طرح درخواست عمومی
طرح درخواست عمومی[1]، شامل فعالیتهایی میشود که بهوسیله آن، گروههایی از افراد (مانند سازمانهای جنبشهای اجتماعی، گروههای محلهای، قانونگذاران و یا روزنامهنگاران) تلاش میکنند مخاطبان خود (مانند کنگره، دیگر مسئولان دولتی یا عامه مردم) را مجاب سازند که یک شرایط خاص، مسئله اجتماعی بوده و نیاز به توجه دارد. مفهوم طرح درخواست عمومی، ریشه در نظریه برساختگرایی اجتماعی دارد؛ نظریهای که مسائل اجتماعی را بهعنوان واقعیتهای عینی درنظر نمیگیرد، بلکه شرایطی که ممکن است وجود داشته یا نداشته باشند و یا درحالحاضر بهعنوان شرایط نرمال درنظر گرفته شوند، از رهگذر تعاملات اجتماعی بین گروههای ذینفع و مخاطبانشان، بهعنوان مسائل اجتماعی تعریف یا بازتعریف میشوند. درنتیجه، آنچه که اهمیت تحلیل دارد، این است که چگونه و چرا شرایط متفاوت اجتماعی، از رهگذر طرح درخواست عمومی، بهعنوان یک مسئله اجتماعی برساخت میشوند یا نمیشوند و اینکه چه جنبههایی از فعالیتهای طرح درخواست عمومی احتمال دارد که منجر به جلب حمایت عموم مردم نسبت به مسئله موردنظر گروهها یا افراد درخواستکنندگان عمومی شود.
با اتخاذ این نگرش، دانشمندان علوم اجتماعی به بررسی طیف گستردهای از مسائل اجتماعی میپردازند؛ مسائلی نظیر سوءاستفاده از کودکان و بچهدزدی، خشونت خانگی، روسپیگری و مصرف سیگار. پژوهشگرانی که به بررسی و تحلیل مطالبات و طرح درخواست عمومی میپردازند، ممکن است به پرسشهایی نظیر آنچه که در پی میآید بپردازند.
دربارة مطرحکنندگان درخواست عمومی
چه کسانی به طرح درخواست عمومی میپردازند و نفع این افراد، از تبدیل کردن موفقیتآمیز مسائل خود به یک مسئله اجتماعی چیست؟ چگونه موقعیتهای متفاوت این افراد (مانند جنسیت، طبقه، نژاد و قومیت، وابستگیهای سیاسی، حرفهای و دین آنها) چگونه بر تصمیمات آنها در مسیر طرح درخواست عمومی، جنبههای بلاغی مطالبات مطرحشده از سوی آنها و احتمال شنیدهشدن و پذیرفتهشدن و یا نشنیدهگرفتن و ردشدن مطالبات آنها، تأثیر میگذارد؟ تا چه اندازه مطالبات مطرحشده از سوی آنها با مطالبات مطرحشده از سوی دیگر مطرحکنندگان درخواست عمومی، دربارة یک موضوع مشترک، متفاوت است؟ آیا آنها در مواجهه با واکنشهای مطرحشده در برابر مطالبهشان، درخواست خود را تغییر میدهند؟ از چه رسانههای ارتباط جمعی (مانند تلویزیون، روزنامه، وبسایت و...)، برای مطرح ساختن درخواست عمومی خود استفاده میکنند و هریک از این رسانهها، چگونه بر مطالبات مطرحشده تأثیر میگذارند؟
دربارة درخواستهای عمومی
جنبههای بلاغی مطالباتی که مطرح میشوند، کداماند و چه ابعادی از آنها قابل پذیرش یا غیرقابل پذیرش است؟ چه شواهدی (مانند آمار، نظر افراد کارشناس و یا روایت قربانیان) در ارتباط با ماهیت، ابعاد و گستره مسئله اجتماعی ارائه شده است؟ چه راهکارهایی برای حل مسئله اجتماعی مطرح میشود؟ چه ارزشها و منافعی در مطالبات مطرحشده بازنمایی میشوند؟ آیا درخواستهای عمومی قربانیان و مجرمان را برساخت میکند و اگر چنین است، آنها چه کسانی هستند؟ چه مضامین و اندیشههایی (مانند خوب/بد، درست/نادرست، عادلانه/ناعادلانه و یا اخلاقی/غیراخلاقی) در مطالبات مطرح میشود؟ آیا مطالبات در برگیرنده مضامین کلانتر یا خردتر اجتماعی، تاریخی یا فرهنگی (مانند حقوق مدنی، ارزش یا حفظ آزادی) هستند و آیا این موضوعات به گوش مخاطب/مخاطبان میرسند؟ مطالبات قدرت جذب کدام احساسات و ایدئولوژیها (مانند خشم، همدردی، میهنپرستی و آزادی و یا مسئولیت اخلاقی/اجتماعی) را دارند؟
آماندا سویگارت - هبوگ[2]
و نیز ببینید: کارآفرینان اخلاق؛ نظریه برساخت اجتماعی
بیشتر بخوانید
Loseke, Donileen. 2003. Thinking about Social Problems: An Introduction to Constructionist Perspectives. 2nd ed. New York: Aldine de Gruyter
Loseke, Donileen and Joel Best, eds. 2003. Social Problems: Constructionist Readings. New York: Aldine de Gruyter
Nichols, Lawrence. 2003. “Rethinking Constructionist Agency: Claimsmakers as Conditions, Audiences, Types and Symbols.” Studies in Symbolic Interaction 26:125–45.
Spector, Malcolm and John I. Kitsuse. 2001. Constructing Social Problems. New ed. New Brunswick, NJ: Transaction
[1] Claims Making
[2] Amanda Swygart-Hobaugh