همجنس ­گرایی

   همجنس­ گرایی[1] گرایشی جنسی است که در آن فرد اساساً نسبت به اعضای همجنس خود کشش جنسی دارد و نیز به معنای رابطۀ جنسی با شریک همجنس است. پیشوند هومو از واژه­ای یونانی به معنای «همان» گرفته شده است. اصطلاحات جنسیتی گی و لزبین معمولاً برای توصیف افرادی به کار می­ رود که همجنس­گرا شناخته می­شوند. همجنس ­گرایی با دگرجنس­گرایی یعنی کشش جنسی به جنس مخالف و با دوجنس­ خواهی یعنی کشش جنسی به  هر دو جنس فرق دارد.

از کار آلفرد کینزی[2] و همکارانش در اواخر دهۀ 1940 مجموعۀ متنوعی از این مقولات استخراج شد. کینزی به افراد این امکان را داد تا علائق جنسی خود را روی مقیاسی هفت نقطه­ ای از کاملاً دگرجنس­گرا تا دوجنس­ خواه در وسط و کاملاً همجنس ­گرا در انتها توصیف کنند. همچنین معمولاً میان جنبه ­های مختلف تجربۀ همجنس ­گرایانه تفکیک قائل می­ شوند: رابطۀ جنسی، کشش، علاقۀ رمانتیک، و پسند اجتماعی. تعاملات صمیمانه با همجنس (گرایش جنسی) ناگزیر با انتظارات نقش جنسیتی -چه این انتظارات تأیید شوند چه رد– در کشاکش و برخورد قرار می­ گیرند. با توجّه به محوریت تضاد نقش جنسیتی واژۀ اختصاری ال­جی­بی­تی اغلب  زنان و مردان همجنس­­ گرا، دو جنس­­گراها و تراجنسیتی ­ها را ذیل یک عنوان قرار می­ دهد.

یکی از شیوه­ هایی که می­ توان با آن چشم ­اندازهای مختلف دربارۀ همجنس­ گرایی را قالب­بندی کرد تقسیم ­بندی ذات‌گرایی[3] و برساخت­گرایی اجتماعی[4] است. موضع ذات‌گرایانه همجنس­ گرایی را گرایش جنسی کمابیش ثابتی معرفی می ­کند که بخشی از جمعیت دارد و در طول تاریخ و در میان فرهنگ­ های مختلف وجود داشته است و خاستگاه آن به زیست­شناختی یا مراحل آغازین تکوین جامعه برمی‌گردد. دیدگاه برساخت­گرایی اجتماعی بر آن است که جنسینگی­ ها از جمله جنسیت و دیگر مقولات اجتماعی مهم به عنوان بخشی از فرایندهای قدرت اجتماعی­ که هنجارینگی دگرجنس­گرایانه دارند­ برساخته می­ شوند و اینکه همجنس ­گرایی به عنوان گرایشی جنسی برساخت ه­ای مدرن است. در سایه این دو رویکرد دیدگاه ­های گوناگونی سربرآورده ­اند که کم­وبیش از هر دو سوی بحث چشم‌اندازی را برگرفته ­اند و تجربیات گوناگون اعضای اجتماع مردان و زنان همجنس­ گرا از هویت، علائق و سرگذشت جنسی­شان را بازمی­ تابانند.

  همچنین این گوناگونی دیدگاه ­ها خبر از تضادهای اجتماعی و به جنبش درآمدن نیروهای اجتماعی می­ دهد، رخدادی که نابرابری ­های مستمر ایجاد و آزادی و حتی زندگی بسیاری از همجنس­ گرایان را تهدید می­ کند. در بسیاری از فرهنگ­ ها، دین در این تضادها نقشی محوری ایفا م ی­کند. مثلاً بسیاری از مسیحیان همجنس­ گرایی را مخالفتی مستقیم با وجوهی از نظم اجتماعی که بر کتاب مقدّس و سنّت مبتنی ­اند می­ بینند و در واقع، برخی جنبش­ های اجتماعی برآمده از «نظریۀ دگرباشی­ جنسی[5]» فعالانه مفروضات زیربنایی آن نظم اجتماعی را به پرسش می‌گیرند. برخی دیگر از اعضای اجتماع مردان و زنان همجنس ­گرا بر عقاید مشترکی دربارۀ سرشت آرمانی روابط پای می­ فشارند، و به دنبال نقطۀ ارتباطی با نظم اجتماعی مسلّط­ اند تا در نهادهای اجتماعی نظیر ازدواج حضور داشته باشند. درون خود سنّت مسیحی، همجنس­ گرایی یکی از سرچشمه ­های تضاد درونی و انشعاب است. در سطحی گسترده­ تر، منزلت و مشروعیت همجنس ­گرایی در زمان­ ها و فرهنگ­ های مختلف متفاوت بوده­اند. همجنس­ گرایی با پژواک پیوست ه­ای که در بسیاری از جنبه ­های زندگی فردی و اجتماعی دارد، همچنان عرصۀ مهمی برای تضاد و تغییر اجتماعی است. 

و نیز ببینید: فرزندپذیری مردان و زنان همجنس­ گرا؛ دوجنس­ گرایی؛ همجنس ­گراهراسی؛ نظریۀ دگر­باشی جنسی (نظریۀ کوئیر)؛ ازدواج همجنس­ ها

بیشتر بخوانید

Boswell, John. 1980. Christianity, Social Tolerance and Homosexuality: Gay People in Western Europe from the

 Beginning of the Christian Era to the Fourteenth Century. New ed. Chicago: University of Chicago Press

Herek, Gregory M. 1998. Stigma and Sexual Orientation: Understanding Prejudice against Lesbians, Gay Men and Bisexuals. Thousand Oaks, CA: Sage

   [1]. homosexuality

 [2]. Alfred Kinsey

 [3]. essentialism

[4]. social constructionism

[5]. queer theory

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید