آسیبشناسی سیاستگذاری و حکمرانی مسجد در ایران بعد از انقلاب
نشست تخصصی «آسیبشناسی سیاستگذاری و حکمرانی مسجد در ایران بعد از انقلاب» شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ با حضور کیومرث اشتریان (عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران) و سید مجید امامی (عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع)) و میثم فرخی (عضو هیئتعلمی دانشکده رفاه) در دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست کیومرث اشتریان از عدم ضرورت سیاستگذاری در همه عرصههای فرهنگی سخن گفت و تصریح کرد: گاهی سیاستگذاریکردن باعث اعوجاج و انحراف بعضی نهادها از کارکردهای اصلیشان میشود. از اینرو باید بدانیم ضرورتی ندارد در همه عرصهها ورود کنیم و گاهی سیاستگذاری نکردن، عین سیاستگذاری است. مسجد از یک سو به دلیل فعالیتهای سیاستگذارانه مستقیم و از سوی دیگر به دلیل فضای سیاسی اجتماعی بیرون از مسجد، به تدیج از یک نهاد تبدیل به سازمان شده است. ما ویژگی نهادبودن مسجد و کارکردهای آن را از بین برده و آن را تبدیل به یک سازمان اداری، سیاسی و نظامی کردهایم.
او با توضیح تفاوتهای سازمان و نهاد، اضافه کرد: نهاد، مفهومی فراتر از سازمان است که مجموعهای از عرف و آداب و رسوم را دربرمیگیرد که ارتباطات اجتماعی را سازماندهی میکنند. نهاد، مبتنی بر مشارکت داوطلبانه است و ما در انها شاهد نوعی از آزادی عمل در افراد هستیم. اما ما این وضعیت را در حوزه مسجد تغییر دادهایم؛ یعنی مشارکت و آزادی فالیتهای اجتماعی دینمدارانه مردم بهشدت محدود شده و مسجد تبدیل به یک سازمان شده است. سازمان، سلسهمراتب اداری و محدود است که تقسیمکار مبتنی بر وظایف قانونی و رسمی دارد. تفسیری از نهاد وجود دارد که معتقد است حین برقراری ارتباطات اجتماعی از درون، خودبهخود قواعدی بنا به اقتضائات مادی، معنوی و تاریخی تعیین میکنیم که بر ما حاکم میشوند. این تفسیر برای نهاد مسجد کارآمد است چون درون نهاد مسجد برخی ارتباطات اجتماعی شکل میگیرد. همچنین با توجه به تقسیم دوگانه از نهاد که اولی ساختاریافته با قواعد مشخص، مستحکم و رسمی است مانند دادگاه، مجلس و ... و دیگری کمتر ساختاریافته، مسجد جزء نهادهای کمتر ساختیافته است که امتیاز آن هم در همین است. مسجد یک نهاد ساختارنیافته است که قواعد آن از درون خودش شکل میگیرد و یک جزیره منطقهای حول خود درست میکند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران با بیان اینکه چند ساختار سلسلهمراتبی از درون و بیرون به مسجد تحمیل شده، درباره دلایل تبدیل این نهاد به سازمان اظهار داشت: اولین مورد، سلسلهمراتب ساختار اداری است که از طریق مرکز رسیدگی به امور مساجد در تهران و شهرستانها ایجاد شده است. دومی، ساختار سلسلهمراتبی سیاسی است که سایه خود را روی مسجد میاندازد. در این سلسلهمراتب، ترجیحات ارزشی سیاسی وجود دارد که هر فرد با هر گرایشی نمیتواند در این ساختار قرار گیرد. دیگری سلسلهمراتب نظامی تحمیلشده به روحانیت است که از طریق فعالیتهای بسیج و ... سامان مییابد. یک ساختار سلسلهمراتبی منفعتی و ارتزاق روحانیت هم وجود دارد که به شکل نامرئی میتواند سایه خود را تحمیل کند. این چند ساختار سلسلهمراتبی باعث شدهاند مسجد از حالت یک نهاد به طفیلی سازمان ادرای، سیاسی و نظامی تبدیل شود و مردم نتوانند مشارکت آزاد و عملی خود را در آن سامان دهند. در اوان انقلاب معتمدین محل اعم از معلم و ...، بهراحتی میتوانستند در مساجد جوانان را گرد هم بیاورند و کلاسهای مختلفی برگزار کنند اما امروز چنین نیست و مسجد به بلندگو یا انجاموظیفهدهنده یک اقلیت خاص تبدیل شده است و همین باعث شده گرایشهای واگرایانه بیشتر شود. این سلسلهمراتبهای اداری، نظامی، سیاسی، معنایی و اقتداری باعث شده روحانیت هم از کارکرد اصلی خود در مسجد، تهی و عاری شود. مجموعه این عوامل دست به دست هم داده و مسجد را به یک سازمان یا بخش کوچکی از یک سازمان تبدیل کرده است که در آن روحانیت که قبلاً بخش از بدنه اجتماعی بود، دیگر رابطه معناداری با محلات ندارند.
در ادامه سید مجید امامی با مفروضدانستن کارکردهای متکثر مسجد با توجه به زمان پیامبر (ص)، درباره چالش جدی مسجد بهمثابه نهاد اجتماعی گفت: چالش جدی مسجد بهمثابه نهاد اجتماعی، عدم بازتولید الگوی نهادی مسجد در ارتباط با شهر مدرن است. هم تفکیک نهادی و هم ساخت شهری و معنازدایی از فضاها، اصلیترین مانع و مهاجم به الگوی چندکارکردی نهاد مسجد هستند. بر همین اساس در بهترین حالت، شهر مدرن و توسعه شهری مستقل از ساختهای انسانپایه به دلیل محلهزدایی و زوال محله، مسجد را از یک فضا تبدیل به یک مکان در کنار مکانهای دیگر کرده است. روحانیت، بازاریان و عموم مردم همچنان در شهر هستند اما روابط اینها به شدت اتمیزه و از هم گسیخته شده است. این تحلیل که بحران کارکردی مسجد به دلیل نارساییهای روحانیت است، نارسا و ناکافی و تعارضآمیز است. اتفاقاً در نگاه نهادگرایانه، مسجد با ورودیهای اقتصادی، اجتماعی و نقشها و خصلتهای درون این نهاد، یک خروجی دارد که میتوان اسم آن را حوزه عمومی دینی گذاشت. مسجد از اواخر قاجار حوزه عمومی دین را شکل داده است اما در شرایط فعلی از حوزه عمومی یا عقب مانده یا پس رانده شده است که دلیل آن را پسراندهشدن حوزه عمومی در ایران میدانم که متعاقب آن، حوزه عمومی مسجد و حوزه عمومی دینداران هم تضعیف شده است. بنابراین چالش جدی، توسعه شهری و محلهزدایی و بههم ریختن نظم جماعتهای محلی، قومی و انسانی در شهرهاست. چه آنکه هرچه به سمت محیطهای غیرشهری میرویم، مساجد سرحالتر هستند.
گزارش از: بهاره رضایی