«آسیبشناسی دهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر»
![«آسیبشناسی دهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر»](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/news/2019/04/750xauto_1038546.jpg)
طرح پژوهشی «آسیبشناسی دهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر»، به کوشش زهرا عبداله در سال ۹۷، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام شد.
به نظر میرسد که با گذشت یک دهه از برگزاری سالیانه جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی، این رویداد به جایگاه شایسته خود چه در سطح ملی و چه در سطح بینالملل دست نیافته و شور و نشاط هنری لازم و مورد انتظار سیاستگذاریهای کلان جشنواره بهطور خاص در میان مخاطب مردمی چندان چشمگیر نبوده است. این امر که از نگاه و نظر مسئولین برگزاری نیز پنهان نبوده است کماکان از ادوار پیشین توجه منتقدین را به خود معطوف داشته و مطرح بوده است.
بررسی علل و عوامل عدم توفیق شایسته برگزاری این جشنواره از طریق مطالعه آسیبشناختی جشنواره و سازمان و نظام برگزاری آن میسر خواهد بود. این مهم مستلزم ارزیابی و طرح وضع مطلوب است. به عبارت دیگر ارزیابی، عاملی مؤثر در شناخت فراز و فرود برگزاری جشنواره در دورههای گوناگون بوده و بزنگاههای اساسی برای اعمال تغییرات به منظور بهبود کیفیت جشنوارههای آتی را تعیین مینماید. ارزیابی، طیفی از اطلاعات کیفی و کمی را دربر گرفته و آنها را به فاز برنامهریزی برای دورههای آتی منتقل مینماید.
با بررسی عملکرد جشنواره، مشکلات شناسایی و اصلاحات لازم برای برگزاری هرچه بهتر برنامهها با محوریت اقتضائات جامعه هنری و هویت فرهنگی فراهم میشود. از سوی دیگر، درک کامل و شناخت درست از میزان توفیق یک جشنواره از طریق قیاس آن با جشنوارههای موفق و استخراج مؤلفهها و معیارهای مقایسه حاصل میشود. در این راستا بررسی ظرفیتهای مشترک و اختصاصی نهادهای هنری همسو با اهداف جشنواره (تعامل و مشارکت مراکز در انجام فعالیتهای هنری) عاملی برای جلوگیری از موازیکاریهایی است که علاوه بر اسراف هزینه و بودجه، از تأثیرگذاری شایسته هر برنامه میکاهد.
احصاء دادههای مورد نیاز این گزارش حاصل اطلاعات برآمده از روشهای سخنرانی، مصاحبه، و مشاهده است که در سطح پساجشنوارهای میباشند.
پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی میباشد و بر آن است تا از سه سطح ارزیابی (پیشارویداد، رویداد، پسارویداد)، با رویکردی پساجشنوارهای به فراز و فرود این مهمترین رویداد هنرهای تجسمی کشور بپردازد. ارزیابی شامل رویداد، عوامل، نظرات، بازخوردها و یافتهها میباشد و هدف از آن تشخیص و حل مسائل، یافتن راهکارهای عملی برای بهبود مدیریت، تخمین ارزشی رویداد، سنجش توفیق یا شکست رویداد، مقایسه هزینهها با دستاوردها، تعیین و اندازهگیری تأثیرات، تخمین رضایت مخاطبین، کارگزاران و متولیان، و اعتبار جشنواره است. به بیان دیگر، هدف کلی تهیه این گزارش و ارزیابی جشنواره دهم، شناسایی و برطرف نمودن کاستیهای جشنواره، و برآورد دستاوردها و تقویت توانمندیها برای ادوار آتی است. تحقق این هدف مستلزم بهکارگیری شیوهای روشمند برای مقایسه و تحلیل آماری اطلاعات جشنواره دهم، تعیین کاستیها و کمبودها- افزودهها و پیشرفتها، و تبیین راهکارهای عملی برای بهبود کیفی برگزاری جشنواره در حوزههای مدیریتی و اجرایی است.
این گزارش در چهار فصل تنظیم شده است که پس از ارائه کلیات پژوهش در فصل مقدمه، در فصل «مرور و بازنگری»، پس از مرور ادوار پیشین جشنواره، بهمنظور ترسیم شمای کلی جشنواره دهم، شرحی از اجرای این رویداد ارائه شده است. فصل «تحلیل و ارزیابی»، جشنواره دهم را بنابر متغیرها و مؤلفههای کمّی و کیفی تحلیل نموده است. در ارزیابی کمّی، حوزههایی نظیر تعداد آثار دریافتی، تعداد شرکتکنندگان (با تفکیک جنسیتی)، ارزیابی شرکتکنندگان (بنابر میزان تحصیلات)، میزان مشارکت استانها، میزان حضور هنرمندان خارجی، میزان استقبال جامعه (هنرمندان و عامه)، و غیره مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به دادههای در دسترس نمودارهایی تهیه و ارائه نموده است. ارزیابی کیفی مبتنی بر آراء تحلیلی و انتقادی اصحاب هنر و با روش مصاحبه و گفتوگو با صاحبنظران، مسئولین و دستاندرکاران این دوره و دورههای پیشین جشنواره صورت پذیرفته و تصویری کلی از نقاط ضعف و قوت جشنواره دهم بهدست داده است. در آخرین بخش این فصل، تحت عنوان «ارزیابی دهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر»، اهم مسائل مورد ارزیابی جشنواره در دو گروه ملاحظات درونجشنوارهای شامل اهداف، پرسنل، ساختار مالی، ساختار فیزیکی، آثار، مخاطب، برگزاری، ارتباطات، بهطور تفصیلی، و ملاحظات برونجشنوارهای اعم از تأثیرات هنری، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در سطح ملی و بینالمللی، بهطور اجمالی، بررسی شده است.
در این گزارش دو مدل ارزیابی «ارزیابی متوازن در چهار محور مخاطب، فرایندهای داخلی، فرایندهای مالی، رشد و بازخورد» و «تحلیل نقاط قوت و ضعف-فرصتها و تهدیدها» که در مباحث مدیریتی جهانی شناخته شده و استفاده میشوند، به منظور مطالعه میزان موفقیت جشنواره در «انطباق عملکرد جشنواره با اهداف از پیش تعیینشده» مورد استفاده قرار گرفته است. در انتها نیز راهکارهایی برای ارتقای سطح کیفی برگزاری جشنواره ارائه شده است.