منتشر شد:

تحلیل احساس خوشبختی برمبنای داده‌های ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان

تحلیل احساس خوشبختی برمبنای داده‌های ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان

«تحلیل احساس خوشبختی برمبنای داده‌های ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» نوشته سعیده امینی به‌صورت الکترونیکی ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشرشد.

این پژوهش به بررسی و تبیین احساس خوشبختی می‌پردازد و تلاش می‌کند تصویری از آن در عرصه حیات اجتماعی ایرانیان ترسیم نماید. به همین منظور با اتکاء به منابع نظری و تجربی پیرامون خوشبختی و توسعه، فرضیاتی ارائه و رابطه بین احساس خوشبختی با توسعه اقتصادی از یکسو و با توسعه فرهنگی و اجتماعی از سوی دیگر را بررسی می‌کند و درنهایت رابطه بین توسعه اقتصادی و فرهنگی را مورد توجه قرار می‌دهد.

این نوشتار، نخست تصویری از احساس خوشبختی، توسعه‌یافتگی و ابعاد مختلف توسعه (توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و توسعه‌یافتگی کل) را در سطح استان‌های کشور ارائه می‌کند. در گام بعدی تلاش می‌کند تا به واکاوی احساس خوشبختی ایرانیان حسب توسعه‌یافتگی استان‌ها بپردازد تا به این نتیجه برسد که استان‌هایی که به لحاظ اقتصادی توسعه یافته‌تر هستند، احساس خوشبختی بیشتری دارند یا آنهایی که از نظر فرهنگی یا اجتماعی توسعه یافته‌تر هستند. به این منظور، برای ارائه تصویری درست از احساس خوشبختی در ایران، یافته‌های پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۳۹۵ در زمینه احساس خوشبختی، با یافته‌های پیمایش سال ۱۳۸۲، مورد مقایسه‌ قرار گرفته تا در نتیجه آن، بخشی از حیات اجتماعی ایرانیان طی یک دوره سیزده ساله ترسیم گردد.


مطابق یافته‌های این پژوهش، بین توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی با احساس خوشبختی رابطه معنادار وجود دارد. مطابق این یافته‌ها، استان‌هایی که احساس خوشبختی ساکنان آنها زیاد بوده مثل بوشهر، اصفهان، سمنان و قم، از نظر سطح توسعه فرهنگی، بالا و از نظر توسعه اقتصادی، پایین بوده‌اند. استان تهران نیز به‌رغم سطح بالای توسعه اقتصادی و فرهنگی، احساس خوشبختی ساکنان آن پایین بوده و استان هرمزگان به‌رغم سطح پایین توسعه اقتصادی و فرهنگی، از احساس خوشبختی بالایی برخوردار است.

این تحقیق در پایان اذعان می‌دارد که نظام انتطارات شهروندان تهرانی وسیعتر از هموطنان هرمزگانی است و همین امر میزان رضایت آنها را در سطوح فردی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کاهش داده و سبب ارزیابی منفی آنها از شرایط عینی گشته و در نهایت احساس خوشبختی انان را کاهش داده است. در نهایت این پژوهش نشان می‌دهد که گاهی گروه‌های مرجع محلی و غیر رسمی بسیار قوی تر از گروه‌های مرجع رسمی در  شکل دهی عواطف تاثیر دارند و این نمایانگر نقش تعیین کننده عرصه بینافردی در جرح و تعدیل ساختارهاست.


مشاهده نسخه الکترونیکی 




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید