بلکه در مورد گروه‌های مختلفی چون اقلیت‌های نژادی و قومی صادق است. این وضع نه فقط سبب بی‌صدا شدن آن‌ها، بلکه به سرزنش شدن‌شان به‌سبب سکوت و بدین‌وسیله سست‌شدن رابطۀ آن‌ها با اجتماع و قدرت و زبان می‌انجامد. چنین می‌نماید که در سازمان‌ها خاموشی تحت کنترل هنجارها یا مقرراتی است که از سخن گفتن بازمی‌دارند و این امر ممکن است افراد را در بیان انواع خاصی از تجربه، مثل تجربۀ زیبایی‌شناختی یا عاطفی، ناتوان سازد. این ساختار به تمرکز بر دسیسه‌های سازمانی، فرهنگ‌ها و جوهای خاموشی انجامیده است. سکوت ویژگی همۀ سازمان‌ها، ازجمله مدارس و دانشگاه‌هاست و ممکن است در نظریه‌ها، ره‌آورد قدرت و مدیریت تلقی شود.

و نیز ببینید: چشم‌انداز تضاد؛ نبردهای فرهنگی؛ آموزش، خط‌مشی و سیاست؛ نظریۀ فمنیستی؛ هژمونی؛ برنامۀ درسی پنهان؛ قانون پوشش آموزشی همۀ کودکان؛ نظریۀ دگرباشی جنسی؛ نظریۀ دیدگاه

بیشتر بخوانید

Belenky, Mary F., Blythe M. Clinchy, Nancy R. Goldberger, and Jill M. Tarule. 1996. Women’s Ways of Knowing: The Development of Self, Voice, and Mind. 10th ed. New York: Basic Books

Bollnow, Otto. 1982. “On Silence—Findings of Philosophico-Pedagogical Anthropology.” Universitas 24(1):41–47

Dauenhauer, Bernard P. 1980. Silence: The Phenomenon and Its Ontological Significance. Bloomington, IN: Indiana University Press

Foucault, Michel. 1980. The History of Sexuality. Vol. 1. Translated by R. Hurley. New York: Vintage

Jaworski, Adam. 1993. The Power of Silence: Social and Pragmatic Perspectives. Newbury Park, CA: Sage

Miller, Janet L. 2005. Sounds of Silence Breaking: Women, Autobiography, Curriculum. New York: Peter Lang

Polanyi, Michael. 1969. Knowing and Being. Chicago: University of Chicago Press

———. [1974] 1998. Personal Knowledge: Towards a Postcritical Philosophy. New ed. New York: Routledge

Rich, Adrienne. [1979] 1995. On Lies, Secrets and Silence: Selected Prose 1966–1978. New York: Norton

 

[1] education, silencing

[2] Janet Miller 

[3] Adrienne Rich

 

 

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید