زیرساخت شهری
زیرساخت شهری[1] اصطلاحی گسترده است که برای توصیف پروژه های مهندسی عمران، معماری و برنامه ریزی شهری به کار می رود که هدف از اجرای آنها تأمین ساختارهای ضروری زندگی پایدار برای شهروندان است. این ساختارها که دارای اتصال متقابل هستند، چارچوبی را برای نگهداری کل ناحیه شهری فراهم می کنند. این ساختارها عبارتند از: حملونقل و سیستمهای ارتباطی، امکانات آموزشی و بهداشتی، تأمین آب، گاز و برق، جمعآوری زباله و سیستمهای متنوع دیگری از قبیل زندانها، پناهگاهها، ساختارهای مسکن و تعهدات دیگر شهری. زیرساخت ضعیف شهری به طور مستقیم بر ساکنان شهر تأثیر می گذارد و غالباً در ایجاد مشکلات اجتماعی نقش دارند. همچنین، رشد شهر بدون زیرساخت مناسب و کاربردی مشکلات اجتماعی بیشماری را پدید می آورد. ادبیاتی که در قالب علوم اجتماعی به طور خاص توجه خود را به زیرساخت شهری معطوف کرده باشد کمیاب اما در حال رشد است. منشأ اصطلاح زیرساخت به کشور فرانسه در قرن هجدهم برمی گردد اما بعدها در ایالات متحده برای اشاره به تجهیزات نظامی به کار رفت. در حدود دهه 1920 میلادی برای توصیف کارهای عمومی مورد نیاز برای اقتصاد صنعتی از اصطلاح زیرساخت استفاده شد. این اصطلاح در اواسط دهه 1970 رواج پیدا کرد و طی دهه 1980 و پس از انتشار آثاری همانند آمریکا در ویرانه ها[2] در سال 1983 و بازسازی زیرساخت آمریکا[3] در سال 1984 بحثهایی در سطح سیاستگذاری عمومی درباره افول زیرساخت شهری آمریکا برانگیخته شد.
امروزه، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرهایی زندگی می کنند که به سرعت در حال رشد هستند. اداره جمعیت سازمان ملل پیشبینی می کند که در حدود سال 2025 بیش از دو سوم انسانها در نواحی شهری سکونت خواهند داشت. تقریباً 90 درصد این انفجار جمعیت عمدتاً نتیجه مهاجرت از روستاها به شهرها و نرخ بالای زادوولد در کشورهای درحالتوسعه است. بیشتر این نواحی شهری نمی توانند پا به پای رشد جمعیت توسعه یابند. بودجه شهرها برای توسعه زیرساختهای ضروری کفایت نمی کند و در نتیجه بخش عمده فقر جهانی از کشور به شهر تغییرجهت داده است.
بسیاری از خطیرترین مشکلات اکنون در نواحی شهری قرار دارند. اما، به دلیل اینکه ابزارهای موجود برای ساخت و تأمین مالی برای ساخت مسکن و زیرساختهای شهری در بسیاری از شهرها آنقدر محدود است که نمی تواند نیازهای اساسی را برآورده کند، بیش از یک میلیارد نفر در سرتاسر جهان در زاغه ها زندگی میکنند. بیشتر زاغه نشینها دسترسی کافی و مداوم به زیرساختهای اساسی و خدمات ندارند، که به طور بالقوه سبب سرخوردگی و ناامیدی در میان ساکنان زاغه ها و به ویژه جوانان می شود. اگر دولتها از مخاطرات زاغه ها غفلت کنند، این مکانها به فضاهایی تبدیل میشوند که امکان تأثیرگذاری بر آنها وجود نخواهد داشت. دارودسته های سازمانیافته و سایر گروههای تروریستی/جنایی که بر زندگی روزمره این اجتماعات محروم سلطه دارند، بیش از پیش این خلأهای قدرت را پر می کنند.
آب و پس آب یکی دیگر از نگرانیهای اساسی در مورد زیرساختها به شمار می رود. چهل درصد از ساکنان شهرها در سرتاسر جهان به آب آشامیدنی ایمن یا بهداشت کافی دسترسی ندارند و زمانی که فقط کشورهای درحالتوسعه را مد نظر قرار دهیم این نسبت به بیش از 50 درصد می رسد. در برزیل، 51 درصد از شهرنشینان به شبکه های پس آب متصل نیستند و 90 درصد از پس آب جمعآوریشده بههیچوجه تصفیه نمی شود. همچنین، 86 درصد از پسماندهای خانگی شانگ های چین بازیافت نمی شود. در این دو شهر و بیش از صدها شهر دیگر در سرتاسر جهان، پساماندهای انسانی به اقیانوسها، رودخانه ها و دریاچه ها می ریزند که به شدت به محیط زیست آسیب می زند و سبب افزایش مخاطرات سلامتی انسانها میشود. جای تعجب نیست که سالیانه صدها هزار نفر به واسطه بیماریهای مرتبط با آب میمیرند.
یکی دیگر از نگرانیهای اساسی شهرهای کنونی حملونقل است. بسیاری از جاده های درون و پیرامون شهرهای فقیر، بهویژه شبها، خطرناک است. غالباً در شهرهای بزرگ نگهداری مناسبی از جاده ها صورت نمی گیرد و فاقد روشنایی کافی هستند. جاده های شلوغ معمولاً بسیار تنگ هستند و در هر جهت تنها یک مسیر برای آمدورفت وجود دارد. رانندگان برای اینکه بتوانند از اتومبیلهای کندرو سبقت بگیرند مجبورند وارد مسیر مقابل شوند که این موضوع به ناگزیر سبب افزایش راهبندان و نرخ بالای سوانح رانندگی جدّی و غالباً مرگبار می شود. این وضعیت به طور خاص در برزیل مشاهده می شود که برخورداری از یکی از بالاترین نرخهای مرگومیر ناشی از اتومبیل این کشور را به ستوه آورده است. در شهرهای ثروتمند نیز زیرساخت حملونقل موضوعی چالش برانگیز محسوب می شود. تأمین دائمی منابع مالی مورد نیاز برای ایجاد ابربزرگراههای طولانی به جای بهبود وسایل کارآمد حملونقل عمومی به مشکلات دیگری از قبیل راهبندان، آلودگی هوا و خشم در جاده منجر می شود.
تا این اواخر، تأمین مالی زیرساخت شهری توسط بخش خصوصی یا عمومی انجام میشد. اکنون، «بخش سوم» جامعه مدنی -یعنی، شراکت دولتی-عمومی- بیش از پیش در هزینه ها و مخاطرات ناشی از این کمکهای مالی مشارکت می کند. اما، این نوع تأمین مالی موضوعی بحث برانگیز است. برای مثال، برخی اعتقاد دارند که مؤسسات قدرتمند بین المللی، دولتهای کشورهای ثروتمند و شرکتهای چندملیتی بر پروژه های شهری در سطح محلی و نیز اولویتهای کشورهای درحالتوسعه به شکلی نامتناسب تأثیرگذار هستند.
شهرهای واقع در کشورهای ثروتمند نیز از این چالشها متأثرند. وقتی در نواحی مرفه شهری پروژه های زیرساختی به نحوی مناسب برنامه ریزی نشود، فقرا غالباً تحت تأثیر پیامدهای آن قرار می گیرند. رابرت موزس[4]، سازنده ارشد نیویورک طی اواسط قرن بیستم، به دلیل توسعه نسنجیده پروژه های زیرساختی و تبعیض عامدانه، مورد انتقاد قرار گرفته است. برای مثال، او در بزرگراههای منتهی به سواحل طبقه متوسط نشین تعداد بسیار معدودی روگذر برای عبور اتوبوسهای مختص حملونقل عمومی ایجاد کرد؛ این وضعیت مانع از دسترسی رانندگان طبقه کارگر به این سواحل شد. همچنین، منتقدان، موزس را به دلیل مشارکت در افول شهری از طریق نابودی خانه ها و جداکردن بخشهای بزرگی از محله ها به دلیل عبور بزرگراههای بزرگ از آنها سرزنش کرده اند.
اگر پروژههای زیرساختی شهری به نحوی مناسب و غیرتبعیض آمیز اجرا شوند از بسیاری از مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی ممانعت میشود. غالباً زیرساخت مناسب چارچوبی را برای رشد اقتصادی مثبت و پایدار در نواحی شهری ایجاد می کند. در هر حال، مشکلات زیرساخت شهری بسیار پیچیده است و با فرایندهای بزرگتر شهرنشینی، جهانیشدن و اقتصاد جهانی رابطه مستقیم دارد.
مارکوس برگوس[5]
بیشتر بخوانید:
Bjorvatn, Kjetil. 2000. “Urban Infrastructure and Industrialization.” Journal of Urban Economics 48(2):205–18
Brand, Ralf. 2005. “Urban Infrastructures and Sustainable Social Practices.” Journal of Urban Technology 12(2):1–25
Davis, Mike. 2006. Planet of Slums. London: Verso
Kemp, Roger L. 2005. “America: On the Road to Ruin?” Public Works Management & Policy 10(1):77–82. Kolodziejski, John. 2002. Brazil’s Water Industry. Special Report from Global Water Intelligence. Retrieved January 3, 2008 (http://www.globalwaterintel.com/search .php? query_string=Kolodziejski&search=GO+%BB& limite=10)
Kupel, Douglas E. 2001. “Investigating Urban Infrastructure.” Journal of Urban History 27(4):520–25
UN Human Settlements Program. 2003. The Challenge of Slums: Global Report on Human Settlements. London: Earthscan
World Health Organization. 2004. “Deaths from Motor Vehicle Traffic Accidents in Selected Countries of the Americas, 1985–2001.” Epidemiological Bulletin 25(1)
[1]. Urban Infrastructure
[2]. America in Ruins
[3]. Rebuilding America’s Infrastructure
[4]. Robert Moses
[5]. Marcos Burgos