زندگی زمان گذار

زندگی زمان گذار[1]جوانان معلول نسبت به دیگر افراد کمتر محتمل است که کار تمام‌وقت پیدا کنند، در دانشگاه ثبت‌نام کنند، مدرک کارشناسی بگیرند، و در فعالیت‌های تفریحی‌ای مانند رفتن به سینما با دوستان شرکت کنند. جوانان معلول برخلاف همالان سالمشان به مجرد ترک مدرسه و ورود به جهان واقعی، بیشتر گرایش دارند که بر جامعه متکی باشد و کمتر محتمل است که کاری معنادار بیابند، به دانشگاه راه یابند، و زندگی مستقلی داشته باشند. برنامهٔ گذار در تلاش برای افزایش توانایی معلولان به‌منظور تبدیل‌شدن به عضو مفیدی از جامعه و برخورداری از زندگی‌ای باکیفیت‌تر به بخشی از برنامهٔ مدارس بدل شده است. نیاز به برنامه‌ریزی تحصیلی برای آماده‌کردن بهتر افراد معلول برای زندگی پس از مدرسه با نیاز به فراهم‌آوردن آموزش مناسب برای شمار روزافزون نوجوانان معلول قرین شده است. در سال 1974، قوانین فدرال آموزش عمومی را برای همهٔ دانش‌آموزان معلول، بسان همالان سالمشان، اجباری کرد. در نتیجه، شمار بیشتری از افراد معلول در نظام مدرسه (راهنمایی و دبیرستان) باقی ماندند. بااین‌حال، درصد دانش‌آموزان معلولی که از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شوند در قیاس با دانش‌آموزان سالم کمتر است.

  پژوهش‌ها حاکی از آن است که بسیاری از دانش‌آموزان معلول همان کیفیت زندگی‌ای که همالان سالمشان دارند، دارا نیستند. آنها بیش از دیگران محتمل است که پیش از اتمام دبیرستان مدرسه را ترک کنند، جامعه‌گریز شوند، با والدینشان زندگی کنند و بیکار بمانند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد 22 درصد دانش‌آموزان معلول دبیرستانشان را تمام نمی‌کنند، حال‌آنکه این رقم برای دانش‌آموزان سالم 9 درصد است. نرخ اشتغال در معلولان 18 تا 64 ساله 32 درصد است، حال‌آنکه این رقم برای همتایان سالم آنها 81 درصد است. ۱۶ درصد دانش‌آموزان معلولی که در دانشگاه ثبت‌نام می‌کنند مدرک کارشناسی می‌گیرند، حال‌آنکه این رقم برای همالان سالمشان 27 درصد است. نزدیک 60٬000 معلول 18 تا 24 ساله سالانه مستحق دریافت «بیمهٔ تأمین اجتماعی مکمل (اس‌اس‌آی)[2]» و «بیمهٔ تأمین اجتماعی معلولان (اس‌اس‌دی‌آی)[3]» می‌شوند. کسانی‌که برای این کمک‌ها نام می‌نویسند کمتر از ۱ درصدند. این آمارها نشان می‌دهد بسیاری از معلولان زندگی وابسته‌ای دارند نه زندگی‌ای که عضوی مستقل، فعال، و مفید از جامعه دارد.

تعریف زندگی زمان گذار

قوانین فدرال در پاسخ به این برآمدهای ضعیف، مدارس را واداشت برای دانش‌آموزان معلول برنامهٔ گذار تهیه کنند؛ برنامه‌ای که نقطهٔ آغازش ۱۶ سالگی است. قانون فدرال گذار را فرآیندی نتیجه‌مدار تعریف می‌کند که بر بهبود دستاوردهای کارکردی و تحصیلی دانش‌آموزان معلول تأکید دارد. برنامهٔ گذار به دانش‌آموزانی که مدرسه را ترک می‌کنند کمک می‌کند گذار موفقیت‌آمیزی به ساحت‌های دیگر یعنی آموزش شغلی، اشتغالی باثبات، تحصیلات دانشگاهی، خدمات بزرگسالان، آموزش بزرگسالان، زندگی مستقل و مشارکت در اجتماع داشته باشند. برنامه و خدمات زمان گذار بر نیازها، نقاط قوت، ترجیحات و علایق فردی دانش‌آموزان تکیه دارد. این خدمات شامل مهارت‌آموزی، خدمات مرتبط، تجربهٔ مشارکت در اجتماع، اشتغال و دیگر اهداف زندگی بزرگسالان و نیز مهارت‌های زندگی روزمره و ارزیابی کارکردی شغل در زمانی‌که مناسب باشد می‌شود. علایق و نیازهای هریک از دانش‌آموزان بر مبنایی فردی و از رهگذر «برنامهٔ آموزشی فردی (آی‌ای‌پی)[4]» مسیر پیشرفت خدمات زمان گذار را تعیین می‌کند. گروهی مسئول تدوین این سندند. این گروه از رهگذر نشست‌های سالانهٔ آی‌ای‌پی برآمدهای‌های دلخواه دانش‌آموز برای پس از مدرسه را (جایی‌که دانش‌آموز می‌خواهد زندگی کند، کار کند، و بازی کند) تعیین می‌کنند، سطح فعلی عملکرد آموزشی و اولویت‌های آموزشی دانش‌آموز را مشخص می‌سازند، و پیشرفت دانش‌آموز را در راستای برآوردن اهداف سنجش‌پذیر سالانه و ملاک‌ها و اهداف کوتاه‌مدت ارزیابی می‌کنند و اهداف سنجیدنی و غایات کوتاه‌مدت جدید را برای سال آینده طراحی می‌کنند. محتوای آی‌ای‌پی تعیین می‌کند برنامه و خدمات دوران گذار چگونه ارائه شود.

  همان‌گونه که قلمرو گذار گسترش یافت، مدل‌های ارائهٔ خدمات دوران گذار نیز افزایش یافت. مدل گذار آغازین دبیرستان را به‌شکلی به تصویر می‌کشد که با سه پل به اشتغال پیوند می‌خورد. این پل‌ها معرف سطوحی از خدمات است که دانش‌آموزان برای گذار موفقیت‌آمیز از دبیرستان به اشتغال به آنها نیاز دارند. این سه سطح عبارت است از: 1- ارائه‌ندادن خدمات؛ 2- خدمات با محدودیت زمانی؛ و 3- خدمات مستمر. دامنهٔ این مدل نخست گسترش یافته است تا توانایی‌های آموخته‌شده در دبیرستان و پیش از آن از جمله خودمختاری، برقراری ارتباط، علم‌آموزی، سلامت و تناسب اندام، و برقراری رابطهٔ عاطفی را در خود بگنجاند. بسط مدل نخست نیز متضمن برآمدهای اضافی از جمله آموزش دانشگاهی، محل زندگی، شبکه‌های میان‌فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و سرگرمی، مشارکت اجتماعی است. افزون‌براین، مدل‌های بسط‌یافته به تغییراتی که باید در نظام آموزشی پدید آید تا حمایت از خدمات و برنامه‌های زمان گذار ممکن شود، توجه می‌کند؛ از جمله همکاری میان‌سازمانی و مشارکت اجتماعی مستمر.

بهترین ورزه‌ها

  ورزه‌هایی که به مهارت‌های موردنیاز دانش‌آموزان ‐ از جمله خودمختاری، آموزش دانشگاهی و شغلی، برقراری رابطهٔ عاطفی، مصرف‌گرایی و خودنگه‌داری[5] ‐ می‌پردازند، بهترین ورزه‌ها شناخته می‌شود. بهترین ورزه‌هایی که برای حمایت از برنامهٔ گذار مورد نیاز است عبارت‌اند از تجربهٔ مشارکت اجتماعی، برنامه‌ریزی فردی‌شده، مشارکت خانواده، هماهنگی میان‌سازمانی. یک نمونه از برنامهٔ درسی که به مهارت‌های موردنیاز برای گذار و زندگی می‌پردازد متشکل از 22 توانایی است که تحت سه سرفصل دسته‌بندی می‌شوند: مهارت‌های زندگی روزمره، مهارت‌های فردی و اجتماعی، راهنمایی‌های شغلی و مهارت‌های آمادگی برای شغل. این توانایی‌ها شامل مهارت‌هایی چون حفظ روابط، کسب مهارت‌های شغلی خاص، گرفتن تصمیمات مناسب، مشارکت اجتماعی، مدیریت دارایی شخصی، و نمایش‌دادن خویش به‌عنوان شهروندی مسئول. برنامه‌های درسی دیگر برای آموزش مهارت‌های زندگی در شش حوزه دسته‌بندی می‌شود: اشتغال و آموزش؛ خانه و خانواده؛ اوقات فراغت؛ مشارکت در اجتماع؛ سلامت جسمی و عاطفی؛ مسئولیت‌پذیری فردی و روابط. نمونه‌هایی از توانایی‌هایی که در این حوزه‌ها فهرست شده‌اند از این قرار است: توانایی پیداکردن و حفظ شغل، تأمین مخارج خود، آماده‌شدن برای رفتن به مسافرت، فهم حقوق قانونی، برنامه‌ریزی برای رژیم غذایی و برقراری و حفظ دوستی. اگرچه هر دوی این برنامه‌های درسی برای استفادهٔ دانش‌آموزانی با نیازهای آموزشی متنوع پدید آمد، این برنامه‌ها برای جملگی آموزندگان مناسب است و به‌آسانی با نیازهای آنان منطبق می‌شود.

  مهارت‌های گذار و زندگی را هم از رهگذر ترکیب‌کردن آنها با برنامه‌های درسی موجود و هم به‌طور مجزا در کلاس‌ها و جلسات مرتبط با شغل می‌آموزند. یادگیری در مدارس، در اجتماع و در محل کار رخ می‌دهد. دانش‌آموزان خدمات فردی گذار را بر اساس علایق و نیازهایشان، آن‌گونه که در آی‌ای‌پی‌شان ترسیم شده است، می‌گیرند. برخی دانش‌آموزان نیازمند حداقل خدمات و حمایت‌های زمان گذارند. برنامه‌های آنان در محیط‌های دبیرستانی عادی اجرا می‌شود و هم‌زمان با آن برای آماده‌سازی آنها برای ورود به مقطع چهارسالهٔ دانشگاه دوره‌های آموزشی برگزار می‌شود. این دانش‌آموزان با دیپلم استاندارد فارغ‌التحصیل می‌شوند و می‌توانند در اجتماع فعالیت کنند و بدون حمایت مشغول به‌کار شوند. آنان در مدرسه ممکن است نیازمند حمایت‌های رفتاری یا علمی محدودی باشند. دانش‌آموزان دیگر ممکن است به خدمات و حمایت‌های بیشتری نیاز پیدا کنند و خدمات ویژهٔ گسترده‌ای را در زمینهٔ مهارت‌های زندگی روزمره و مشارکت اجتماعی دریافت کنند و احتمال کمتری وجود دارد که وارد برنامه‌های عمومی دبیرستان شوند. آنها به مجرد ترک مدرسه دیپلم یا پروانهٔ غیراستاندارد دریافت می‌کنند. آنها در عین اینکه از حمایت‌های ضروری مستمر برخوردارند، قادرند هم در محیط کار و هم در اجتماع به‌طور مستقل یا نیمه‌مستقل فعالیت کنند. بین این دو قطب پیوستار، برنامه‌هایی قرار دارد که درجات گوناگونی از استقلال و حمایت را در مدرسه، اجتماع، و محیط کار به ارمغان می‌آورد.

حمایت‌ها و خدمات مدرسه‌بنیاد و اجتماع‌بنیاد برای برنامه‌ریزی موفقیت‌آمیز گذار حیاتی است. در درون نظام مدرسه، آموزگاران، متخصصان گذار، و کارکنان مرتبط با این حوزهٔ فعالیت در تدارک آموزش دانشگاهی و شغلی و ارزیابی گذار، آموزش مهارت‌های زندگی، کارآموزی داخل و خارج از محوطهٔ دانشگاه برای دانش‌آموزان همکاری می‌کنند. پرسنل اجتماع‌بنیاد از نهادهایی مانند توان‌بخشی شغلی و خدمات پزشکی کودکان به دانش‌آموزان واجد شرایط خدمات ارائه می‌کنند. این خدمات ممکن است شامل حمایت از ارباب رجوع در زمینهٔ اشتغال، ارزیابی شغلی، ترتیبات زندگی، سلامت جسمی یا روانی و وسایل انطباق‌دهنده می‌شود.

وقتی دانش‌آموزان کم‌توان به سن بلوغ می‌رسند، در حقوق قانونی آنها و دسترسی‌شان به نهادها و خدمات آموزشی دانشگاهی تغییراتی رخ می‌دهد. تغییرات تا حدودی شامل مسائل مرتبط با قیمومت، کاهش خدمات دریافتی در دوران کودکی، ارائهٔ خدمات بر پایهٔ استحقاق، پذیرش ناتوانی به‌منظور دریافت خدمات در جهت انطباق شغلی یا آموزشی می‌شود. برای جوانان معلول و خانواده‌شان مهم است که پیش از آنکه این تغییرات برای تضمین گذاری آرام رخ دهد، از آنها آگاه باشند. شورایی میان‌سازمانی متشکل از معلولان، اعضای خانواده‌شان، آموزگاران مدرسه و اساتید دانشگاه، کارفرمایان، سازمان‌های اجتماع‌بنیاد، و نمایندگان سازمان‌ها به تسهیل ارائهٔ این خدمات کمک می‌کند.

برنامه‌ها و خدمات گذار همچنان ارزیابی می‌شود. یکی از روش‌های شناسایی بهترین ورزه‌ها نگریستن به برآمدهای دانش‌آموزان و ارزیابی تأثیر خدمات و برنامه‌هایی که دانش‌آموزان دریافت می‌کنند بر این برآمدهاست. ازآنجاکه این زمینه از فعالیت روبه رشد است، استفاده از این ارزیابی‌ها برای شناسایی و پشتیبانی تغییرات موردنیاز ضروری است.


 و نیز ببینید: آموزش، کودکان با نیازهای خاص؛ انصاف آموزشی؛ فرصت‌های زندگی.


بیشتر بخوانید


Alwell, Morgen and Brian Cobb (2006). “A Map of the Intervention Literature in Secondary Special Education Transition”, Career Development for Exceptional Individuals 29: 3-27

Kochhar-Bryant, Carol (2007). What Every Teacher Should Know about Transition and IDEA 2004, Boston: Pearson

National Secondary Transition Technical Assistance Center. (http://www.NSTTAC.org)

Repetto, Jeanne (2006). The Middle School Experience: Successful Teaching and Transition Planning for Diverse Learners, Austin, TX: PRO-ED

Sitlington, Patricia and Gary Clark (2006). Transition Education and Services for Students with Disabilities, Boston: Pearson

[1] transition living

[2] Supplemental Security Income (SSI)

[3] Social Security Disability Income (SSDI)

[4] Individualized Education Program (IEP)

[5] self-maintenance

  

  

   

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید