نظریۀ فعالیت

 نظریهٔ فعالیت[1]  پیش‌بینی می‌کند کنش متقابل و مشغله‌های اجتماعی مداوم در جامعه به رضایت بیشتر افراد از زندگی، بهبود تصور از خود[3]، و سازگاری مثبت آنها در دوران کهنسالی منجر خواهد شد. سالمندان، به‌واسطهٔ تداوم فعال‌بودن، ظرفیت بهبود بهزیستی روانی و فیزیکی خود را حفظ می‌کنند. طبق دیدگاه بسیاری از نظریهٔ‌پردازان فعالیت، منافع جامعه به‌سمت تعارض با منافع سالمندان گرایش دارد. سالمندستیزی یا کلیشه‌های منفی‌ای که بر پایهٔ سن افراد بنا گذاشته شده است، مانعی برای وجود جامعه‌ای یکپارچه‌تر با حضور جوانان و سالمندان است. اشکال نهادینه‌شدهٔ طرد نیز که مبتنی بر سن است، ابزار رسمی دلسردکنندگی افراد سالخورده از مشارکت فعال در جامعه است. این موانع سبب می‌شود افرادی که به سن پیری می‌رسند، مجبور به کناره‌گیری از جامعه باشند. نظریهٔ‌پردازان فعالیت اعتقاد دارند با فعال‌ماندن و ایستادگی در برابر گرایش به انزوا، سالمندان جامعه می‌توانند شادتر و سالم‌تر زندگی کنند.

فعالیت در سن پیری می‌تواند به اشکال متعددی صورت گیرد. فعالیت غیررسمی می‌تواند به‌شکل ارتباط با خویشاوندان، همسایه‌ها، دوستان، یا دیگر آشنایان باشد؛ درحالی‌که فعالیت‌های رسمی می‌تواند شامل اشتغال در سازمان‌های رسمی، انجمن‌ها، یا باشگاه‌ها باشد. مطالعات نشان می‌دهد هر دو نوع این فعالیت‌ها با رضایت بیشتر از زندگی همبستگی دارد، اگرچه بیماری و ناتوانی برخی از سالمندان مانع از فعالیت مداوم آنان می‌شود. حمایت اجتماعی از سوی منابع رسمی و غیررسمی نیز وضعیت سلامتی و شانس زندگی را بهبود می‌بخشد. نظریهٔ‌پردازان فعالیت معتقدند این نتایج مثبت از تعامل با افراد دیگر به این دلیل به‌دست می‌آید که به سالمندان اجازه می‌دهد به ایفای نقش‌های مهم در جامعه ادامه دهند. در برخی موارد، این فعالیت‌ها به سالمندان اجازه می‌دهد نقش‌هایی را که در میانسالی بر عهده داشتند، همچنان ادامه دهند. در برخی موارد دیگر، این نوع فعالیت‌ها امکان شروع و ایجاد نقش‌های جدیدی را فراهم می‌کند تا جایگزین یا جانشین نقش‌هایی شود که دیگر امکان تداوم موفقیت ندارد. مسئلهٔ مهم‌تر این است که این فعالیت‌ها ثبات نقش را در زندگی سالمندان تسهیل می‌کند. نظریه‌پردازان فعالیت باور دارند این مسئله بسیار حیاتی است، به این دلیل که تغییرات ناگهانی در سبک زندگی افراد در دورهٔ سالمندی مخرب و بالقوه آسیب‌رسان است.

منتقدان نظریهٔ فعالیت معتقدند ویژگی‌های اقتصادی-اجتماعی مجوز یا مانع ورود به انواع اجتماعاتی است که فعالیت مولّد را ترویج می‌کند. به همین دلیل، رابطهٔ میان فعالیت و رضایت از زندگی ممکن است گمراه‌کننده باشد؛ بدین‌معنا که افرادی که از تحصیلات بالاتری برخوردارند یا آنهایی که از طبقات اجتماعی بالا هستند، ممکن است فعال‌تر و راضی‌تر باشند و این امر به‌طور ساده، به‌دلیل موقعیت بهتری است که آنها در جامعه دارند. انتقادات دیگری که بر این نظریه وارد می‌شود، بر این نکته اشاره دارد که افراد باید نقش‌های مولّدی را در جامعه ایفا کنند تا بتوانند به زندگی خود معنا و مفهوم ببخشند. ازآنجایی‌که تمایز میان نقش مولّد و نقش غیرمولّد تفسیرپذیر است، برخی اعتقاد دارند کیفیت زندگی افرادی که زندگی در انزوا و درون‌گرایی را انتخاب می‌کنند، در سطح پایین‌تری برآورد می‌شود.

همچنین نگاه کنید به: سالمندستیزی؛ نظریهٔ کناره‌گیری؛ سیر زندگی.

منابع برای مطالعهٔ بیشتر:

Havighurst, Robert J. (1963). “Successful Aging”, pp. 299-320 in Process of Aging: Social and Psychological Perspectives, Vol. 1, edited by R. Williams, C. Tibbits, and W. Donahue. New York: Atherton

Litwin, Howard and Sharon Shiovitz-Ezra (2006). “The Association between Activity and Well-being in Later Life: What Really Matters?” Ageing & Society 26: 225-42

 [1] Activity Theory

[2] Christopher Donoghue

[3] self-image

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید