سندروم الکلزدگی جنین
سندروم الکلزدگی جنین[1] (فاس)، مجموعهای از عیوب زمان تولد است که با مواجهۀ جنین با الکل پیوند خورده است. فاس سه ملاک تشخیص دارد: نارسایی رشد پیش و/یا پس از زایمان، نابهنجاری دستگاه عصبی مرکزی (بیش از همه کُندذهنی)، مجموعهای از ویژگیهای سروصورت و مصرف الکل در دوران بارداری از سوی مادر. تاحدودی به این دلیل که استاندارد طلایی برای تشخیص اینکه یک کودک مبتلا به فاس است وجود ندارد، برآوردهای موجود از رواج فاس گوناگون است. در ایالات متحده، مرکز کنترل بیماری و پیشگیری از آن، برآورد میکند که از هر هزار نوزاد، 2/0 تا 5/1 نفر دچار فاس میشوند. فاس در میان اقلیتها و جمعیتهای محروم متمرکز شده است. برای نمونه، بنا به گزارشهای رسیده، در ایالات متحده، فاس بیش از همه در میان افریقایی-امریکاییها و هندی-امریکاییها رواج دارد. فاس بهطور خاص، در افریقای جنوبی و روسیه و در میان بومیان کانادا شایع است. بااینحال، مطالعات متعددی نشان دادهاند که فاس را در برخی از گروههای جمعیتی بدتر یا بهتر از وضع واقعیش ارزیابی میکنند. افزون بر این، فاس دستخوش سوگیری اثبات[2] است، به این معنا که پزشکان بیشتر مایلاند که آنرا در برخی گروهها ببینند و در سایر گروهها نمیبینند. همۀ نوزادان زنانی که در دوران بارداری الکلبارگی میکنند، دچار فاس نیستند؛ این سندروم با فقر، نژاد/قومیت، سن مادر و شمار فرزندان همبستگی دارد. پژوهشگران این فرضیه را مطرح ساختهاند که عواملی مانند وضع تغذیه، سموم محیطی، سیگار کشیدن و استرس، ممکن است که اثرات نامطلوب الکل را دامن زند. بهرغم وجود این باور عمومی که هرگونه ارتباط با الکل خطرناک است، هنوز دربارۀ علل فاس یقین وجود ندارد. زیادهنوشی (مصرف پنج یا بیش از پنج پیک در یک نوبت) همبستگی زیادی با فاس دارد.
در سال 1973، پزشکان دانشگاه واشنگتون، برپایۀ عیوب مشابه هشت کودک دارای مادران الکلی، فاس را کشف کردند. طی چند دهۀ گذشته، این تشخیص گسترش یافت و مقولههایی مانند «اثر الکل بر جنین»، «عیوب برآمده از الکل در نوزادان» و «اختلال رشد اعصاب در اثر الکل» را دربرگرفت. برای این عناوین ملاک تشخیصی روشنی وجود ندارد.
دولتهای سراسر جهان، به شیوههای متفاوتی دربارة مسائل برآمده از فاس، خطمشی میگذارند. در ایالات متحده، جراح کل نخستینبار در سال 1981، به زنان باردار این توصیۀ هشداردهنده را داد که الکل ننوشند و از سال 1989، به توصیب کنگره به اجبار بر همۀ نوشیدنیهای الکلی، برچسبهای هشداردهنده زده شد. میزان ابتلا به فاس از زمان پیادهسازی این تدابیر کاهش نیافته است. کشورهای اروپایی به نگرشهای آسانگیرتر دربارة مصرف الکل در دوران بارداری گرایش دارند، حال آنکه در ایالاتمتحدۀ امروزی، نوشیدن الکل در بارداری رفتاری بهشدت داغخورده است. ایالت داکوتای جنوبی و ویسکانسین، اجازه بازداشت زنانی را که در دوران بارداری الکل مینوشند را صادر کردهاند؛ برخی از ایالتها زنانی را که نوزادانشان با فاس یا بیماریهای مرتبط متولد میشود، تحت پیگرد کیفری قرار دادهاند؛ هیچیک از این پیگیردها، به موفقیت نرسیدهاند.
و نیز ببینید: الکلبارگی؛ زیادهنوشی؛ کنترل اجتماعی
بیشتر بخوانید
Armstrong, Elizabeth M. 2003. Conceiving Risk, Bearing Responsibility: Fetal Alcohol Syndrome and the Diagnosis of Moral Disorder. Baltimore: Johns Hopkins University Press
Bertrand, Jacquelyn, R. Louise Floyd, and Mary Kate Weber. 2005. “Guidelines for Identifying and Referring Persons with Fetal Alcohol Syndrome.” Morbidity and Mortality Weekly Report 54(RR-11):1–14
[1] Fetal alcohol syndrome (FAS)
[2] ascertainment bias