فرهنگ وابستگی

   فرهنگ وابستگی[1] را گونه‌ای از فرهنگ تعریف می‌کنند که برای بقا به حمایت‌های مالی و غیرمالی دولتی متکی و امیداور است. به‌طورکلی، کاربست این واژه رابطۀ تنگاتنگی با دیدگاه جانب‌عرضۀ[2] نومحافظه‌کاران در باب رفاه دارد که آن را در دههٔ 1990 طرح کردند. استدلال فرهنگ وابستگی مبتنی بر این فرض است که محق‌دانستن افراد برای دریافت کمک‌های دولتی به‌واسطۀ کاهش اخلاق کاری و بازتولید وابستگی به این کمک‌ها به فقر می‌انجامد. پس از دوران مارگارت تاچر و رانلد ریگان در دههٔ 1980، حملات سیاسی به فرهنگ وابستگی در دولت‌های سوسیال دموکرات اروپایی توسط دولت تونی بلر در بریتانیا و گرهارد شرودر در آلمان در دههٔ 1990 از سر گرفته شد.

در ایالات متحده،‌ خط‌مشی‌های کاهش مخارج رفاهی در دولت رانلد ریگان، و سپس در لایحۀ اصلاح رفاه اجتماعی بیل کلینتون در 1996، که با نام «اعانۀ موقت به خانواده‌های نیازمند (تی‌اِی‌ان‌اف)»[3] شناخته می‌شد،‌ بر پایۀ ایدۀ تغییر فرهنگ وابستگی استوار بود. هم‌زمان با تی‌اِی‌ان‌اف، «قانون مسئولیت شخصی و توافق پیرامون فرصت‌های شغلی»[4] هم با هدف کاهش وابستگی به کمک‌های رفاهی و تشویق کار به تصویب رسید. بر اساس این خط‌مشی‌ها، افراد برای آنکه مستحق این کمک‌ها باشند، ‌باید «آماده‌به‌کار»[5] باشند و کار کنند. بین سال‌های 1996 تا 2002، از شمار امریکایی‌های وابسته به کمک‌های رفاهی ‐ یعنی کسانی که دست‌کم 50 درصد درآمد خانوارشان از تی‌ای‌ان‌اف، بن غذا یا بیمه‌های اجتماعی تکمیلی تأمین می‌شد ‐ ۴٫۷ میلیون نفر کاسته شد. همچنین، قوانین اصلاح رفاه مدت اعطای این اعانه‌ها را به پنج سال محدود کرد. حمله به رفاه و فرهنگ وابستگی، هم‌زمان با حرکت دولت‌های غربی به‌سمت نولیبرالیسم، محافظه‌کاری مالی و راهبردهای بازار آزاد رخ داد. همسو با تلاش‌ برای کوچک‌کردن دولت در کشورهای غربی، بر تمرکززدایی[6] و تنظیم‌زدایی[7] نیز تأکید شد. کنگرهٔ محافظه‌کار امریکا در سال 1994 نقشی کلیدی در طرح فلسفهٔ اصلاحات رفاهی و حمله به فرهنگ وابستگی ایفا کرد. خط‌مشی‌های اعانه در ازای کار[8] نیز نتیجهٔ همین انتقادات به فرهنگ وابستگی بود.  اصلاحات رفاهی و راه سوم  استدلال فرهنگ وابستگی حاکی از آن است که درآمدهای همیشه‌پایین مستحقان از همین کمک‌های رفاهی مایه می‌گیرد نه از بی‌کفایتی فردی. گشاده‌دستی دولت‌های رفاه خوداتکایی و مسئولیت‌پذیری افراد را می‌کاهد. ایده‌‌های اصلی این چشم‌انداز از دریافتی در باب فرهنگ فقر در دههٔ 1960 و نیز بحثی در باب وجود فروطبقه[9] در دههٔ 1980 سرچشمه می‌گیرد. در هر دوی این بحث‌ها، باور بر این بود که فقر در کشورهای جهان سوم و اجتماعات فقیر کشورهای توسعه‌یافته بر مجموعه‌ای از رفتارها مبتنی است که در درون اجتماعات فقیر آموخته شده‌اند. استدلال فرهنگ وابستگی از حملات تاریخی به رفاه اخذ شده است و تمرکز اصلی خود را بر فقیران ناسزاوار و سوءاستفادهٔ آنان از کمک‌های دریافتی می‌گذارد. به گفتۀ مدافعان استدلال فرهنگ وابستگی، سیاست‌های رفاهی از ارادهٔ مردم برای کارکردن می‌کاهد. وجه دیگر این بحث آن است که رفاه موجب افول ارزش‌های خانوادگی مرتبط با نامشروعیت فرزند می‌شود و عامل رشد تعداد خانواده‌های تک‌سرپرست بوده است. فرض بر این است که دریافت‌کنندگان کمک‌های رفاهی، هنگام مواجهه با فرصت شغلی‌ای که در ازای کوشش بسیار درآمد را اندکی بالا می‌برد، تن به کار نمی‌دهند.نظریه‌پردازان اجتماعی فرهنگ فقر را با مشکلات اجتماعی دیگر، از جمله فروپاشی خانواده‌ها، اعتیاد، و ترک تحصیل هم‌سنگ می‌دانند. منتقدان دولت‌های رفاه سوسیالیستی و کمک‌های رفاهی استدلال می‌کنند دولت رفاه به پدیدآمدن افراد منفعل می‌انجامد و عزم و ارادۀ وابستگان به کمک رفاهی می‌خشکاند. بنابراین، اصلاحات رفاهی دههٔ 1990، همراه با ایدۀ تدوین قراردادی نو که دریافت‌کنندگان را مسئول بشمارد و نیز ایدۀ استفاده از راه‌حل‌های بازار آزاد برای پایان‌دادن به فقر پیش رفت. مدافعان آموزۀ راه سوم مدافع نقش کمتر دولت‌اند و هم‌زمان بر پاسخ‌گویی و مسئولیت‌پذیری فردی پای می‌فشارند. آنان مدافع رویکردی‌اند که در آن کمک‌های رفاهی در ازای کار داده می‌شود و دولت‌ تضمینی به حمایت بلندمدت از دریافت‌کنندگان نمی‌دهد. در استرالیا و زلاندنو،‌ اصلاحات اجتماعی نیز به واکنش‌های انتقادی به دولت رفاه و فرهنگ وابستگی انجامید.

منتقدان استدلال فرهنگ وابستگی  منتقدان این موضع استدلال می‌کنند رفاه بیش از آنکه ایجادکننده وابستگی بوده باشد، جمعیتی منزوی ایجاد کرده است که گزینه‌های اندکی پیش روی خود دارد. آنان رفاه را شکلی از کنترل اجتماعی سرمایه‌داری و ایدهٔ وابستگی را اسطوره‌ای قلمداد می‌کنند که از آن استفاده می‌کنند تا نظام را زیر سلطۀ نولیبرالیسم درآوردند. لیبرال‌ها و چپ‌گراها استدلال می‌کنند بسیاری از تک‌سرپرستان نه به‌واسطهٔ وابستگی به اعانه، بلکه به‌واسطهٔ فقدان خدمات کودک‌داری[10] با قیمتی که توان پرداختش را داشته باشد و نیز فقدان مشاغل مناسب و مطلوب گرفتار شده‌اند. 

همچنین ایدهٔ فرهنگ وابستگی را چشم‌اندازهای توسعۀ بین‌المللی در باب مشکلات اجتماعی پیش روی کشورهای درحال‌توسعه به‌کار بسته‌اند. این چشم‌اندازها در خصوص راهبردهای کاهش فقر از این ایده برای توصیف فرهنگ وابستگی فقرا، از جمله جمعیت‌های بومی‌ای که با استعمار، توسعهٔ نابرابر، و استثمار برآمده از سرمایه‌داری جهانی مواجه بوده‌اند، استفاده می‌کنند. نظریه‌پردازان توسعهٔ وابستگی اعانه‌های محدود را نتیجهٔ فرعی تمرکز زمین، بدهی، و دیگر مشکلات اجتماعی می‌دانند. چشم‌اندازهای نظام جهانی و وابستگی نولیبرالیسم را به‌عنوان علت اصلی فرهنگ وابستگی در کشورهای درحال‌توسعه نقد می‌کنند. برخلاف نظریه‌پردازان راه سوم، آنان از نظریۀ وابستگی در پافشاری‌شان بر نقش قدرت و تضاد در ایجاد چنین فرهنگی مدد می‌گیرند. این رویکردها بر پیشگام‌های توسعه‌ای متمرکز می‌شود که ظرفیت‌سازی و مسئولیت‌پذیری نهادی از آن جمله‌اند.

و نیز ببینید: فقر؛ رفاه؛ دولت‌های رفاه.

 بیشتر بخوانید

Dean, Hartley and Peter Taylor-Gooby. (1992). Dependency Culture: The Explosion of a Myth, London: Harvester Wheatsheaf, Hemel Hempstead

Giddens, Anthony (2000). The Third Way and Its Critics. Oxford, England: Polity Press

Midgley, James (1997). Social Welfare in Global Context. Thousand Oaks, CA: Sage

Robertson, James (1998). Beyond Dependency Culture, Westport, CT: Greenwood

 

 [1] culture of dependency     

[2] اقتصاد جانب‌عرضه (supply-side economics) به مکتبی اقتصادی اطلاق می‌شود که بر آن است رشد اقتصادی را می‌توان از رهگذر افزایش سرمایه و کاهش موانع تولید کالا و خدمات مانند مالیات به بهترین شکل بالا برد. مصرف‌کنندگان هم از قِبَل این کار، از کالاها و خدمات بیشتر با قیمت پایین‌تر بهره‌مند می‌شوند.

[3] Temporary Aid for Needy Families (TANF)

 [4] Personal Responsibility and Work Opportunity Reconciliation Act[5] job ready

[6] decentralization

 [7] deregulation

[8] workfare

[9] underclass

[10] child care

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید