فرزندپذیری

  کمتر کسی در ایالات متحدهٔ امریکا پیدا می‌شود که از فرزندپذیری[1] متأثر نشده باشد؛ چه به‌عنوان عضوی از مثلث فرزندپذیری (والدین تنی[2]، والدین‌خواندگان، و فرزندخواندگان) و چه به‌عنوان دوستان و معاشران افراد پیش‌گفته. فرزندپذیری واگذاری قانونی و دائم کودک به بزرگسالی است که مادر/پدر تنی آن کودک نیست. وقتی فرزندپذیری به‌لحاظ قانونی نهایی و قطعی می‌شود، فرزندخوانده از همهٔ حقوقی که به فرزند تنی متعلق است، برخوردار می‌شود؛ از جمله حق ارث.

ویژگی‌ها

 فرزندپذیری ممکن است متضمن پذیرش فرزندان ناتنی[3]، کودکان خویشاوندان، فرزندخواندگان سابق، و کودکانی باشد که با والدین فرزندپذیر غریبه‌اند (یا هرگز آنها را ندیده‌اند). فرزندپذیری‌ها ممکن است بسته باشد (هیچ اطلاعاتی بین والدین تنی و والدین فرزندپذیر ردوبدل نمی‌شود)؛ یا نیمه‌باز (در موقعیت‌های خاص اطلاعات محدودی مانند سوابق پزشکی و تصاویر میان والدین تنی و فرزندپذیر ردوبدل می‌شود)؛ یا باز (امکان تماس مستمر میان والدین تنی و والدین‌خواندگان و احتمالاً خود فرزندخوانده فراهم است). فرزندپذیری‌ها ممکن است همخوان (والدین‌خواندگان و فرزندخواندگان در حیطه‌هایی مانند نژاد، مذهب، ویژگی‌های جسمی، ملیت، و قومیت شبیه‌اند)، ترانژادی[4] (والدین سپیدپوست امریکایی‌اند و فرزندان امریکایی افریقایی اسپانیایی یا امریکایی‌تبار)، بین‌المللی/میان‌کشوری (والدین سپیدپوست امریکایی‌اند و کودکان از کشورهای دیگر، عموماً از کشورهای درحال‌توسعه یا به‌لحاظ اقتصادی فقیر)، یا ترافرهنگی[5] (شامل هر نوع تفاوت فرهنگی میان والدین‌خواندگان و فرزندخوانده، مانند پیشینهٔ مذهبی، پیشینهٔ گرایش جنسی، یا پیشینهٔ قومی) باشد.

میزان شیوع

  بر اساس سرشماری سال 2000، حدود ۲٫۱ میلیون پذیرفته‌شده در خانواده‌های ایالات متحدهٔ امریکا زندگی می‌کنند. این افراد از همسرزادگان (فرزند تنی همسر یا شریک[6]) متمایزند.

اگرچه بیشترین شمار فرزندپذیری بین‌المللی متعلق به والدین امریکایی است، این فرزندپذیری‌ها در خانواده‌های کشورهایی چون کانادا، دانمارک، انگلستان، ایتالیا، نروژ، و سوئد نیز رخ می‌دهد. در برخی کشورها، قوانین پذیرفتن فرزند از خارجی را به‌دلایل دینی منع می‌کنند، اگرچه در برخی موارد، خارجی‌ها ممکن است سرپرست کودکی شوند که سرانجام در وطن والدین‌خواندگان، به فرزندی پذیرفته می‌شود.

نمایی تاریخی

فرزندپذیری ریشه در روم باستان دارد که هدف از آن پیداکردن وارثی برای خانواده‌های بدون وارث ذکور بود. حتی اگر با این هدف فرزندپذیریِ قانونی صورت می‌گرفت، فرزندخوانده با خانوادهٔ تنی خود زندگی می‌کرد و ارتباطات معمولش را با خانوادهٔ تنی‌اش حفظ می‌کرد و از حقوق فرزند تنی نسبت به خانوادهٔ تنی‌اش برخوردار بود و نیز از حق ارث و مسئولیت‌های مرتبط با عضویت در خانوادهٔ فرزندپذیر.

  در دوران «رکود بزرگ»[7] سال 1929 و اندکی پس از آن، سازمان‌های مسئول کودکان خیابانی شهرهای بزرگ مانند نیویورک را که والدینشان بضاعت نگهداری‌شان را نداشتند، اغلب به غرب مرکزی می‌بردند و به شبه‌والدین‌خواندگان می‌سپردند. این دوره به‌دلیل شیوهٔ انتقال کودکان، به دورهٔ «قطار یتیمان» مشهور است. اگرچه هدف خانواده‌ها معمولاً کارکشیدن از این کودکان در ازای نگهداری از آنان بود، برخی از این خانواده‌ها این کودکان را به فرزندی پذیرفتند.

  در پی دورهٔ قطار یتیمان، فرزندپذیری کودکان مادران مجرد متداول شد. آزادی اجتماعی فزایندهٔ نوجوانان و جوانان در زمانی اتفاق افتاد که روش‌های کارآمد پیشگیری از بارداری‌های ناخواسته یا پایان‌دادن بدان وجود نداشت. همراه با سست‌شدن هنجارهای اجتماعی، شمار بارداری‌ها در میان زنان مجرد افزایش پیدا کرد. داغی که به این بارداری‌ها می‌خورد و منع قانونی اعطای کمک‌های دولتی به مادران مجرد، برای بسیاری از زنان حق انتخابی جز سپردن فرزندشان به فرزندپذیران باقی نمی‌گذاشت. در پی این رخداد، نوعی نظام رفاه اجتماعی خصوصی برای سپردن کودکان به زوج‌های مرفه‌تر و غالباً سپیدپوست پدید آمد و فرزندپذیری راه را برای ظهور خانواده‌ای باز کرد که مناسب زوج‌های به‌لحاظ زیست‌شناختی نابارور بود. کودکان که از مادران متعلق به گروه‌های اقلیت خصوصاً افریقایی-امریکایی‌ها زاده شدند، عموماً غیررسمی به فرزندی پذیرفته می‌شدند و خانوادهٔ گستردهٔ مادر آنان را بزرگ می‌کرد.

فرزندپذیری نوزادانی که از مادران مجرد متولد می‌شدند، عموماً بسته بود و گواهی‌های تولد به نام خانواده‌های پذیرندهٔ نوزاد صادر می‌شد. کودکان از لحاظ نژاد، دین، و ویژگی‌های جسمی با والدین‌خواندگان همخوان بودند و هدف این بود که شباهت کودک و والدین‌خواندگان زیاد شود؛ چنان‌که گویی فرزند و والدین تنی‌اند. کودکان اروپایی که در جنگ جهانی دوم یتیم شدند، به منبعی برای فرزندپذیری از سوی زوج‌های ایالات متحدهٔ امریکا بدل شدند. در این برهه، برای نخستین‌بار، کودکانی به فرزندی پذیرفته شدند که ویژگی‌های جسمی‌شان با والدین‌خواندگانشان همخوان نبود (مانند کودکان یتیم ژاپنی). پایان جنگ کره و سپردن شمار بسیاری از کودکان یتیم جنگ کره به خانواده‌های امریکایی، امکان همخوان‌کردن کودکان و والدین‌خواندگان را محدود کرد.

تأثیر تغییرات اجتماعی

در پی استفاده از روش‌های مؤثر پیشگیری از بارداری که در دههٔ 1960 آغاز شد، داغ اجتماعی پیوندخورده با بارداری نامشروع کم‌رنگ شد و قانونی‌شدن سقط جنین در سال 1973 شمار نوزادان سپیدپوست و سالم را برای فرزندپذیری کاهش داد. اگرچه برخی نوزادان از طریق فرزندپذیری و خصوصی در دسترس بودند، شمار آنها بسیار کمتر از تقاضا بود و مادران تنی کنترل زیادی بر انتخاب و تعیین شایستگی والدین فرزندپذیر داشتند. هزینه‌های مرتبط با فرزندپذیری نیز افزایش یافت.

زوج‌های سپیدپوست، که اکنون به دیدن فرزندخواندگان بین‌المللی در اجتماعاتشان عادت کرده‌اند و تغییرات سیاست عمومی نیز پشتیبان آنهاست، با آغوش باز شروع کردند به فرزندپذیری از کودکان امریکایی‌های بومی و امریکاییان اسپانیایی‌تبار و افریقایی‌تبار. برخی از خط‌مشی‌های ایالتی، فدرالی، و خصوصی مشوق‌های مالی، پزشکی، مالیاتی، و استخدامی‌ای را برای پذیرش کودکانی فراهم کردند که واگذاری‌شان دشوار تلقی می‌شد (این کودکان یا سنشان بالاتر از حد معمول بود، یا خواهر(ان) و برادر(انی) بودند که با هم واگذار می‌شدند نه به‌تنهایی یا دچار ناتوانایی‌های رفتاری و مشکلات رشد بودند). حمایت از فرزندپذیری‌های ترانژادی بار دیگر افراد را به پذیرش کودکان کشورهای دیگر که از کودکان در دسترس داخلی به‌مراتب کم‌سن‌وسال‌تر بودند، علاقه‌مند کرد. به‌علاوه، والدین گروه‌های اقلیت تشویق شدند از نژاد خود فرزند بپذیرند و نیز از سرپرستان مجرد یا والدین کم‌درآمد و کم‌بضاعت در زمینهٔ فرزندپذیری حمایت شد.

جریان‌ها و جهت‌گیری‌های آینده

پیرامون فرزندپذیری همچنان مناقشات وجود دارد. بزرگسالانی که فرآوردهٔ فرزندپذیری بسته‌اند، اغلب والدین تنی خود را می‌جویند و در برخی موارد نیز موفق می‌شوند. این بزرگسالان همچنین به‌دنبال تغییر در خط‌مشی‌هایند، با این هدف که راه برای آگاهی‌یافتن والدین تنی و فرزندخواندگان از یکدیگر گشوده شود. مادران تنی دست به سازماندهی زده‌اند تا یکدیگر را در جریان جست‌وجوی فرزندان واگذارشده‌شان حمایت کنند، توجه عمومی را به شرایطی که آنان را به تصمیم برای واگذاری فرزند واداشت، جلب کنند و قوانین را تحت‌تأثیر قرار دهند تا بیشتر پذیرای گشایش در گزارش‌ها و سوابق فرزندپذیری باشند. اگرچه فرزندپذیری باز اکنون رایج‌تر از گذشته است، از ساختاریابی این ترتیبات تا کامیابی آنها فاصله بسیار است.

به‌دلایل متعدد، فرزندخواندگان بیش از همالان دارای والدین تنی دچار مشکلات رفتاری و تحت درمان‌های روان‌پزشکی‌اند. برخی فرزندپذیری‌ها به جایی نمی‌رسد (پیش از نهایی‌شدن فرزندپذیری برهم می‌خورد) یا فسخ می‌شود (پس از نهایی‌شدن فرزندپذیری برهم می‌خورد). در اینجا، پرسش‌هایی مطرح می‌شود از این قرار: وجود تجربهٔ رنج و محرومیت؛ تأثیر فرزندپذیری ترانژادی، بین‌المللی، و ترافرهنگی بر هویت فرزندخوانده؛ و اینکه آیا فرزندپذیری برای کودکان بهترین گزینه است؟ اگر است، تحت چه شرایطی؟ مسائل و مشکلات مربوط به طراحی و نمونه‌گیری استفاده از پژوهش را در پرداختن به این پرسش‌ها با مانع روبه‌رو می‌کند. هم‌اکنون، فرزندپذیری در بسیاری از خانواده‌های ایالات متحدهٔ امریکا یک واقعیت مثبت تلقی می‌شود و فرزندخوانده در زمینهٔ موقعیت اقتصادی و اجتماعی و تحصیلی از کودکان دارای والدین تنی بختیارترند.

  فنّاوری‌های جدید فرزندآوری، شامل لقاح مصنوعی[8]، اهدای اسپرم[9]، رحم اجاره‌ای[10]، و اهدای جنین[11] بدیل‌های فرزندپذیری سنتی را افزایش داده است، اگرچه این روش‌ها پرسش‌های اخلاقی، اجتماعی، و قانونی گوناگونی نیز در پی دارد. حمایت از فرزندپذیری‌های ترانژادی علاقه به پذیرش کودکان کشورهای دیگر را که از کودکانی که در داخل در دسترس‌اند و به‌مراتب کم‌سن‌وسال‌ترند، افزایش داده و این امر شمار فرزندپذیری‌های بین‌المللی را افزایش داده است.

  دیگردوستی[12] یا کالایی‌شدن[13]؟

  فرزندپذیری از ورزه‌های آغازینش به این‌سو عملی دگرخواهانه شناخته شده است: برای کودکی که از مادری جوان و مجرد زاده شده است، خانواده‌ای بامحبت مهیا می‌کند؛ برای کودکان فقیر دورگه یا غیرسپیدپوست که اغلب قربانی بدرفتاری و غفلت‌اند، زندگی‌ای دست‌وپا می‌کند غنی از منابع اقتصادی، اجتماعی، و آموزشی؛ بدیلی است برای وانهادگی و زندگی در جو بی‌روح و سرد یتیم‌خانه یا در مورد فرزندخواندگان کشورهای دیگر حتی بدیلی است برای مرگ. بااین‌حال، برخی توجه را به این واقعیت جلب می‌کنند که در بسیاری از موارد، فرزندپذیری هم فرزندی به ارمغان می‌آورد و هم فرصت پدر و مادرشدن را برای افراد و زوج‌هایی که به هر دلیلی به‌لحاظ زیست‌شناختی قادر به پدر و مادرشدن نیستند، فراهم می‌کند. این افراد به بازار گسترده‌ای اشاره می‌کنند که برای کودکان مستعد فرزندپذیری (به‌ویژه در خصوص نوزادان سالم) وجود دارد، و نیز به ماهیت تجاری کار بنگاه‌های خصوصی فرزندپذیری و تسهیل‌کنندگان مستقل فرزندپذیری اشاره می‌کنند که شغل و سود اقتصادی ایجاد می‌کنند. منتقدان واژه‌هایی چون استعمارگری و امپریالیسم فرهنگی را در خصوص فرزندپذیری‌های ترافرهنگی و بین‌المللی به‌کار می‌برند. 

لسلی دوتی هالینگزورث[14]


و نیز ببینید: فرزندپذیری مردان و زنان هم‌جنس‌گرا، فرزندپذیری ترانژادی.


بیشتر بخوانید


Kreider, Rose M. (2003). Adopted Children and Stepchildren: 2000, Census Special Reports, CENSR-6RV. Washington, DC: U.S. Census Bureau, Retrieved December 3, 2007 (http://www.census.gov/prod/2003pubs/censr-6.pdf)

McGowan, B. G. (2005). “Historical Evolution of Child Welfare Services”, pp. 10-46 in Child Welfare for the Twenty-first Century: A Handbook of Practices, Policies, and Programs, edited by G. P. Mallon and P. M. Hess. New York: Columbia University Press

U.S. Department of Health and Human Services, Administration for Children and Families, Administration on Children, Youth, and Families, Children’s Bureau. (2006). “AFCARS Report: Preliminary FY 2005 Estimates as of September 2006”, Retrieved December 18, 2006 (http://www.acf.hhs.gov/programs/cb/stats_research/ afcars/tar/report13.htm)

U.S. Department of State, Bureau of Consular Affairs. “Immigrant Visas Issued to Orphans Coming to the U.S.”, Retrieved December 12, 2006 (http://www.travel.state .gov/family/adoption/stats/stats_451.html)

[1] adoption

[2] biological parents

[3] stepchildren

[4]transracial

[5] transcultural

[6] partner

[7] Great Depression

[8] vitro fertilization

[9] donor insemination

[10] surrogacy

[11] embryo donation

[12] altruism

 [13] Commodification

[14] Leslie Doty Hollingsworth


 


 


  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید