گروه قومی

 گروه قومی[1]، گروه بزرگی از مردم است که بنا به تعریف خود گروه یا غریبه‌ها به‌لحاظ اجتماعی و گاهی جغرافیایی مجزا و جدا هستند. جدایی این گروه از مردم، معلول تفاوت‌های آن‌ها از حیث خاستگاه ملی یا جغرافیایی، نژاد، دین یا دیگر عوامل فرهنگی است. خاستگاه ملی به کشور یا منطقه‌ای جغرافیایی، به‌عنوان مثال در اروپا یا آسیا، اشاره دارد که خانواده شخص اصالتاً اهل آنجا هستند یا مقطعی در گذشته آنجا بوده‌اند. عوامل فرهنگی که مرزهای گروه قومی را ایجاد می‌کنند زبان، لباس، ساختار خانواده، ارزش‌ها و نیز دین را شامل می‌شوند. گروه‌های قومی همچنین به‌سبب نژاد از هم جدا می‌شوند. گرچه نژاد مفهومی است فرآوردۀ جامعه، عاملی مهم در ایجاد و حفظ مرزبندی‌های گروه قومی در بسیاری از جوامع بوده و هست.

گرچه همگان ممکن است با اصطلاح «گروه قومی» آشنایی نداشته باشد، این مفهوم در تعاملات روزمره بسیاری از افراد، مهم و تعیین‌کننده است. وقتی می‌پرسند: «شما کیستید؟» یا «این دیگر چه اسمی است؟» این پرسش‌ها از میل دیگران به آگاه‌شدن از وابستگی فرد به گروهی قومی حکایت دارد.

جالب آنکه، اصطلاح «گروه قومی» اغلب به اشتباه فقط با مهاجران جدید یکی انگاشته می‌شود. آن‌هایی که تازه وارد جامعه شده‌اند و کسانی که ممکن است به زبانی دیگر صحبت کنند، ورزه‌های فرهنگی و دینی یا ویژگی‌های نژادی متفاوتی دارند، «قوم» انگاشته می‌شوند، به این معنی که تازه‌واردان اعضای گروهی قومی‌اند، حال آنکه ساکنان بومی چنین نیستند. درواقع، همۀ ما اعضای گروهی قومی هستیم، حتی اگر وابستگی گروهی یک شخص به اندازۀ دیگران آشکار نباشد. برای مثال، سپیدپوستی پروتستان‌مذهب که هیچ اطلاعی دربارة اینکه اجداد او نخسین‌بار کِی و از کجای جهان آمده‌اند، ممکن است در قیاس با مکزیکی-امریکایی‌های تازه‌وارد که وابستگی‌شان به هویتی قومی آشکار به‌نظر می‌آید، خود را بی‌قومیت بیانگارد؛ اما همه به‌نوعی عضو گروهی قومی هستند. به‌عنوان مثال، نزد امریکایی‌های مکزیکی‌تبار، اصطلاح «گروه قومی» را می‌توان برای اشاره به سپیدپوستان امریکایی‌پروتستان به‌کار برد.

بااین‌حال، گروه قومی برای همه اهمیت یکسان ندارد. عضویت در گروه قومی، نقش مهمی در زندگی روزمره مهاجران تازه‌وارد، ایفا می‌کند. افزون‌براین، وابستگی به گروه قومی نزد گروه‌های دیگری که مدت‌ها به‌شدت زیر ظلم و ستم بوده‌اند، مانند امریکایی‌های افریقایی‌تبار، معنی‌دار است. اغلب پیرامون بومیان امریکا، مرزبندی‌های اجتماعی و جغرافیایی روشن و معنادار وجود دارد.

بسیاری از جوامع، به‌سان ایالات متحده، مدعی برابری‌خواهی هستند، با این استدلال که اعضایشان نسبت به قومیت‌ها تبعیض قائل نمی‌شوند. بااین‌حال، نزد بسیاری از کسانی که دیدگاه‌های کلیشه‌ای دارند، بسیار اهمیت دارد که افراد را در گروه‌های قومی مناسب جای دهند. درست همان‌گونه که آگاهی از جنسیت نزد بسیاری کسان که می‌کوشند با دیگران رابطه برقرار کنند، اهمیت دارد، وابستگی به گروه قومی نزد آن‌هایی که دربارۀ گروهی که با آن‌ها در تعامل جدی هستند و باورهای کلیشه ای دارند، مهم است.

گذر زمان اغلب تفاوت می‌آفریند. درحالی‌که گروه قومی آلمانی-امریکایی، از اواسط سدۀ هجدهم تا اوایل سدۀ نوزدهم، از بسیاری از اجتماع‌های ایالات متحده به‌وضوح کنار گذاشته شده بودند؛ امروزه گروه قومی امریکایی-آلمانی تا حدود زیادی حالت نمادین دارد.

و نیز ببینید: قومیت؛ قوم‌محوری

بیشتر بخوانید

Gordon, Milton. 1964. Assimilation in American Life. New York: Oxford University Press

Spickard, Paul R. 1997. Japanese Americans: The Formation and Transformations of an Ethnic Group. New York: Twayne

Warner, W. Lloyd and Leo Srole. 1945. The Social Systems of American Ethnic Groups. New Haven, CT: Yale University Press

   

[1] ETHNIC GROUP

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید