جرم‌هراسی

 جرم‌هراسی[1] در میان مردم بسیاری از جوامع غربی شایع و بیشتر از تجربة شخصی جرم اثرگذار است و درنتیجه، یک مشکل اجتماعی مهم را تشکیل می‌دهد. اگرچه پژوهشگران معتقدند که سنجش آن تا اندازه‌ای دشوار است، اما این پرسش که آیا «جایی در نزدیک محل زندگی شما وجود دارد که در آنجا از قدم‌زدن تنها در شب بترسید؟» مدام برای ارزیابی جرم‌هراسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در طول سه دهة گذشته، تقریباً 40 تا 50درصد از افراد مورد پیمایش در ایالات متحده، به این پرسش (یا با اندکی تغییرات)، پاسخ مثبت دادند. یک پیمایش بین‌المللی انجام‌شده در 17 کشور صنعتی در سال 2000، نشان داد که به‌طور کلی 17.5درصد از پاسخگویان ابراز کرده‌اند که به میزان متوسط تا زیاد، از جرم هراس داشته­اند که از میزان بالا برابر با 41درصد در سوئیس و میزان اندک برابر با 5درصد در فنلاند و سوئد در نوسان بوده است.

رایج‌ترین واکنش به ترس جرم‌هراسی، پرهیز فضایی است؛ یعنی، پرهیز از مکان‌هایی که تصور می‌شود، خطرناک هستند. در برخی موقعیت‌ها، ترس می‌تواند احساسی سودمند باشد و حتی زندگی را نجات دهد. بااین‌حال، در شرایط دیگر، ترس احساسی است که به شکلی غیرضروری رفتار را محدود، فرصت و آزادی شخصی را کم و درنهایت، بنیان اجتماع‌ها را تهدید می‌کند. جرم‌هراسی، علاوه بر تولید رفتارهای پرهیزی، می‌تواند به تغییرات نگرشی معنی‌داری نیز بیانجامد، ازجمله حمایت از سیاست‌های عدالت کیفری سخت‌تر و نگرش‌های منفی نسبت به اعضای گروه‌های اقلیت که معمولاً توسط رسانه‌ها به‌عنوان عوامل اصلی جرم نشان‌داده شده‌اند.

یکی از نخستین مطالعات گستردة جرم‌هراسی که تحت حمایت کمیسیون اجرای قانون و ادارة عدالت ریاست‌جمهوری در اواخر دهة 1960 انجام‌شد، نشان داد که جرم‌هراسی کمتر به قربانی‌شدن شخصی واقعی و بیشتر به باورهای غیردقیق در مورد گسترة جرم متکی است. طبق یافته‌های این مطالعه، افراد از روی اطلاعات ردوبدل‌شده با آن‌ها از طریق طیفی از روابط میان‌ شخص و رسانه‌ها و از روی تفاسیر نمادهای جرم که در محیط‌های محلی‌شان به آن‌ها عرضه شده، تهدید قربانی‌شدن را ارزیابی می‌کنند. مطالعات اخیر جرم‌هراسی، شاید تا اندزاه‌ای تناقض‌نما، نشان می‌دهد افرادی که پایین‌ترین میزان واقعی قربانی جرم‌شدن را تجربه می‌کنند (زنان و سالمندان)، مستعدند که بیشترین میزان جرم‌هراسی را گزارش کنند، درحالی‌که افرادی که (به‌ویژه مردان جوان اقلیت) قربانی‌شدن از جرم را به میزان بیشتری تجربه می‌کنند، ترس بسیار کمتری را ابراز می‌نمایند.

  اکثریت عامة مردم، بیشتر اطلاعاتشان در مورد جرم را از طریق رسانه‌های جمعی به‌دست می‌آورند، ازجمله فیلم‌ها، نمایش‌های درام جنایی و گزارش‌های خبری. یکی از نخستین تبیین‌های نظری پیچیده در مورد اثرات مصرف رسانه به افراد را جرج گربنر و لاری گروس انجام دادند که بر اساس نظریه کاشت آن دو، تماشای تلویزیون یک «دنیای کثیف»[2] به‌وجود می‌آورد که مشخصه آن، افزایش جرم‌هراسی و برآوردهای اغراق‌آمیز از خطرات شخصی است. اگرچه مطالعات جدیدتر، این فرضیه را اصلاح‌کرده و خاطرنشان می‌کند که اثرات رسانه‌ای تا اندازه‌ای ظریف‌ترند و بر اساس مشخصه‌های اجتماعی-جمعیت‌شناختی، مصرف‌کنندگان رسانه‌ها تغییر می‌پذیرند، این نگاه دنیای کثیف، در نتیجه مبالغة رسانه‌ها در مورد فراوانی و شدت جرم و تأکید زیاد بر جرایم خشن، به‌ویژه قتل، ایجاد شده است. برای مثال، با اینکه میزان قتل در ایالات متحده بین سال‌های 1990 و 1998 تا 20درصد کاهش یافت، اما طی این دوره، خبرهای شبکه‌های تلویزیونی بیشتر تعداد گزارش‌هایشان در مورد قتل را تا 600درصد افزایش دادند. علاوه بر تمرکز بیش‌ازحد بر قتل، در نقاط زمانی گوناگون، رسانه‌ها هراس‌های اخلاقی (و ازاین‌رو ترس در میان عامة مردم)، حول تهدیدهای ادعایی نسبت به امنیت افراد سالمندان، کودک‌ربایی و مجرمان جنسی را ایجاد کرده‌اند. این توصیف‌های رسانه‌ای، بارها مجرمان را به‌عنوان اعضای گروه‌های حاشیه‌ای نشان می‌دهند، مانند اقلیت‌های نژادی و افراد بی‌خانمان، زمانی که این افراد به‌طور مکرر در رسانه‌ها دیومانند نمایش داده شوند، بیشتر احتمال دارد که قربانی جرم شوند تا اینکه خود مجرم باشند. شاید حتی به شکلی مسئله‌برانگیزتر، تمرکز بیشتر رسانه‌ها بر مردان جوان سیاه‌پوست به‌عنوان مرتکبان جرم، می‌تواند برای توجیه سیاست‌ها و هزینه‌های عدالت کیفری سخت‌گیرانه‌تر و حذف نظام‌های حمایت اجتماعی، مانند برنامه‌های رفاهی و کارآفرینی، به‌کار آید.  علاوه بر نقش رسانه‌ها در ایجاد جرم‌هراسی، گفتنی است که سیاستمداران و قانون‌گذاران، جرم‌هراسی را به‌عنوان ابزاری سیاسی مورد بهره‌برداری قرار می‌دهند. یکی از نخستین انتخاباتی که در ایالات متحده، جرم و جرم‌هراسی را برای پیروزی به‌کار گرفت، کمپین ریچارد نیکسون در انتخابات سال 1968 بود. به همین ترتیب، عوامل مؤثر بر انتخاب جورج دبلیو بوش در سال 1988 در ایالات متحده، آگهی‌هایی بودند که می‌گفتند مایکل دوکاکیس[3]، نامزد ریاست‌جمهوری، نسبت به جرم، مهربان است. استفاده‌های سیاسی از ایجاد جرم‌هراسی، به‌ویژه در دورة پس از 11 سپتامبر 2001، متجلی شدند که طی آن دولت‌های چند کشور غربی، به‌ویژه ایالات متحده و بریتانیا، بر آسیب‌پذیری‌شان در برابر تروریسم تأکید کرده‌اند و از این رهگذر، معمولاً در میان مردم هراس می‌آفرینند تا قوانین متعددی را توجیه کنند که آزادی‌های مدنی را از بین می‌برند. همان‌طور که توصیف‌ها از جرم مرتبط با اعضای گروه‌های اقلیت بوده‌اند، توصیف تروریست‌ها به‌عنوان کسانی که اغلب مسلمان یا عرب هستند، به افزایش وقوع نژادپرستی علیه اعضای این گروه‌ها انجامیده است.

  کلایتون موشر[4] و اسکات آکینز[5]

و نیز ببینید: کنترل جرم در اجتماع؛ جرم؛ نرخ‌های جرایم؛ امواج جرم

بیشتر بخوانید:

Baer, Justin and William Chambliss. 1997. “Generating Fear: The Politics of Crime and Crime Reporting.” Crime, Law and Social Change 27:87–107

Biderman, A. D., L. A. Johnson, J. McIntyre, and A. W. Weir. 1967. Report on a Pilot Study in the District of Columbia on Victimization and Attitudes toward Law Enforcement

President’s Commission on Law Enforcement and the Administration of Justice. Washington, DC: Government Printing Office

Gerbner, George and Larry Gross. 1976. “Living with Television: The Violence Profile.” Journal of Communication 26:173–99

Glassner, Barry. 2004. “Narrative Techniques for Fear Mongering.” Social Research 71:819–26

  International Crime Victimization Survey. 2000. Retrieved August 6, 2006 (http://www.unicri.it/wwd/analysis/ icvs/statistics.php)

Shirlow, Peter and Rachel Pain. 2003. “The Geographies and Politics of Fear.” Capital and Class 80:15–26

Warr, Mark. 2000. “Fear of Crime in the United States: Avenues for Research and Policy.” Criminal Justice 2000. Washington, DC: National Institute of Justice

[1] . Crime, Fear of

 [2] . mean world view

 [3] . Michael Dukakis

 [4] . Clayton Mosher

 [5] . Scott Akins

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید