کتاب «تا خداوند معراج‌ها» نقد شد

بنی‌اردلان: روایت معراج نیازمند درام است

بنی‌اردلان: روایت معراج نیازمند درام است

اسماعیل بنی‌اردلان در نقد کتاب «تا خداوند معراج‌ها، واکاوی ماهوی معراج در نگاشته‌ها و نگاره‌ها»  گفت: اگر با نگاه فرهنگ و سنت خودی به معراج پیامبر پرداخته می‌شد، جنبه دراماتیک کتاب قوی‌تر درمی‌آمد و مخاطب بیشتر جذب آن می‌شد.  


نشست نقد و بررسی کتاب «تا خداوند معراج‌ها، واکاوی ماهوی معراج در نگاشته‌ها و نگاره‌ها»  تالیف دکتر زهرا عبداله با حضور دکتر اسماعیل بنی‌اردلان، پژوهشگر مطالعات نظری و هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، دکتر محمد علی رجبی، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد سه‌شنبه 8 مرداد 98 در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.


ضرورت نگاه به معراج با نگاه به فرهنگ خودی

اسماعیل بنی‌اردلان با تکیه بر ضرورت توجه به تفاوت رساله و کتاب گفت: مولف احاطه گسترده‌ای بر موضوع از نظر متون ادبی و تصویری دارد و مطالب بسیاری را مورد بررسی قرار داده است، اما ساختار و چارچوب کتاب به همان شکل رساله مانده در حالی که نیاز بود، برای تبدیل شدن به کتاب در ساختار آن تغییراتی صورت می‌گرفت و بخش‌هایی از آن که چندان نیاز نیست، حذف شود. برای مثال مطالبی که درباره چارچوب نظری رساله آمده در کتاب لازم نیست با این وسعت گنجانده شود، لذا هنوز ساختار رساله در کتاب به چشم می‌آید که نیاز است در چاپ بعدی مورد توجه قرار گیرد.


وی با گسترده دانستن مطالب کتاب و احاطه مولف بر منابع بسیار افزود: مولف تلاش کرده که به موضوع فراتر از ایران بنگرد و برای همین سراغ نوع نگاه به معراج از چین، هندوستان و اروپا رفته است، به عبارتی تعدد و تکثر مطالب بسیار زیاد است که از یک نگاه حُسن اثر به شمار می‌آید اما در نگاه دیگر، به نوعی موجب آشفتگی و پراکندگی کتاب شده است. به عبارتی مولف سراغ متون پیش از اسلام رفته که مرور همین منابع برای خودش پروژه عظیمی است. از طرفی نگاه به موضوع در یونان، چین و هند نیز فراموش نشده است، در حالی که اگر قرار بود به موضوع معراج از این منظره گسترده نگاه شود، جمع کردن مطالب بسیار کار دشواری خواهد بود و در پایان نتیجه دلخواه به دست نمی‌آید. برای همین شاید نیاز نباشد که همه این نگاه‌ها را مطرح کنیم و بعد ناچار شویم به یک نتیجه‌گیری برسیم. در حالی که موضوع اصلی بحث معراج در سنت خودمان است.

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر ادامه داد: در حالی که نیاز به این کار نبود و بهتر بود که به معراج از درون فرهنگ خودمان نگریسته شود. لذا مولف می‌توانست در یک مقدمه حداقلی به برخی مطالب اشاره کند. زیرا بررسی معراج در سایر فرهنگ‌ها با مبنا و هستی‌شناسی سنت ما متفاوت است و برای همین می‌توانیم بگوییم درباره معراج مطالبی در سایر ادیان نیز وجود دارد و قدری شرح دهیم، همین قدر کفایت می‌کند و به اصل سنت معراج در فرهنگ خودمان برگردیم که خودش یک حکمت عملی کامل است. اگر به سیر معراج پیامبر، رفت و برگشت آن بنگریم، خودش یک دوره کامل حکمت اسلامی است. اتفاقاً درباره همین موضوع، مجادلات و حکایات بسیاری مطرح شده که همین مطالب کفایت می‌کرد.

اسماعیل بنی‌اردلان با ضروری دانستن نگاه درونی به فرهنگ و سنت ایرانی- ‌اسلامی گفت: عادت من در شرح موضوعات بر این است و از سنت خودمان آموخته‌ام که اگر می‌خواهم درباره یک مساله مهم صحبت کنم، باید احساس و عواطف به معنای محبت، در ماجرا جای داده شود. بنابراین با تکیه بر سنت ما،  به صورت خشک نمی‌توانیم به بیان معراج پیامبر بپردازیم. در حالی که بیان معراج پیامبر، لطافت‌ها، ظرایف و اشک ریختن‌ها دارد، اما در این معراج جای این عواطف خالی است و مخاطب با خواندن کتاب عواطفش درگیر نمی‌شود، در حالی که موضوع کتاب، یک درام حقیقی بشریت است و نیاز است که با نگاه درونی بررسی شود، اما متاسفانه ما نمی‌توانیم از دل فرهنگ خودمان به موضوعات نگاه کنیم.


زبان خشک علمی مانع از قلم‌فرسایی در عرصه هنر 

محمدعلی رجبی در ادامه این نشست با مطرح دانستن برخی انتقادات بنی‌اردلان عنوان کرد: حرف استاد را قبول دارم که باید با نگاه به فرهنگ خودمان موضوع نگریسته و شرح و بیان شود. اما متاسفانه امروز متد و روش‌های دانشگاهی مانع از بیان موضوعات با تکیه بر زبانی است که احساسات و لطایف بسیار در خود نهفته دارد، متد و روش مقالات و پایا ن‌نامه‌های علمی خشک و رسمی است و اگر چنین نباشد، رساله نمره قبولی نخواهد گرفت و کتابی که در عرصه داوری است، پذیرش داوران را برای انتشار جلب نخواهد کرد.

وی افزود: مولف با توجه به تسلطی که به زبان انگلیسی دارد، منابع بسیاری را جستجو و از نظر گذرانده است و رساله‌ای که امروز تبدیل به کتاب شده است، برای پاسخ به دانشگاه نوشته شده و برای گرفتن نمره قبولی باید روش‌ها و استاندارهای دانشگاهی را لحاظ می‌کرد. اگرچه خود من با بسیاری از جداول کتاب مشکل دارم و اصلا در ذهنم نمی‌گنجد که موضوع نگارگری اسلامی را با این سبک و سیاق ببینم و بخوانم؛ اما چه کنیم که دانشگاه و استاندارهای تالیف مقالات و رساله‌های آن دست و پای زبان احساسی و لیطف ما را بسته است و ناچار رساله یا کتابی که به چاپ می‌رسد، فرسنگ‌ها با فرهنگ اصیل ما فاصله دارد. امروز مقالات ما با زبان خشک علمی تالیف می‌شود و همین زبان خشک امکان هر گونه سخن‌سرایی و در هم آمیختن احساسات را در شرح یک موضوع هنری از ما می‌گیرد.


عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد ادامه داد: مولف تلاش کرده با جستجو در منابع متعدد موضوع را از هر لحاظ مورد بررسی قرار دهد تا در ارائه رساله کسی خرده نگیرد که چرا فلان منبع را ندیده‌ای؟ شاید گستردگی مطالب و سرک کشیدن به منابع متعدد، به دلیل فرم پذیرش رساله‌ها در محیط دانشگاهی باشد؛ شاید اگر نیاز به نمره قبولی و جلب‌نظر استادان نبود، مطالب کتاب تا این حد خشک و رسمی و صرفا علمی نبود و آن وقت جای داشت که مولف با تکیه بر فرهنگ خودی از زبان رنگ‌ها سخن بگوید و شگرفی که در هر رنگ نهفته است و با مخاطب حرف می‌زند، هر چند رنگی نبودن تصاویر نگارگری به کار رفته در کتاب نیز مجال تحسین و لذت تماشای تصاویر را از مخاطب گرفته است.  


دسترسی محدود به منابع تصویری معراج

زهرا عبداله، نویسنده کتاب نیز در این نشست گفت: از دو نسخه مصور معروف «معراج‌نامه تیموری» و «معراج‌نامه ایلخانی» برای مطالعه موضوع معراج پیامبر بهره گرفته شد که معراج‌نامه تیموری در قرن هشتم هجری در تبریز کار شده که در حال حاضر اصل نسخه در موزه توپ‌‌قاپو‌سرای استانبول نگهداری می‌شود. اما معراج‌نامه مصور بعدی که مورد پژوهش قرار گرفت، «معراج‌نامه ایلخانی» نیمه اول سده دوم هجری قمری کار شده که اکنون نسخه اصلی آن در کتابخانه ملی پاریس قرار دارد.


وی افزود: قبول دارم که جنبه دراماتیک موضوع در کتاب کمرنگ است، در حالی که خودم به این جنبه علاقه‌مند بودم و آن قدر که این جنبه پرداختن به معراج‌نامه در منابع قوی است که هر فردی را جذب می‌کند اما متاسفانه در زندگی امروز ما از چنین موضوعی غفلت شده و در دنیای هنر هم کمتر به آن پرداخته شده است. در حالی که تصاویر معراج آنقدر زیبا و هنرمندانه کار شده که انسان می‌تواند ساعت‌ها به آن خیره شود و از این هنر لذت ببرد.    


گزارش از: ماهرخ ابراهیم‌پور



از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید