کارکرد «اجتماعات» دینی- فرهنگی میدانی

فرشاد مهدی‌پور، دکتری سیاستگذاری فرهنگی و عضو هیأت امنای پژوهشگاه
کارکرد «اجتماعات» دینی- فرهنگی میدانی

برای رسیدن به تحلیلی از «اجتماعات دینی- فرهنگی میدانی» همچون جشن‌ غدیر، راهپیمایی‌ اربعین، شب‌های قدر حتی راهپیمایی روز قدس یا 22 بهمن ابتدا باید دو فرض را محل توجه داشته ‌باشیم؛ ‌نخست اینکه، اصل «سرمایه‌ اجتماعی» است که ما را به عمل ‌اجتماعی و کنشگری درعرصه میدان ‌قادر می‌کند و بدون سرمایه ‌اجتماعی، کنش ‌اجتماعی ممکن ‌نیست. بنابراین، بدون توجه به تزاید سرمایه‌ اجتماعی، حرکت ‌فرهنگی پروژه‌ای ناقص و ناتمام خواهد بود. دوم اینکه، «نهاد دین» و به‌طور خاص دین اسلام پرقدرت‌ترین منبع قوام‌‌بخش سرمایه‌اجتماعی است.

اجتماعات دینی - فرهنگی میدانی چند ویژگی‌ مهم دارند:

اگر چنین حرکت‌هایی را در ساختار صدرایی صورت‌بندی کنیم، درمی‌یابیم که چنین اجتماعاتی غایت و هدف دارند؛ همه عناصر در یک زمان مشخص و در یک مسیر و مکان مشخص حرکت می‌کنند ،اما منظور از غایت، تنها حرکت در ابتدا و انتهای مسیر نیست،بلکه منظور برخورداری از «کنشگر» و «اراده‌» برای برگزاری چنین حرکت‌هایی است.

رخدادها و اجتماعات فرهنگی- دینی به نوعی موجب رشد ارتباطات اجتماعی و تقویت ارتباطات بین‌فردی می‌شود. ایده موکب دادن به این جنس پیاده‌روی‌ها و اجتماعات نوع خاصی از همزیستی‌ و مشارکت را به نمایش می‌گذارد که در رخدادی چون اربعین به تمامه این مهم به تصویر کشیده ‌‌شده است.

اجتماعات فرهنگی و دینی نوعی یکپارچگی به موقعیت افکار عمومی می‌دهد و به این اعتبار می‌توان گفت نوعی آموزش اجتماعی است که خود از عناصر مهم یک اجتماع دینی است و ما این نوع از یکپارچگی را در اجتماعاتی همچون شب‌های احیا یا عزاداری‌های محرم و ایام فاطمیه هم می‌بینیم و تداعی می‌کنیم. اما نباید این نکته را از نظر دور‌ داشت که در برگزاری رخدادهای اجتماعی و فرهنگی میدانی اشکالاتی هم داریم؛نخست اینکه، تمایل داریم این رخدادها را از مسیر مردمی و خودجوش خود به سمت بوروکراتیک و اداری ‌شدن حرکت دهیم، برای مثال، دو رخداد انسجام‌بخش و مشروعیت‌بخش در جمهوری‌اسلامی همچون 22 بهمن و روز قدس را به نحوی ساماندهی و مدیریت می‌کنیم که گویی هیچ عنصر مولد انسانی در آن وجود ندارد! در دو سه سال گذشته که پاندمی کرونا همه‌گیر شد و عملاً ما را در برگزاری این دو مراسم با محدودیت‌هایی مواجه ‌کرد، بیش از پیش به عناصر انسانی اجازه دادیم که خارج از ضابطه و برنامه، در آن حضور یافته و مشارکت کنند و طی آن هر کدام از مردم به اقتضای علاقه و رفتار خود در آن برنامه شرکت‌ کردند و اتفاقاً پرشورتر از همیشه هم برگزار شد. 

بنابراین، آسیب دیگری که باید به آن حساس بود و در جهت رفع آن بر‌آییم، حرکت از مردمی ‌بودن به سمت بوروکراتیک و اداری شدن این نوع رخدادهای فرهنگی و دینی میدانی است. دوم اینکه، پایتخت‌محور شدن چنین رویدادهایی اشکال دوم ما است، البته این بدان معنا نیست که پایتخت نباید در این عرصه‌ها نقش‌آفرینی کند، اما الزاماً به این معنی نیست که حتماً پایتخت می‌تواند الگوی برگزاری این مراسم‌ باشد، شاید برخی از این آیین‌ها می‌تواند در یک موقعیت اجتماعی و بومی دیگر هم متولد شود.


*مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «روزنامه ایران» از سخنرانی فرشاد مهدی‌پور است که در نهمین جلسه از سلسله نشست‌های «بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی موردی جشن غدیر در تهران» در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ارائه شد.


برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید