مسجد اجتماعی و اقتضائات محله و شهر
ششمین پیشنشست تخصصی همایش ملی «مسجد و نظم اجتماعی در ایران» با عنوان «مسجد اجتماعی و اقتضائات محله و شهر» سهشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ با حضور اردشیر انتظاری (عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی) و میثم مهدیار (عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی) در دانشکده علوماجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
در ابتدای این نشست میثم مهدیار درباره نقش مسجد پیش و پس از انقلاب ایران گفت: فوکو در مقالاتی که نوشته، انقلاب ایران را انقلابی با حضور همه افراد میداند. این در حالیست که درباره انقلابات فرانسه و روسیه و ... گفته میشود ۲۰ الی ۳۰ درصد مردم در انقلاب حضور داشتهاند. پهنه انقلاب ایران از پایتخت تا دورترین روستاها گسترش یافته بود. این شمولیت انقلاب اسلامی همواره برای ناظرانی که نگاه عمیقتری به انقلاب ایران داشتهاند، جذاب بوده است. لیلی عشقی در کتاب زمانی میان زمانها به دلایل حضور جدی مردم در انقلاب اشاره میکند. انقلاب ایران خیلی سریع و طی یک سال به نتیجه رسید. یکی از اصلیترین شتابدهندههای انقلاب، مسجد بود. در دوران جنگ هم در وضعیتی با دستخالی، در مقابل کل دنیا توانستیم مقاومت کنیم؛ مقاومتی که معطوف به سلاح نبود. این مقاومت معطوف به بدنه اجتماعی و پشت جبهه اجتماعی بود که شبکه مساجد آن را تأمین میکرد. اگر قدرت بسیجکنندگی مساجد در پشت جبهه نبود، جنگ نتیجه متفاوتی داشت. نقش مساجد پس از جنگ به دلیل فرازوفرودهای توسعه شهری کمرنگ شد تا اینکه به امروز رسیدیم. مسجد فارغ از دین، یک نهاد اجتماعی سنتمنداست و با جامعه و سنت اجتماعی و فرهنگی ما پیوند دارد. ما همواره برای زندگی خود و بهسامانکردن آن نیاز به مسجد داریم و باید از ظرفیت آن برای بازتولید نظم اجتماعی بهره ببریم.
در ادامه اردشیر انتظاری به نسبت مسجد و محله اشاره و خاطرنشان کرد: محله یک اکوسیستم است که از عناصر مختلفی تشکیل شده است. یکی از این عناصر مسجد است که محلی برای عبادت اما با ساحتهای مختلف است که آنها هم عبادت تلقی میشوند. حیات اجزای این اکوسیستم به هم وابسته است؛ به نحوی که اگر یکی از اجزا آسیب ببیند، حیات بقیه اجزا هم دچار آسیب میشود. در ادبیات غربی، شهر را بر اساس بازار شناسایی میکنند اما درخصوص شهرهای ایران، یا مکان مذهبی کانون اولیه شکلگیری بازار بوده یا کانون مذهبی بعداً در دل بازار ساخته شده است. بنابراین محله ارتباط تنگاتنگی با مسجد دارد و این برآمده از شرایط تاریخی ما است که این پیوند ناگسستنی و چند سیمی را رقم زده است.
او در انتقاد از سیاستهای مدیریت شهری در تضعیف نسبت محله و مسجد، افزود: اتفاقاتی که منجربه تضعیف محله شده، باعث شده مسجد نیز تضعیف شود. سیاستهای غلط مدیریت شهری ازجمله این اتفاقات هستند که با نگاه فیزیکال خود، به ماهیت اجتماعی شهر و زندهبودن آن توجه نمیکنند. این سیاستهای غلط شهری لطمات جبرانناپذیری را به محلات و همینطور مساجد وارد کرده است. محلات دیگر کارکرد محله را ندارند و به سکونتگاه تبدیل شدهاند. بلندمرتبهسازی و تراکمفروشی باعث شده تعداد زیادی واحد مسکونی ایجاد شود که درصد خیلی بالای آن مستأجر هستند که دائم محلههای خود را تغییر میدهند. بیشتر از ۵۰ درصد ساکنان تهران، مستأجر هستند و همین موضوع باعث شده وضعیت اکوسیستمی محله مخدوش شود. در این شرایط، مسجد جایگاه سابق خود را ندارد و مردم بیشتر برای ثواب نماز به مسجد میروند و هیچ ارتباط یا پیوند اجتماعی میان آنها وجود ندارد. ما موظف به احیای مساجد هستیم و این موضوع باید در نظام حکمرانی، قانونگذاری و ... اتفاق بیفتد تا مسجد جای واقعی خود را در جامعه اسلامی داشته باشد. تداوم نقش کانونی مسجد در حیات اسلامی منوط به حفظ کارکرد اجتماعی آن است. لذا باید امور آن را به مردم واگذار کنیم؛ همانطور که باید اقتصاد، مدیریت و بقیه امور خود را نیز به آنها بسپاریم. همچنین رویکرد فرهنگی و اجتماعی باید جایگزین سیاستهای ضدهویتی و رویکرد فیزیکال بر شهر شوند.
گزارش از: بهاره رضایی