جنبش اجتماعی تراملّی

   جنبش‌های اجتماعی تراملّی[1]، جنبش‌هایی هستند که اعضا، سازمان‌ها یا کنش‌هایشان بیش از یک کشور را درگیر می‌کند. برخی از نمونه‌های جنبش‌های اجتماعی تراملّی، عبارت‌اند از: جنبش عدالت جهانی، جنبش‌های زنان، جنبش حقوق بشر، جنبش‌های بومیان. بسیاری از دانشوران حوزۀ جنبش اجتماعی، ظهور جنبش‌های اجتماعی تراملّی را با فرایندهای کنونی جهانی‌شدن، به‌طور خاص گسترش فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی که گذشتن از مرزها را برای افراد، ایده‌ها، سرمایه‌های مالی، شرکت‌ها و سازمان‌ها به آسانی ممکن می‌سازد، پیوند می‌زنند. خاستگاه جنبش‌های اجتماعی تراملی، به‌واقع به سدۀ نوزدهم و حتی قبل از آن برمی‌گردد. جنبش مخالفان الغای برده‌داری، جنبش حق رأی زنان، جنبش ضداستعمار، جنبش‌های سوسیالیستی، برخی از نمونه‌های آغازین این جنبش‌هاست. 

چهار نوع متفاوت از جنبش‌های تراملّی وجود دارند. نوع نخست، جنبش‌هایی هستند که از رهگذر اشاعه گسترش می‌یابند، یعنی ایده‌ها، قالب‌ها و مسائل یک جنبش از کشوری به کشور دیگر منتقل می‌شود. نوع دوم، جنبش‌های تراملّی هستند که از مسائل خارجی که در سطح داخلی اثر گذارند، مایه می‌گیرند؛ مانند اعتراض‌هایی که در برخی از کشورهای اروپایی برضد خط‌مشی‌های اتحادیۀ اروپایی در می‌گیرد. نوع دیگر این جنبش‌ها، نهادهای فراملّی هستند که به مسائل محلی واکنش نشان می‌دهند، مانند محاکمۀ دیکتاتور سابق شیلی، آگوستو پینوشه در «دیوان بین‌المللی کیفری[2]»، چراکه در کشور خودش امکان محاکمۀ وی وجود نداشت. نوع چهارم جنبش‌ها، کنش‌های جمعی - ازجمله اعتراض- است که هم‌زمان در کشورهای مختلف در می‌گیرد، مانند راهپیمایی‌های اعتراضی که سال 2003 در بسیاری کشورها برضد جنگ ایالات‌متحده در عراق برپا شد. در تمام چهار نوع جنبش تراملّی، دولت‌های محلی و ساختارهای سیاسیِ فرصت و نیز فعالان محلی و شبکه‌های محلی‌شان، به یک اندازه مهم هستند. گذشته از این، نهادها و منابع بین‌المللی، مانند همایش‌های جهانی سازمان ملل‌متحد در دهۀ 1990 نیز ممکن است گسترش جنبش‌های تراملّی را آسان کنند.

  مشخصۀ اصلی جنبش‌های اجتماعی تراملّی معاصر این است که حتی جنبش‌های اجتماعی ملّی (جنبش‌های محلی) نیز می‌دانند چگونه مسائل، هویت‌ها، راهبردها، روش‌ها، اهداف اعتراض و جهان‌بینی‌هایشان را تراملّی کنند و چگونه جنبش‌های تراملّی دیگر، برنامۀ عمل خود را شکل می‌دهند؛ بنابراین امکان جهانی‌شدن هویت‌ها، شبکه‌ها و اجتماع‌ها در جنبش‌های اجتماعی تراملّی کنونی، به این بستگی دارد که پویش‌ها و مخاطبان محلی و جهانی، راه را بر این جنبش‌ها هموار کنند یا ناهموار.  شکل سازمانی متداول جنبش‌های اجتماعی تراملّی، شبکه یا ائتلاف گروه‌هایی از کشورهای مختلف است. این شبکه‌ها، اغلب حضور فیزیکی ندارند و تنها در رایافضا[3] وجود دارند. اعضای شبکه‌ها، ممکن است در رخدادها یا همایش‌های اعتراضی بین‌المللی دیدار رودررو داشته باشند، اما بیشتر فعالیت شان را در اینترنت انجام می‌دهند؛ بنابراین، برنامۀ اعتراضی جنبش‌های اجتماعی تراملّی آموزش، بسیج نیرو، قالب‌بندی نمادین و استفادۀ راهبردی از اطلاعات را شامل می‌شود. هواداری، اعمال نفوذ، حمایت و کنش مستقیم در درجۀ دوم اهمیت قرار دارند، گرچه اهمیت آن روزبه‌روز افزایش می‌یابد. افزون بر این، فعالیت بیشتر جنبش‌های تراملّی، در اساس به راهبردهای نهادهای محلی، ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی برای پیشبرد خط‌مشی‌هایشان معطوف است. این راهبردها، حامی فعالان تحصیل‌کرده، طبقة متوسط یا متخصصان است.

  گرچه جنبش‌های تراملّی مردمی نیز وجود دارند، مانند «جنبش بین‌المللی زاغه‌نشینان»[4] یا جنبش «زنان در اقتصاد غیررسمی»[5]، بیشتر جنبش‌های اجتماعی تراملّی از متخصصان طبقة متوسط تشکیل شده‌اند. این امر، انتقاد و شک کسانی که بر جغرافیای ناموزون این جنبش‌ها تمرکز می­کنند، در پی‌داشته است. برای نمونه، در بیشتر جنبش‌های اجتماعی تراملّی، فعالان و سازمان‌های کشورهای شمال حضور پررنگی دارند و میان جنبش‌های اجتماعی این سو و آن سوی تقسیمات جغرافیایی، همکاری اندکی وجود دارد. افزون بر ناموزونی جغرافیایی، بیشتر جنبش‌های جنوب، به جنبش‌های شمالی وابستگی مالی دارند. گذشته‌ از این، آموزش سرمایه فرهنگی ضروری است و این امر گاهی به اصطکاک میان دارندگان تحصیلات رسمی و تحصیل‌نکردگان و بازتولید نابرابری‌های درون‌کشوری و میان‌کشوری می‌انجامد. سرانجام اینکه فعالیت در جنبش‌های اجتماعی تراملّی گاهی سازمان‌دهی محلی را مخدوش می‌کند و میان آن‌هایی که تحت حمایت مالی سازمان‌های جهانی هستند و می‌توانند در سطح تراملّی فعالیت کنند و آن‌هایی که در سطح محلی و با منابع محلی فعالیت می‌کنند، تفرقه می‌افکند. 

در مقابل این منتقدان، مبلغان جنبش‌های اجتماعی تراملّی قرار دارند که بر مزایای سازمان‌دهی تراملّی پای می‌فشارند. این مزایا، عبارت‌اند از: توجه بین‌المللی به مسائل، یک‌کاسه‌سازی منابع و تخصص‌های پراکنده‌شده در کشورهای مختلف و همبستگی تراملّی که سبب پدیدآمدن مخالفت نیرومندتر و گسترده‌تر به بی‌عدالتی‌هایی که در مقیاسی جهان برقرار است، می‌شود. همچنین مبلغان این جنبش‌ها، تأکید دارند که اطلاعات و منابع دیگر فقط از شمالِ برخوردار به جنوبِ محروم سرازیر نمی‌شود، بلکه از جنوب به شمال و از جنوب به جنوب نیز جریان می‌یابد؛ چراکه فعالان در کشورهای مختلفی مشغول فعالیت‌اند. همچنین، مبلغان جنبش اجتماعی تراملّی، به کنش جمعی تراملّی‌شونده و توانشش برای ایجاد تغییرات جهانی اشاره می‌کنند.

امروزه بسیاری از دانشوران، جنبش‌های اجتماعی را ابدی می‌دانند، اما گذشته به ما می‌آموزد که جنبش‌های تراملّی هم گریزپذیرند و هم تغییرپذیر. برای مثال، جنبش بین‌المللی کارگری در اواخر سدۀ نوزده و اوایل سدۀ بیست، به اوج شکوفایی رسید؛ اما پس از جنگ جهانی دوم با ناکامی‌های بزرگی مواجه شد. همچنین، گرچه امر جهانی و محلی یکدیگر را شکل می‌بخشند، برقراری آشتی میان نیازهای محلی و دغدغه‌های بین‌المللی کاری، بس دشوار است. جنبش‌های اجتماعی تراملّی معاصر، به‌رغم آیندۀ نامعلومش، از بسیاری لحاظ موفق بوده است. برای مثال، جنبش تراملّی زنان در بسیاری از کشورها به ایجاد تغییراتی در خط‌مشی‌ها و قوانین مربوط به عدالت جنسیتی انجامید، مانند رژیم برابری جنسیتی که به‌وسیلۀ سازمان ملل متحد پایه‌ریزی شد. به همین قیاس، جنبش‌های زیست‌محیطی تراملّی در جلب توجه جهانی به گرمایش جهانی و وضع پروتکل کیوتو به‌وسیلۀ سازمان ملل متحد موفق بود. جنبش عدالت جهانی بر تناقض‌های جهانی‌شدن شرکتی و نابرابری‌های روبه‌رشدی که از این تناقض‌ها مایه می‌گیرند و نیاز به بدیل‌هایی برای این نوع جهانی‌شدن انگشت می‌نهند؛ انگشت نهادنی که در این شعار گردهمایی اجتماعی جهانی تبلور می‌یابد: «جهانی دیگر امکان‌پذیر است».

مانیشا دیسای 

و نیز ببینید: آگاهی جمعی؛ اجتماع؛ جهانی‌شدن؛ جنبش‌های اجتماعی؛ شبکه‌های اجتماعی

بیشتر بخوانید

Della Porta, Donatella and Sidney Tarrow, eds. 2004

Transnational Protest and Global Activism: People

Passions, and Power. Lanham, MD: Rowman & Littlefield

Keck, Margaret and Kathryn Sikkink, eds. 1998. Activists beyond Borders: Advocacy Networks in International Politics. Ithaca, NY: Cornell University Press

Naples, Nancy and Manisha Desai, eds. 2002. Women’s Activism and Globalization: Linking Local Struggles to Transnational Politics. New York: Routledge

  [1] transnational social movements 

 International Criminal Court[2]

 cyberspace[3]

 Slum Dwellers International[4]

  Women in the Informal Economy[5]

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید