گفتار نفرت‌پراکن

   گرچه هنوز تعریفی از اصطلاح «گفتار نفرت‌پراکن[1]» که مقبولیت گسترده داشته باشد، وجود ندارد، در تفسیر سنتی آن هر نوع بیانی که گروه‌های نژادی، مذهبی، قومی یا ملی توهین‌آمیزش بیابند، در دستۀ گفتار نفرت‌پراکن قرار می‌گرفت. این تعریف، در دهۀ 1980، به گروه‌هایی که برمبنای سن، جنسیت، ترجیح جنسی، وضع تأهل و توانایی فیزیکی دسته‌بندی می‌شوند، بسط یافت.

بیشتر وقت‌خت، گفتار نفرت‌پراکن هنگام اشاره به اعضای گروهی خاص، متضمن افتراهای نژادی و قومی است. نمونه‌های دیگر این گفتارهای نفرت‌پراکن، عبارت‌اند از: لطیفه‌هایی که گروهی خاصی را خوار می‌کنند یا به سخره می‌گیرند و یا گفته‌های اعضای سازمان‌هایی مانند کو کلاکس کلان یا کلیسای هویت مسیحی که گروه‌هایی مانند سیاه‌پوستان، یهودیان و لاتین‌تبار‌ها را با ترسیم چهره‌ای حیوانی یا زبرانسانی از آن‌ها، اهریمن‌انگاری می‌کنند.

بیشتر کشورها، قوانینی دارند که گفتارهای توهین‌آمیز، ازجمله سخنانی را که گروه‌های آسیب‌پذیر را هدف قرار می‌دهند، محدود می‌کنند. برای مثال، آلمان و فرانسه، بسیاری از بیانات نفرت‌انگیخته را ممنوع کرده‌اند. قوانین آلمان در این زمینه که پس از جنگ جهانی دوم وضع شد، بسیاری از نمادهای نازی و همچنین بیانات نافی هولوکاست را ممنوع ساخته است. به تازگی، محدودیت‌های قانونی گفتار، منع گسترده‌تر اشکال و اهداف گوناگون گفتار نفرت‌پراکن را در برمی‌گیرد.

  در مقابل، ایالات متحده سنتی دارد که بر اساس آن، از حقوق فردی مندرج در متمم قانون اساسی، ازجمله آزادی بیان صیانت می‌شود. دادگاه‌های ایالات متحده، پیوسته به این نتیجه رسیده‌اند که گفتار نفرت‌پراکن، هرچند بی‌نهایت توهین‌آمیز، متمم نخست قانون اساسی را نقض نمی‌کند. در سال 1992، دیوان عالی ایالات متحده در پرونده‌ای معروف و مورد استناد، یعنی آر.ای.وی علیه شهر سینت پُل[2]، حکم داد که فرمان محلی شهر سینت پل که سوزاندن صلیب را ممنوع می‌سازد، خلاف قانون اساسی است؛ چرا که آزادی بیان را مختل می‌کند. افزون‌براین، در ایالات متحدۀ امریکا، برخلاف بسیاری از دیگر کشورها، گروه‌های ذی‌نفوذ قدرتمند، مانند «اتحادیه آزادی‌های شهروندی امریکا»[3]، وجود دارند که خود را به صیانت از متمم نخست قانون اساسی متعهد می‌انگارند. درنتیجه، فرهنگ عمومی امریکا آزاد است که هر قدر نفرت‌پراکنان بخواهند نفرت بورزند و توهین کنند. گفتار نفرت‌پراکن همچنان در اروپا و امریکا گوش شنوا دارد؛ بنابراین، هیچ رویکردی از دیگری مؤثرتر نبوده است.

 در اواخر دهۀ 1980، گفتار نفرت‌پراکن در فضای دانشگاهی ایالات متحده، به یک نگرانی بدل شد و درنتیجه در بسیاری از دانشگاه‌ها برای دانشجویان مقررات رفتاری وضع شد. این مقررات از رهگذر منع اظهارات نفرت‌آلود در محیط‌های دانشگاهی گوناگون، درصدد تشویق محیطی مناسب برای یادگیری بودند. چالش‌هایی که سازمان‌های حقوق شهروندی و گروه‌های محلی متشکل از استادان و دانشجویان پیش روی این قوانین نهادند، به لغو یا اجرا نشدن بسیاری از این مقررات انجامید. بااین‌حال، آن‌ها آگاهی از آسیب بالقوه‌ای را که اظهارات نفرت‌آلود بر کل جامعه تحمیل می‌کنند، افزایش دادند.

اتحادیه آزادی‌های شهروندی امریکا و بسیاری از دیگر گروه‌های ذی‌ربط، دربارۀ راه‌های واکنش به گفتار نفرت‌پراکن، به اجماع رسیدند. این سازمان‌ها بر این باورند که گفتار نفرت‌پراکن نادرست است؛ اما آن‌ها این باور را نیز دارند که منع نفرت‌پراکنی به همان اندازه نادرست است. راه‌حل بدیلی که ارائه می‌کنند، آن است که افراد باحسن‌نیت با گفتار نفرت‌پراکن مواجه شوند، نه با سکوت که با گفتاری که مدارا و محترم‌شمردن تفاوت‌ها را می‌پراکند. اگر گروهی نژادپرست در شهرکی گردهمایی برگزار می‌کنند، اعضای اجتماع مخالف باید در محلی دیگر با تظاهراتی بزرگ‌تر و رساتر نژادپرستی را محکوم کنند. هواداران مدارا، وقتی با اظهارات افراد متنفر و سوگیر مواجه می‌شوند، این ضرورت را احساس می‌کنند که باید به متحجران بفهمانند که گفتار نفرت‌پراکن‌شان توهین‌آمیز است. عمل بر اساس مواجۀ فردی، ممکن است دشوار باشد، اما چه‌بسا مؤثرترین راه، پاشیدن بذر تغییر در افرادی است که از زیان‌آوری گفته‌هایشان بی‌خبرند.

و نیز ببینید: جرایم نفرت‌انگیخته؛ گروه‌های نفرت‌پراکن

بیشتر بخوانید

 

Boeckman, Robert J. and Jeffrey Liew. 2002. “Hate Speech: Asian American Students’ Justice Judgments and Psychological Responses.” Journal of Social Issues 58(2):363–81

Cowan, Gloria, Miriam Resendez, Elizabeth Marshall, and Ryan Quist. 2002. “Hate Speech and Constitutional Protection: Priming Values of Equality and Freedom.” Journal of Social Issues 58(2):247–63

Leets, Laura. 2002. “Experiencing Hate Speech: Perceptions and Responses to Anti-Semitism and Antigay Speech.” Journal of Social Issues 58(2):341–61

Levin, Jack and Jack McDevitt. 2002. Hate Crimes Revisited: America’s War on Those Who Are Different. Boulder, CO: Westview. R.A.V. v. City of St. Paul, Minnesota. 1992. 505 U.S. 377

Walker, Samuel. 1966. Hate Speech: The History of an American Controversy. Lincoln, NE: University of Nebraska Press

    [1] hate speech

  [2] R.A.V. v. the City of St. Paul

  [3] American Civil Liberties Union

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید