هویت چندرگه‌ای

   سرشماری سال 2000 نشان داد که 6.8 میلیون امریکایی یا 2.4درصد از کل جمعیت ایالات متحده، چندرگه [1]هستند. از این عده، 93.3درصد دورگه، 6درصد سه‌رگه و 0.6درصد چهاررگه تشخیص داده شده‌اند. هرچند این نخستین‌بار نبود که اداره آمار ایالات متحده چندرگه‌ها را می‌شمارد، اما سرشماری سال 2000، نخستین سرشماری بود که به افراد امکان می‌داد که همۀ نژادهایی را که در برگه‌های سرشماری‌شان آمده است، علامت بزنند. بحث آغازین دربارۀ هویت چندرگه‌ای، بر اینکه آیا چنین هویتی به چندرگه‌ها آزادی عمل بیشتری برای بیان کیستی شان می‌دهد یا اینکه افزایش‌دادن هویت‌های چندرگه‌ای از رهگذر چندپاره‌کردن اجتماع‌های نژادی سنتی حافظ وضع موجود است.

گفتنی است که هر دو سوی این بحث، هم‌داستانند که نژاد برساخته‌ای اجتماعی است. گرچه نژاد معمولاً ویژگی زیستی شناخته می‌شود، درواقع هیچ ژنی از وجود آن خبر نمی‌دهد. در عوض، عناوین نژادی از تعامل پیچیدۀ ویژگی‌های رخ‌نمودی، انگ‌زنی و تعریف اجتماعی، فرهنگ و هویت فردی مایه می‌گیرد. افزون‌براین، زیست‌شناسان از حیث رنگ پوست و دیگر ویژگی‌هایی که معمولاً با نژاد پیوند خورده‌اند، در درون گروه‌های نژادی همان‌قدر تنوع یافتند که میان این گروه‌ها.

  به‌لحاظ تاریخی، مناسبات نژادی بیشتر با الگوهای سلطه و کنترل در میان گروه‌ها پیوند خورده بود تا با رنگ پوست. سازوکارهای گوناگونی در طول زمان، برساخت اجتماعی گروه‌های نژادی را تقویت کرده‌اند، تا جایی که مقوله‌های نژادی مشروع و طبیعی و مسلم به‌نظر می‌رسند. برای مثال، اصل تنزل تباری[2]، امریکایی‌های سپیدپوست را قادر می‌سازد که عضویت در گروه نژادی‌شان را محدود کنند و امتیازات‌شان را با قبولاندن این باور که حتی یک قطره از خون سیاهان (به‌عنوان مثال، داشتن حتی یک جد سیاه‌پوست)، از فرد یک سیاه‌پوست می‌سازد، تداوم بخشند. همچنین اصل تنزل تباری در مورد مولاتوها -اشخاصی از تباری سپید و سیاه هستند- نیز به‌کار می‌رود. مولاتوها، به‌لحاظ تاریخی، از سیاه‌پوستان منزلت اجتماعی بالاتر، اما از سپیدپوستان منزلت پایین‌تری دارند و این امر سبب ظهور ساختاری، از امتیازات نابرابر در جوامع سیاه‌پوستان گشته است.

ادارۀ آمار از رهگذر گنجاندن امریکایی‌ها در گروه‌های جمع‌ناپذیر خود، به مفهوم نژاد مشروعیت می‌دهد. ادارۀ آمار همچنین امریکاییان را بر اساس خاستگاه اسپانیایی دسته‌بندی می‌کنند. اسپانیایی‌ها (یا لاتین‌تباران)، گاهی اوقات در دستۀ نژاد «قهوه‌ای» که درواقع می‌تواند هر نژادی باشد، گنجانده می‌شوند و آنان را به‌سبب میراث فرهنگی‌شان در گروه قومی خاصی می‌گنجانند.

دیرزمانی است که در نوشتارگان علمی و غیرعلمی، از «انسان حاشیه‌ای» -چندرگه‌ای که با مقوله‌های نژادی جمع‌ناپذیر ادارۀ سرشماری یا با جهان‌های یکی از والدین هم‌خوانی کامل ندارند- سخن به میان آمده است. به‌رغم فشارهای سنتی بر افراد که خود را در یک (و تنها یک) مقولۀ نژادی بگنجانند، این افراد اغلب قادر به انجام این کار نیستند. پیش از جنبش حقوق شهروندی در دوران پس از جنگ جهانی دوم، مقوله‌های نژادیِ بسته به سپیدپوستان بنیانی برای پیش‌داوری و تبعیض بودند و به سپیدپوستان حقوق و امتیازاتی می‌دادند که گروه‌های دیگر از آن‌ها محروم بودند. در سال‌های اخیر، مقوله‌های نژادیِ بسته بنیانی هستند برای رصد حقوق شهروندی و همبستگی گروهی.

به‌رغم تغییر کاربری مقوله‌های نژادی، ناتوانی در مطابقت با یکی از این مقوله‌ها، به‌سبب هویت چندرگه‌ای همچنان مشکلی شخصی است. بااین‌حال، پژوهش‌های جدید، از چندرگه‌ها حمایت کرده‌اند و بیان می‌کند که آن‌ها ذاتاً با تک‌رگه‌ها متفاوت نیستند و حتی از مزیت آشنایی با دیدگاه‌های اجتماعی مختلف برخوردارند. مبنای پذیرش هویت اجتماعی فرد، این است که در سطح عمومی میراث چندنژادی به‌عنوان مایۀ مباهات و شخصیت پذیرفته شود. همچنین، هویت چندرگه، به فرد امکان می‌دهد که هنگام تعریف خود میراث‌های اجدادی را بگنجاند یا نگنجاند و هویتی بسازد که با هویت اعضای دیگر خانواده متفاوت باشد. همچنین این هویت ممکن است در طول زمان تغییر کند و در شرایط اجتماعی مختلف جلوۀ متفاوتی پیدا کند. آنچه در همۀ موارد مهم باقی می‌ماند، این است که نژاد را خود فرد تعریف می‌کند و از بیرون و از سوی جامعه به او تحمیل نمی‌شود.

با گذشت زمان و رشد جمعیت چندرگه‌ها، مسئلۀ هویت چندرگه‌ای بی‌گمان نگران‌کننده‌تر می‌شود. بسیاری خاستگاه مدرن جمعیت چندرگه در ایالات متحده را به جنبش حقوق شهروندی و رأی دیوان عالی ایالات متحده در پروندۀ لاوینگ علیه ویرجینیا[3] در سال 1967 می‌رسانند. در این پرونده، دیوان عالی کشور قوانین ایالتی را که ازدواج میان‌نژادی را منع کرده بودند، خلاف قانون اساسی اعلام کرد. از آن پس، در کنار افزایش روبه‌رشد ازدواج‌های میان‌نژادی، جمعیت چندرگه هم رشد یافته است.

همچنین نگرانی دربارۀ معنای هویت چندرگه‌ای در سطح شخصی، اجتماعی و سیاسی روبه‌افزایش است. این نگرانی الهام‌بخش جنبش چندنژادی بود که مشکل شخصی عزت‌نفس و هویت در زوج‌های میان‌نژادی و فرزندان‌شان را به مسئله‌ای عمومی درزمینۀ نژاد و معنایش بدل ساخت. جنبش چندنژادی در شکل کنونی آن، تلاشی سازمان‌یافته برای برساخت‌زدایی از نژاد است. فشار برآمده از جنبش چندنژادی سبب شد که ادارۀ آمار، پیچیدگی نژادی مدرن را تصدیق کند؛ به این صورت که این امکان را به افراد بدهد که در برگه‌های سرشماری، خانه‌هایی را که معرف تمامیت میراث نژادیشان است، پرکنند. برخی از دانشوران و فعالان، ضمن پذیرش اینکه شمار آمیزش‌های نژادی ممکن نامحدود است و تصدیق پیچیدگی تحلیلی آن‌ها، معتقدند که نژاد به‌عنوان برساخته‌ای پذیرفتنی، سرانجام ناپدید خواهد شد.

همچنین جنبش چندنژادی، پادجنبشی را برانگیخته است که باور دارد تصدیق هویت چندنژادی در داده‌های سرشماری و دیگر عمومی، تنها ساختار نژادی و سلسله‌مراتبی جامعۀ ایالات متحده را تقویت می‌کند و تلاش‌ها برای رصد حقوق شهروندی را تضعیف می‌کند. این پادجنبش، نگران است که اجتماع‌های رنگین‌پوست از رهگذر هویت‌های چندرگۀ جدید تجزیه شوند و معلوم نباشد، چه کسی عضو این گروه اقلیت است و چه کسی نیست.

بااین‌حال، برساخت‌زدایی جامعه‌شناختی از نژاد، همچنان عرصه را برای کاوش نابرابری‌های واقعی موجود میان گروه‌های مرتبط با فرهنگ، سیاست و اقتصاد باز می‌گذارد. دربارۀ اینکه مرحلۀ بعدی گفت‌وگو، درمورد هویت چندنژادی چه خواهد بود و اینکه این گفت‌وگو به پالودگی مقوله‌های نژادی برساختۀ جامعه می‌انجامد یا به بحث از نژاد، آن‌گونه که روزی پنداشته می‌شود، همچنان عدم قطعیت وجود دارد.

و نیز ببینید: دورگه؛ پادجنبش‌ها؛ اصل یک‌قطره خون؛ نژاد؛ نظریۀ شکل‌گیری نژاد

بیشتر بخوانید

- Root, Maria. 1996. The Multiracial Experience: Racial Borders as the New Frontier. Thousand Oaks, CA: Sage

Williams, Kim M. 2006. Mark One or More. Ann Arbor, MI: University of Michigan Press

- Winters, Loretta I. and Herman L. Debose, eds. 2003. New Faces in a Changing America: Multiracial Identity in the

21st Century. Thousand Oaks, CA: Sage

[1] Multiracial identity

[2] Hypodescent

[3] Loving v. Virginia

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید