نگهبان محله
برنامة نگهبان محله[1]، اقدامی برای پیشگیری از جرم است که بیش از 30 سال، در ایالات متحده بهوجود آمده است. این برنامه که در سال 1972، توسط انجمن ملی کلانتران[2] تأسیس شد، هدفش در اصل بازدارندگی از مشکل فزاینده خانهزنی شبانه بود که در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ایالات متحده رواج داشت. این برنامه، امکان همکاری مقامات محلی، متولیان اجرای قانون و شهروندان را فراهم میکند تا همکاریهای اجتماعمحور را شکل دهند و با بهبود گزارشدهی فعالیتهای مشکوک در یک محله، به مقامات ذیصلاح، اجرای قانون امنیت اجتماع خود را ارتقاء دهند. درحالیکه شهروندان از درگیری فعالانه در فعالیتهای مبارزه با جرم منع شدهاند، اما بهشدت تشویق شدهاند تا با افزایش آگاهی اجتماع، به چشم و گوش مقامات محلی اجرای قانون تبدیل شوند.
در دهة 1960، جامعة امریکا متحرکتر و سریعتر شد و خانوارها بهطور روزافزونی به خانوادههایی با دو درآمد تبدیل شدند. این امر موجب شد، تعداد زیادی از منازل در ایام هفته خالی بمانند. بهعلاوه، برخی محلههای حومهای دهة 1950، رو به زوال رفتند و خانوادهها اولویت را به حفاظت از خود دادند که این به معنای فاصلهگرفتن از افراد آشنایی بود که پیشتر در محلهها رواج داشت. با گسترش حومهها، رشد سریع حومهای، متولیان اجرای قانون را مجبور کرد تا تلاش کنند، نواحی جغرافیایی گستردهتری را پوشش دهند. نهادهای اجرای قانون، به دنبال راههایی بودند تا نظارت و مراقبت از پیرامون خود را به مردم بیاموزند.
در نمونهای از برنامة نگهبان محله، ادارۀ پلیس محلی، یک محله را بهعنوان ناحیهای جغرافیایی مشخص میکند که متشکل از ساکنانی است که در چیزهایی از مانند موقعیت فیزیکی خانههایشان مشترکاند. سپس نمایندگان ادارۀ پلیس، تلاش کردند تا با ساکنان محلة مشخصشده، ارتباط برقرار کنند و از آنها بخواهند، به شکل داوطلبانه در هدف افزایش آگاهی و تلاش برای برقراری رابطه با افراد دیگر، مشارکت کنند. بهعنوان تلاش برای پیشگیری از جرم، پلیس ساکنان محله را آموزش میدهد که چگونه شناخت بیشتر از محیط پیرامون خود داشته و مراقبت آن باشند و فعالیتهای مشکوک را شناسایی و آنها را به پلیس گزارش کنند. ادارۀ پلیس با فراهمکردن دادههای دقیق و بهروز در مورد فعالیت مجرمانه در پیرامون محله، توزیع اطلاعات مقابله با جرم در میان شهروندان و آموزش در مورد چگونگی کشف و بازدارندگی از جرم در محله، به گروههای نگهبان محله کمک میکند.
هنگام آغاز فعالیت یک گروه نگهبان محله، پلیس معمولاً با یکی از ساکنان ارتباط برقرار میکند و از او میخواهد از یک نشست آگاهیبخش، میزبانی کند و از همسایگان پیرامون دعوت میشود تا به توضیحات پلیس در مورد برنامة نگهبان محله گوش کنند. سپس از ساکنان علاقمند دعوت میشود تا به این تلاش بپیوندند. معمولاً یک سرگروه از میان داوطلبان انتخاب میشود و یک زنجیرة تلفنی یا رایانهای، راهاندازی میشود تا به هماهنگکردن جریان اطلاعات کمک کند. از طریق نشستهای دورهای، همسایگان همدیگر را میشناسند و با فعالیتهای بهنجار در محلهشان آشنا میشوند. همسایگان با افسران پلیس که به محلهشان خدمت میکنند نیز آشناتر میشوند که تا حد زیادی سبب بهبود ارتباطات میشود و راهی برای ارتباطات کارآمد و اثربخش هنگام درک افزایش جرم در زمانهای بحران فراهم میکنند. بهعنوان یک بازدارندة دیگر، هنگامی که نگهبان محله شکل گرفت، تابلوهای راهنمای آن دربارة نگهبانی در سرتاسر محله اطلاعرسانی میکنند و به مجرمان بالقوه هشدار میدهند که این محله، تحت مراقبت گروهی سازمانیافته از شهروندانی قرار دارد که مراقب یکدیگر و اموالشان هستند.
بهعنوان بخشی از برنامة نگهبان محله، از ساکنان خواسته میشود تا در عملیات شناسایی[3] مشارکت کنند. این تلاش دیگری برای پیشگیری از جرم است که طی آن، شهروندان، اعداد شناسایی شخصی را روی اموال ارزشمند خود حک میکنند تا به شناسایی و بازپسگیری آنها در صورت دزدیدهشدن، کمک شود. اقدامات دیگری که اغلب گروههای نگهبان محله در آن مشارکت میکنند، عبارت است از: پایش امنیت خانهها، بهبود روشنایی معابر، خانههای امن (برای کودکان) و میزبانی از تظاهرات و سخنرانی در مورد ایمنی اجتماع.
برنامة نگهبان محله، برنامهای کارآمد است؛ زیرا ساکنان محله، بهتر از بیشتر افسران پلیس قادرند تا به چیزهایی توجه کنند که در محلة آنان نابهنجار و غیرمعمول است. سختکوشترین و متعهدترین افسران گشت پلیس نیز فقط میتوانند زمان محدودی را در محلهای خاص بگذرانند، یعنی فرصت محدودی برای آشنایی کامل با رفتوآمد افرادی دارند که ساکن ناحیه هستند. بدیهی است که ساکن یک خیابان، زمان بیشتری را در اطراف خیابان محل سکونتش میگذراند. ساکن یک محله، بهطور ساده، با گذراندن مدتزمان زیاد در محیط یک خیابان، آگاهی بیشتری نسبت به آنچه به آنجا تعلق دارد و آنچه غیرعادی بهنظر میرسد، خواهند داشت. حتی در جامعة پرمشغلهای که ما درحالحاضر در آن حضور داریم، هنوز میدانیم که همسایگانمان چگونهاند، چه نوع اتومبیلهایی سوار میشوند و مهمانان معمولشان چه اتومبیلی دارند. خودرویی که بهطور قانونی در جلو خانة همسایه توقف کرده، ممکن است سوءظن خودروی گشت پلیس را برانگیخته نکند؛ بااینحال، ساکن آن محله، ممکن است متوجه شود که آن خودرو به هیچکدام از همسایهها در خانه مقابل تعلق ندارد. انتقال چنین اطلاعاتی به پلیس محلی، تضمین میکند که همه چیز امن و امان است یا شاید مانع ارتکاب جرم نیز بشود.
ثابت شده است که برنامههای نگهبان محله، حس بیشتری از امنیت را به محلهها القا میکنند، جرم هراسی را کاهش میدهند و حسی از اجتماع را در ناحیههایی که بهکار گرفته شدهاند، افزایش میدهند. یک برنامة اثربخش نگهبان محله را میتوان بدون توجه به سطح اجتماعی و اقتصادی آن ناحیه، بهکار گرفت؛ زیرا عملیاتیکردن یک برنامة ابتدایی، هزینة کمی دارد. بزرگترین منبع مورد نیاز شماری از شهروندان مراقب و متعهد مایل به فعالیت است تا بکوشند کیفیت زندگی را در محلة خود بهبود بخشند.
جوزف پی. لینسکی[4]
و نیز ببینید: خانهزنی شبانه؛ اجتماع؛ کنترل جرم در اجتماع؛ جرم علیه اموال
بیشتر بخوانید:
Bursik, Robert J. and Harold G. Grasmick. 2001. Neighborhoods and Crime: The Dimensions of Effective Community Control. Lanham, MD: Lexington Books. National Neighborhood Watch Institute. (http://www.nnwi.org)
Neiderman, Andrew. 2000. Neighborhood Watch. New York: Pocket Books. USA on Watch. (http://www.usaonwatch.org/)
[1] . Neighborhood Watch
[2] . National Sheriffs Association
[3] . Operation Identification
[4] . Joseph P. Linskey