دچار فقر مطالعاتی در مطالعه مخاطب سینمای ایران هستیم
نخستین نشست از سلسله میزگردهای هفته پژوهش در پژوهشکده هنر با عنوان «دگرگونی مخاطب، دگردیسی هنر؛ سینما» شنبه ۳۰ آذر ۹۸ با حضور دکتر اعظم راودراد (عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران) و دکتر حمیدرضا مدقق (استاد دانشگاه علامه طباطبایی و منتقد حوزه رسانه) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این برنامه اعظم راودراد با بیان اینکه تغییر ذائقه مخاطبان صرفاً یک پیشفرض است گفت: نه میتوان گفت ذائقه مخاطبان سینما تغییر کرده و نه میتوان گفت تغییر نکرده است. باید تحقیقی صورت بگیرد و در این میان سراغ مخاطبان قدیم و جدید رفت تا با مقایسه آنها و بررسی اتفاقات و تحولات بتوان چنین ادعایی در این زمینه داشت. اما مشکل این است که مطالعهای درباره مخاطبان سینما نداریم و اصلاً نمیدانیم مخاطبان سینمای ما چه کسانی هستند، از چه فیلمهایی خوششان میآید، چرا سینما میروند و نهایتاً اینکه آنهایی که سینما نمیروند چه گروههایی هستند. بنابراین ما دچار فقر مطالعاتی در مطالعه مخاطب سینمای ایران هستیم و تا زمانی که این فقر مطالعاتی برطرف نشود، ما همچنان درباره یک موجود موهوم صحبت خواهیم کرد و در واقع فیلمسازان برای این موجودات موهوم فیلم خواهند ساخت چراکه نمیدانند درواقع برای چه مخاطبانی فیلم میسازند.
این عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به اینکه مخاطبان سینما از دهه ۷۰ به بعد، دچار تکثر شدند، اظهار داشت: در دوره بعد از انقلاب به خصوص دهه ۶۰ که دوران طلایی این هنر بعد از انقلاب است، یک وحدت عمومی و همبستگی عمومی بین مردم وجود داشت که در سینما نیز بازتاب پیدا کرد. درواقع بیشتر، نگاه موافق با نظام تازه به بار نشسته حاکم بود ولی این مشکلی ایجاد نمیکرد چون مردم هم همراه بودند. در ادامه از دهه ۷۰ به بعد، مخاطبان شروع کردند به تکثر پیداکردن. یعنی آن یکدستی که همه میرفتند سینما و فیلم عقابها را میدیدند، کمکم از بین رفت. به این دلیل که هم جنگ پایان یافته بود و هم نظام سیاسی تثبیت شده بود. به همین دلیل مردم با دیدن دور و اطراف خود، در جریان مشکلات و کاستیها قرار گرفتند. به همین دلیل از دهه ۷۰ به بعد، مردم سعی کردند که «مسائل» را ببینند، سینماگران نیز همینطور. از این دوره وقتی مخاطب سینما میرود، دیگر به دنبال این نیست که صرفاً پیام مسلط فیلم را بگیرد، بلکه میرود که صحبت کند. همین مسأله باعث شکلگیری نگاه انتقادی در مخاطبان شد.
در ادامه حمیدرضا مدقق با طرح این سوال که «آیا جامعه ایرانی فیلم میبینند؟»، بحث خود را آغاز و تصریح کرد: مسلماً جامعه ایرانی فیلم میبیند اما فیلم دیدن لزوماً به معنای سینما رفتن نیست. مطابق اظهارات دکتر سید عباس صالحی که به آخرین نظرسنجی در مصرف کالاهای فرهنگی، اشاره کرد، ۳۲٪ مردم ایران اصلاً سینما نرفتهاند و ۳۷/۵٪ هم در ۳ سال اخیر سینما نرفتهاند. مطابق آماری که از سال ۶۴ تا به امروز وجود دارد، علیرغم افزایش تعداد سالنها و سینماها، از میزان تماشاگران سینما کاسته شده است. دلیل این امر به لحاظ نظری، تجزیه مجرا و تجزیه مخاطبان است. به این معنا که وقتی تنها یک مجرا وجود داشته باشد، مخاطبان بیشتر و وقتی مجراها تجزیه شوند، شمار مخاطبان نیز کاهش مییابد که طبعاً مجموع مخاطبان مجراهای جدید، از میزان مخاطبان تکمجرا کمتر خواهد بود که در این میان، ایجاد و رشد اینترنت به تجزیه مجرا و کاهش مخاطبان رسانهها منجر شد.
گزارش از: فریبا رضایی