سیدضیاء هاشمی در نشست تحلیل پدیده فرهنگی نوجوانی در ایران امروز:

بازاندیشی بخشی از هویت نوجوان است

بازاندیشی بخشی از هویت نوجوان است

نشست تخصصی از سلسله نشست‌های «تحلیل پدیده فرهنگی نوجوانی در ایران امروز» با حضور سیدضیاء، هاشمی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و دبیری سیمین ویسی پژوهشگر و جامعه‌شناس، 25 اردیبهشت 1403 در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

محمدرضا روحانی، رئیس پژوهشگده فرهنگ پژوهشگاه، در ابتدای نشست با بیان اینکه در یکسال اخیر نشست‌های متنوعی در حوزه هویت و سبک زندگی نوجوانی و تغییرات فرهنگی در نوجوانان برگزار شده است، حوزه فعالان نوجوانی (به لحاظ سیاستگذاری) یا حوزه‌های کاربردی، تبلیغی، فرهنگی، ترویجی را در نشست‌های برگزارشده، حائز اهمیت دانست. وی با اشاره به برگزاری دو گروه متمرکز با مربیان دختران و پسران گفت: برخی از این نشست‌ها در مدارس و برخی در پژوهشگاه برگزار شده است. نشست‌هایی نیز در حوزه مطالعات فرهنگی و جامعه‌شناسی برگزار شده و بناست این نشست‌ها براساس حوزه‌های تخصصی طبقه‌بندی شود. وی هدف اصلی این نشست‌ها را علاوه بر پژوهش در حوزه نوجوانی، بررسی نسبت آن با سیاستگذاری فرهنگی و نهادهای درگیر با حوزه نوجوانی دانست تا از این پژوهش‌ها بتوانند در مسیر پیش‌روی خود استفاده کنند.  


سیمین ویسی در ادامه این نشست با اشاره به مغفول‌ماندن دوره نوجوانی نسبت به کودکی و جوانی در پژوهش‌های صورت‌گرفته، دلایل فرهنگی و تسلط دیدگاه‌های سنتی را دلیل این غفلت در پژوهش دانست. وی افزود: بحث بر سر این است که نوجوانی چیست و آیا می‌توانیم دوره‌ای منفک به نام نوجوانی داشته باشیم یا خیر. به‌این‌دلیل که در بسیاری فرهنگ‌ها نوجوانی تجربه نمی‌شود و ضرورتی برای تجربه آن نیز قائل نیستند. در حالی که امروز در کلان شهرها، نوجوانی جایگاه خود را پیدا کرده و مفهوم مهمی شده است. 

وی همچنین با اشاره به اینکه بر حسب دین و آیین ما در ایران به فطرتی قائل هستیم، به سیال‌نبودن سرشت انسان تأکید کرد و انسان را دارای ظرفیتی دانست که علم یا گفتمان‌های دیگر آن را کشف کرده‌اند. این سیالیتی که جهان پست‌مدرن یا سرمایه‌داری متأخر، از آن سبک‌های جدید می‌سازد، چه نسبتی با انسانی که اولا دارای سرشتی است و دوم اینکه در دنیای واقعی زندگی می‌کند و عواطف، آمال، رنجهایی و ... دارد، پیدا می‌کند؟ آیا همان‌طور که در برهه‌ای نوجوانی به‌عنوان یک دوره و بر اثر تغییرات فرهنگی صورت‌گرفته پدید آمد، احتمال دارد در آینده شاهد شکل‌گیری دوران‌های جدیدی در چرخه عمر باشیم که حتی به‌صورت جزئی‌تر و بینابینی باشند؟ و اگر چنین است این دوران‌ها با سرشت بشر چه نسبتی پیدا می­کنند؟


در ادامه این برنامه، سیدضیاء هاشمی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با تأکید بر تغییرات پرشتابی که در جامعه ایران و جهان وجود دارد، پرداختن به نوجوانی به‌عنوان یکی از چندین دوره زندگی را دارای اهمیت بسیار توصیف کرد و گفت: این امر در جامعه سنتی به این معنا موضوعیت نداشت و فقط کودکی و بزرگسالی مورد توجه بود. در مورد دوره سالمندی نیز چنین است و بعد از بزرگسالی، دوره سالمندی دوره طولانی‌مدتی نیست؛ بنابراین دو دوره مشخص وجود دارد؛ دوره وابستگی یا همان کودکی و دوره استقلال که همان بزرگسالی است؛ پایان دوره بزرگسالی نیز پایان حیات است. در‌حالی‌که در جوامع مدرن و زندگی شهری به کودکی و بزرگسالی، جوانی اضافه شده و در ادامة بزرگسالی نیز سالمندی شکل گرفته است.  بنابراین چهار دوره سنی با هویت اجتماعی وجود دارد؛ کودکی، جوانی، بزرگسالی و سالمندی. در میانه اینها دوره دیگری شکل گرفته است و حتی دوره سالمندی نیز به سالمندی جوان، سالمندی میانسال و سالخوردگی تقسیم می‌شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: در یک دهه اخیر در ایران، محیط دیگری شکل گرفته که آزادی عمل نوجوان را بیشتر کرده و فضای مجازی، هویت واقعی پیدا کرده است و نوجوانان در آن کنشگری و انتخاب می‌کنند. بنابراین تحولات پرشتاب زندگی شهری و جامعه مدرن، این دوره را شکل داده که نوجوانی نامیده می‌شود. هاشمی تأکید کرد: باید توجه داشت که اگرچه سن، یک عنصر مهم است ولی این دوره هویت اجتماعی دارد و اقتضائات اجتماعی باعث شکل‌گیری این دوره شده است. در بررسی تحولات به این نتیجه می‌رسیم که نوجوانی نیز ممکن است برساخت‌های دیگری داشته باشد. درست است که زمان زیادی است که در ادبیات مفهوم کودکی، نوجوانی و جوانی وجود دارند. 

هاشمی با تاکید بر اینکه تحولات ادامه دارد و پرشتاب‌تر نیز می‌شود، به این معنا که تحولات پنج سال اخیر پرشتاب‌تر از تحولات پنج سال آینده است، افزود: البته فقط جامعه، مجازی نیست و زندگی مدرن شهری و داشتن روحیه دگرگونی‌خواهی در ایران،  نسل انقلابی و تجربه جنبش‌های اجتماعی همه در این شتاب تحولات مؤثر هستند. ما نمی‌توانیم بگوییم در آینده چه خواهد شد ولی می‌توانیم بگوییم این تغییر استمرار پیدا می‌کند و سریع‌تر نیز می‌شود. قضاوت منفی نمی‌توان داشت بلکه این فطرت الهی و کمال‌طلب و خداجوی بشر است که موجب تحول‌خواهی در افراد می‌شود. فضای مجازی هم می‌تواند یک فرصت باشد و هم تهدید باشد. بنابراین همیشه تغییر منفی نیست، تغییرات محتوم و قطعی است در حالی که لزوماً منفی نیست و می‌تواند فرصت و به نفع جامعه بشری باشد.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: هویت در یک فرایند مستمر در معرض بازاندیشی است و همین بازاندیشی بخشی از هویت انسان به ویژه جوان و نوجوان است و این خود اقتضای جامعه مدرن است. به‌طورکلی سه مقوله در فرایند هویت‌یابی بسیار حائز اهمیت است؛ بازاندیشی که مهم‌ترین آن است خود سه زیرمقوله دارد: روحیه انتقادگرایی، حق انتخاب‌ و عقل‌گرایی. مقوله دوم سیالیت است که بخش مهمی از آن به دلیل مصرف‌گرایی است که لزوماً منفی نیست و تظاهرگرایی خلاق و مولد هویت جدید است. مقوله سوم فردگرایی خودمدار است که موجب می‌شود فرد از طرفی احساس بی‌هویتی می‌کند و از طرف دیگر مطالبه و حق استقلال و کنشگری را برای خود قائل است. مشکل جایی پدید می‌آید که افراد وارد گفتگوی جدلی می‌شوند، گفتگو باید براساس پذیرش هویت شخص صورت گیرد تا راه درست را به دست بیاورد. رسیدن به این مرحله کار سختی است ولی باید فرایند اجتماعی طی شود تا گفتگو با نوجوان، براساس پذیرش صورت گیرد و باید دانست لزوماً آنها از لحاظ اخلاقی به دلیل داشتن تفاوت‌ها با نسل‌های دیگر، مشکل‌دار نیستند. 

  در پایان نشست ویسی با اشاره به اینکه به اعتقاد برخی و خصوصاً روان‌شناسان، نوجوانان امروز به‌صورت ماهوی متفاوتند به این دلیل که در زمانی وارد فضای اجتماعی شده‌اند که فضای مجازی حضور داشته‌ و بازنمایی، فراواقعیت و برساخت، جزئی از وجود آنهاست. البته به‌نظر می‌رسد باید خیابان را نیز به‌عنوان عرصه‌ تجلی سبک زندگی به فضای مجازی اضافه کرد. بنابراین با نوجوانی روبه‌رو هستیم که سیالیت وهویت‌های چندتکه‌ای که عناصر سیالی نیز دارد را به هم متصل می‌کند و هدف آن چه بسا بازنمایی خود –چه در خیابان و چه در فضای مجازی- است. جنبه مثبت این هویت چندتکه نیز این است که این هویت سیال نوجوان، می‌تواند موقعیت بهتری از نسل‌های قبل‌ ایجاد کند که با طبیعت و سایر موجودات رابطه بهتر، اخلاق‌مدارتر و همدل‌تر خواهد بود. این دو دیدگاه به‌صورت دیدگاه‌های رقیب همچنان وجود دارند و در خانواده، مدارس و به‌طورکلی سیاستگذاری‌ها می‌توان این دو دیدگاه را دو سر طیف دانست و براساس شرایط و نیز نیازهای نوجوان تصمیم‌گیری کرد.



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید