شکاف دیجیتالی
شکاف دیجیتالی[1]، استعارهای است برای شکاف بین افرادی که به فناوری دسترسی دارند و آنهایی که دسترسی ندارند. اگرچه این اصطلاح در میانة دهة 1990 و برای توصیف تفاوتهای بین زیرساختهای فناوری در مدارس امریکا آغاز شد، اما برای توصیف اشکال متنوع از خودبیگانگی که به هویت ملی، نژادی و طبقاتی اطلاق شدهاند، رشد پیدا کرده است. برخی از تحلیلگران، مشکلی را در دسترسی یا عدمدسترسی به رایانه یا خدمات اینترنتی میبینند، درحالیکه تحلیلگرانی دیگر، شکافی دائمیتر میان ملتهای توسعهیافته و درحالتوسعه مدنظرشان است؛ اما عدهای دیگر، هنوز به کل منکر وجود شکاف هستند، با این استدلال که نیروهای بازار، وفوری در محصولات و خدمات ایجاد کردهاند که این موضوع را محل بحث کرده است. درنهایت، برخی از مؤلفان رویکرد «تغییر در طول زمان» را اتخاذ کرده و اشاره میکنند که اگرچه این اصطلاح زمانی که ایجاد شد، متقاعدکننده بود، اما دولتها و تصمیمات اجتماعی، در جهت کمکردن این شکاف عمل میکنند.
یک مطالعه در سال 2005، توسط پروژه «پیو اینترنت و زندگی امریکایی»[2] پیبرد که دوسوم بزرگسالان امریکا، آنلاین میشوند و احتمال بیشتری وجود دارد که افراد سفیدپوست، تحصیلکرده و مرفه بدون فرزند که در خانه زندگی میکنند، دسترسی منظم از خانه به اینترنت داشته باشند. احتمال کمتری وجود دارد که شهروندان مسنتر، امریکاییهای افریقاییتبار و افرادی با تحصیلات پایینتر آنلاین بشوند، اگرچه باتوجه به این گزارش، تنها یک نفر از هر پنج نفر، هرگز آنلاین نشدهاند. این گزارش، خاطرنشان کرد که شکاف دیجیتالی فعلی، در سرعت دسترسی نهفته است و در استفاده از اینترنت، سرعت وصلشدن، عاملی مهمتری از تجربه وصلشدن است. این گزارش، همچنین سه درجه دسترسی به اینترنت را نشان داده است: سرد، ولرم و داغ. گروه نخست، هیچ دسترسی ندارند و آنلاین نمیشوند؛ گروه دوم، ارتباط ضعیف یا متوسطی با اینترنت دارند؛ گروه سوم، گروهی درنظر گرفته شده است که به میزان بالایی به اینترنت وصل میشوند.
برخی از منتقدان مدعی هستند که اعدادی نظیر آنهایی که توسط مرکز پیو گزارش شدهاند، حائز اهمیت هستند؛ اما موضوعات عمیقترِ فهم و شمول اجتماعی را نادیده میگیرند. علیرغم تلاشهایی که با نیت خیر برای بهبود زندگی مردم از طریق ورود اطلاعات و فناوریهای ارتباطی صورت گرفته است، دسترسی معنادار، مستلزم چیزی بیش از فراهم کردن رایانهها و ارتباطات اینترنتی است. درعوض، تعاملی پیچیده میان متغیرها (ازجمله روابط و منابع فیزیکی، دیجیتالی، انسانی و اجتماعی)، میبایست بهعنوان اجزای کلیدی مشکل و راهحل اختلاف بین صاحبان و فاقدان فناوری مدنظر قرار گیرد.
یک مطالعه بینالمللی که در سال 2005، در کنفرانس سازمان ملل در مورد تجارت و توسعه منتشر شد، بسیاری از این استدلالها را ترکیب میکند. این گزارش نشان میدهد که کشورهای ثروتمند، اغلب سفیدپوست (و گاهی آسیایی)، و بهنسبت تحصیلکرده، بهتر از کشورهای فقیرتر، بهویژه در افریقا، عمل میکنند. درحالیکه شکاف فناوری امروز میتواند نتیجه حضور یا غیاب و دسترسی به ارتباطات قابل اعتماد و با پهنای باند بالا باشد، فناوری اطلاعات و ارتباطات، به کندی در دسترس همگان قرار میگیرد. مطالعات موردی در چین، شیلی، بوتسوانا، سنگاپور، هند و ایالات متحده نشان میدهد که چگونه راهبردهای متنوع اجتماعی، نهادی و دولتی، بهمنظور ایجاد راهحلهای مختلف برای اختلافهای فناوری و نتایجی به همان نسبت مختلف، در تعامل بودهاند. اگرچه راهحلهای بازار-بنیان ابزارهای مهمی برای پلزدن بر روی این شکاف دیجیتالی بودهاند، این گزارش خاطرنشان میکند که راهحلهای مبتنی بر سرمایهگذاری خصوصی، ممکن است به نقطهای با بازده نزولی رسیده باشند و این نیاز وجود دارد که راهحلهای جدید، بهمنظور ادامهدادن پیشرفتهایی که هماکنون در جریان هستند، مورد بررسی و کاوش قرار بگیرند.
خوشبینان، نوشدارویی بازار-بنیان را برای مواجهشدن با پیشفرض مبتنی بر بیگانگی فزاینده بین کسانی که بهخوبی به اینترنت متصل هستند و کسانی که نیستند را ارائه کرده و معمولاً به سختافزارهای رایگان و یا بسیار ارزان برای اتصال به اینترنت، بهعنوان گواهی بر اینکه این شکاف یک اسطوره بوده و تلاشهایی که برای پرکردن صورت میگیرد بیهوده است ارجاع میدهند. به هر صورت، بیشتر مطالعات، خاطرنشان میکنند که این استدلالها بیشتر بازتابدهنده افکار خوشخیالانه است تا تحلیل دقیق. زمانی که یکسوم امریکاییها به اطلاعات روزنامهنگارانه و آموزشی که از طریق فناوری ارتباطی و اطلاعاتی فراهم میشود، دسترسی ندارند و زمانی که کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته، زیرساختهای فناوری بهشدت متفاوتی دارند، ازخودبیگانگی[3] در درون و بین ملتها محتمل است.
رابرت هریس[4]
همچنین رجوع شود به: رایافضا؛ تغییر اجتماعی
برای مطالعه بیشتر
National Telecommunications and Information Administration. 1999. “Falling through the Net: Defining the Digital Divide.” Retrieved December 8, 2007 (http://www.ntia.doc.gov/ntiahome/fttn99/)
Pew Internet & American Life Project. “Reports: Digital Divisions.” Retrieved December 8, 2007 (http://www .pewinternet.org/PPF/r/165/report_display.asp)
United Nations Conference on Trade and Development. “The Digital Divide Report: ICT Diffusion Index 2005.” Retrieved December 8, 2007 (http://www.unctad.org/ en/docs/iteipc20065_en.pdf)
Warschauer, Mark. 2003. Technology and Social Inclusion: Rethinking the Digital Divide. Cambridge, MA: MIT Press
[1] Digital divide
[2] Pew Internet & American Life Project
[3] alienation
[4] Robert Harris