جرم‌زدایی

   جرم‌زدایی[1] در سطحی گسترده، به برداشتن یا کاهش مجازات‌های کیفری، از برخی مخدرها یا فعالیت‌ها اشاره دارد. گرچه جرم‌زدایی و قانونی‌سازی، گاهی به‌جای هم به‌کار می‌روند، اما این دو اصطلاح هم‌معنی نیستند. قانونی‌سازی، متضمن برداشتن کامل کنترل دولتی است، حال آنکه اعمال و مخدرهایی که صفت مجرمانه‌شان زدوده می‌شود، همچنان در معرض کنترل دولتی‌ هستند، حتی اگر این اعمال دیگر مجرمانه انگاشته نشوند. صاحب‌نظران برمبنای میزان مشارکت دولت در تنظیم این امور، اغلب تفاسیر متفاوتی از این اصطلاح به‌دست می‌دهند. اصطلاحاتی مانند جرم‌زدایی ناقص و جرم‌زدایی کامل، میزان حضور دولت را معلوم می‌کنند.

جرم‌زدایی اغلب در واکنش به تغییر اجتماعی رخ می‌دهد. یک جامعه ممکن است، دیدگاه‌های سیاسی یا اخلاقی‌اش را درخصوص عملی خاص تغییر دهد و بدین‌ترتیب، آن عمل را دیگر آسیب‌زا، کجروانه یا درخور مداخلۀ نظام عدالت کیفری تلقی نکند. اعمالی که در معرض جرم‌زدایی هستند، به‌نوعی جرایم بی‌قربانی یا جرایم مربوط به نظم عمومی‌اند. جرم بی‌قربانی، به عملی اشاره دارد که گرچه قربانی‌ ندارد، اما غیرقانونی و حائز آسیب‌های بالقوه برای جامعه انگاشته می‌شود. روسپیگری، هم‌جنس‌گرایی، سقط جنین، هرزه‌نگاری و مصرف مخدرهای غیرقانونی، مصدایقی از جرایم بی‌قربانی درنظر گرفته و در معرض جرم‌زدایی بوده‌اند.

گرچه مفهوم جرمزدایی را می‌توان در مورد طیف گسترده‌ای از اعمال و مخدرها به‌کار بست، بخش اعظم بحث دربارۀ این موضوع، به جرم‌انگاری مخدرهای غیرقانونی برمی‌گردد. موافقان جرم‌زدایی از مواد مخدر، اغلب به شکست خط‌مشی کنونی ممنوعیت در ایالات‌ متحده اشاره می‌کنند. بنا به استدلال آنان، این خط‌مشی‌ها سبب پرشدن زندان‌ها می‌شوند و در مرحلۀ اجرا هزینه‌های هنگفتی به‌بار می‌آورند و خشونت مرتبط با مواد مخدر را افزایش می‌دهند. برخی دیگر، استدلال می‌کنند که جرم‌زدایی از مواد مخدر، به دولت امکان می‌دهد که به‌سان الکل و تنباکو، بر کیفیت و خلوص مواد مخدر نظارت کند و بدین‌ترتیب بتواند خطراتی را که مصرف‌کنندگان مواد مخدر هنگام مصرف مخدرهای نظارت‌نشده با آن‌ها مواجه‌اند کاهش دهد. مخالفان جرم‌زدایی برآنند که این اقدامات، به‌طرز چشمگیری مصرف مواد مخدر را افزایش می‌دهد یا اینکه جرم‌زدایی ممکن است درعمل، خشونت مرتبط با مواد مخدر را کاهش ندهد.

موضوع دیگری که با بحث از جرم‌زدایی از مواد مخدر مرتبط است، مسئلۀ آزادی‌های مدنی است. موافقان جرم‌زدایی، اظهار می‌کنند که ممنوعیت، نه تنها سبب محدودشدن حق فرد برای مصرف مخدرهای روان‌گردان می‌شود، بلکه نظر به جداسری ذاتی توزیع و مصرف مواد مخدر، ارتکاب ورزه‌های مغایر با قانون اساسی از سوی مجریان قانون را دامن می‌زند. سطوح مختلف کنترل دولتی و نیز عدم‌قطعیت بر سر اینکه مصرف مخدر حق فردی است یا مشکلی اجتماعی، سبب شده است که در درون هر دو طیف سیاسی کشور، چشم‌اندازهای گوناگونی دربارة جرم‌زدایی شکل گیرد.

  جیمی لانگیزیل[2]

  و نیز ببینید: جرم سوءمصرف مواد مخدر؛ ممنوعیت الکل؛ جرایم بی‌قربانی  

بیشتر بخوانید

- Goode, Erich. 2007. Drugs in American Society. 7th ed. New York: McGraw-Hill

- Husak, Douglas N. and Peter de Marneffe. 2005. The Legalization of Drugs. New York: Cambridge University Press

- Inciardi, James A. and Karen McElrath. 2004. The American Drug Scene. 4th ed. Los Angeles: Roxbury

  [1] decriminalization 

[2] Jamie Longazel

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید