کارکرد هنرهای تجسمی در کاهش نگرانیهای اجتماعی حاصل از کرونا
![کارکرد هنرهای تجسمی در کاهش نگرانیهای اجتماعی حاصل از کرونا](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2021/11/750xauto_0815462.jpg)
نشست مجازی «کارکرد هنرهای تجسمی در کاهش نگرانیهای دامنهدار اجتماعی حاصل از کرونا» دوشنبه، ۱۰ آبان ۱۴۰۰ با حضور زهرا عبدالله؛ پژوهشگر و مترجم حوزه هنر و دبیری طیبه عزتالهینژاد؛ عضو هیات علمی پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات، برگزار شد.
در این نشست زهرا عبدالله در مقدمه سخنان خود با استناد به گزارشی از خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی در مهرماه ۱۴۰۰، از افزایش ضریب اشغال بیمارستانهای روانپزشکی در دوران کرونا به نقل از جلیل کوهپایهزاده رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران اشاره کرد و گفت: مطابق این گزارش، بیش از ۲۵ درصد از افراد جامعه دچار اختلالات روانی شناختی شده و بیمارستانهای روانپزشکی شلوغتر از گذشته شدهاند. گزارش طرح پژوهشی با عنوان «تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و سلامت روان کویید۱۹» انجام شده در پژوهشکده مرکز آمار اطلاعاتی را در این خصوص ارائه میدهد و نتایج بررسی سلامت روان افراد ۱۸ سال به بالا نشان داده که حدود ۴۲/۸ درصد جمعیت کشور با احساس اضطراب و عصبانیت مواجه هستند. بهطور مشخص، ترس، نگرانی و دلهره واژگانی پر بسامد در مواقع بحرانی هستند که مراتبی از بیثباتی و ناامنی را در سطوح مختلف فردی و اجتماعی منعکس میسازند. به تصویر کشیدن موضوع ترس، باعث میشود آن را فراروی خود قرار دهیم و از منظر جدید به آن نگاه کنیم.
عبدالله در ادامه ضمن نام بردن از انواع ترس مثل ترس از فضاهای باز، اضطراب فراگیر، وحشتزدگی، استرس پس از سانحه، جمعهراسی و ...، با اشاره به روشهای مواجهه با ترس از طریق هنر، آنها را به سهگونه روشهای مولفمحور، مخاطبمحور و مسألهمحور قابل تقسیم دانست و اظهار داشت: در روشهای مولفمحور خالق اثر، فارغ از تأثیر احتمالی اثر بر مخاطب، به خلق اثر میپردازد. در روشهای مخاطبمحور، خلق اثر معطوف به ایجاد تغییر در مخاطب است که این تغییر میتواند در جهت تعلیم، تحذیر یا ترغیب مخاطب باشد و نهایتاً در روشهای مسألهمحور، راهکارهای مسألهمحور، صرفاً معطوف به مسأله یا چه بسا، شیفت و یا تحریف از آن هستند.
این پژوهشگر و مترجم حوزه هنر، سپس به ذکر نمونههایی در آثار تجسمی در مواجهه با ترس پرداخت و خاطرنشان کرد: «تخلیه عاطفی (to liberate emotions) از طریق ترسیم ترس و نگرانی» جزء راهکارهای اول است. طبق یکی از مهمترین نظریههای هنری، اثر هنری بازتاب ادراکات و احساسات هنرمند از واقعیت بهشمار میرود. ازسوی دیگر، همانطور که گریه عامل تخلیه احساسات، غم و نگرانی است، خلق اثر هنری نیز میتواند مایه تخلیه احساس ترس و نگرانی باشد. در طول تاریخ وقایع و فجایع بسیاری الهامبخش هنرمندان بوده و وحشت ناشی از آنها در آثار هنرمدان پدیدار شده است. مثل طاعون یا مرگ سیاه قرن ۱۴ میلادی به عنوان مهلکترین بیماری فراگیر تاریخ بشر که منشأ خلق آثار متعددی از هنرمندان با عنوان رقص مرگ شده است که در این زمینه میتوان از آثاری چون «شکنندگی انسان» اثر سالوادور روزا در ۱۶۵۷ م، سقوط بوفالوها در سال ۱۹۸۹ اثر david wajnarowicz در واکنش به شیوع ایدز در دهه ۱۹۸۰ و خودنگار ادوارد مونش در ۱۹۱۹ پس از ابتلای نقاش به آنفولانزای اسپانیایی، نام برد.
«فراروی از ترس از طریق انعکاس مهابت زیباشناختی آن»؛ تسلیم در برابر عظمت پدیده و پذیرش جلال و مهابت آن، از دیگر راهکارهای روبهروشدن با ترس است که چهبسا فرصت و امکان ویژگیهای دیگر پدیده به غیر از ترس و فرارفتن از وحشت مربوط به آن را فراهم میکند مثل تصویر «سونامی» از مجموعه آثار دوازدهگانه Stephanie peters با موضوع فجایع طبیعی.
«حساسیتزدایی از طریق مواجهه مداوم» که در هنردرمانی به آن prolonged exposure therapy میگویند، از روشهای شناختهشده و رایج در کاهش استرس و ترس است. در این روش، از طریق مواجههسازیهای مداوم و تلقین استرس تحت نظارت متخصص، فرد در محیطی امن و کنترلشده، جزئیات ترس را به دفعات تجربه و تصورمیکند تا نسبت به عامل استرس و ترس، حساسیتزدایی شود. مثل چهار نمونه از ۱۱ نقاشی dewi در طی ۶ ماه هنردرمانی. «اطلاعرسانی، آموزش و هشدار» مورد دیگری است که خیلی شناخته شده و شاید در کشور ما بیشتر از دیگر راهکارها استفاده میشود. در این روش، آگاهی نسبت به مسألهای که مایه ترس و هراس همگانی میشود، به میزان قابل توجهی از اقدامات نابجا در قبال آن جلوگیری میکند و عوارض ناشی از برخورد نامناسب با آن را کاهش میدهد. از بدیهیترین و رایجترین شیوههای تحقق این امر، استفاده از پوسترهای تصویری و بنرهای اطلاعرسانی در مکانهای عمومی، محلهای تردد و یا پخش تیزرهای آموزشی و آگهیهای اطلاعاتی در شبکههای اجتماعی و رسانههای عمومی است.
«افزایش آگاهی از طریق سیموله کردن یا شبیهسازی شرایط» را میتوان از موارد دیگر دانست. ترس از افراد، محیطها و ابزارهای جدید بهویژه برای کودکان بسیار رایج است. مشاهده عینی فرآیند تکوینی رویداد، ترس و نگرانی را به میزان قابل توجهای کم میکند و چهبسا آشنایی پیشینی مانع از رخدادهای ناخواسته و ناشیانه میشود. امروزه فناوری شبیهسازی در آموزش مهارتهای پیچیده فضانوردی، خلبانی و کاوشهای زیردریایی کاربرد زیادی پیدا کرده است. در همین راستا به منظورکاهش لطمات عدم آشنایی با موقعیتهای نگرانکنند، استفاده از این فناوری میتواند بسیار کاربردی باشد. بازی ویدیویی شرکت طاعون یا همان پلانگ اینک را که در سال ۲۰۱۲ در انگلستان ساخته شده، با بهرهگیری از دستاوردها و مدلهای علمی، نحوه تولید و تکثیر ویروسها و انگلها را نشان میدهد که امکان شیوع ویروسهای اپیدمی را برای بازیگر فراهم میکند.
تقبیح بیاحتیاطی و کنشهای مخاطرهآمیز، برقراری تعامل از طریق کاربرد نمادهای آشنا، پیشگیری از رخداد از طریق هشدار به اطرافیان، تشویق به مشارکت جمعی و تجربه در جمع بودن، تحریک روحیه حماسی، تحریک سائقههای مذهبی، تحریک همدلی و توجه نهادهای مردمی و اجتماعی، اتخاذ رویکرد رئالیستی به شرایط و بازتاب مستقیم و مستند حقایق و ارائه راهکار برای حل بحران و رفع عامل نگرانی، از دیگر مواردی بود که زهرا عبدالله در اشاره به راهکارهای هنر تجسمی در مواجهه با ترس و نگرانی عنوان کرد.
گزارش از: فریبا رضایی
![اخبار جعلی و رسانههای اجتماعی در دوران کرونا](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2020/07/80x80_0532361.jpg)
اخبار جعلی و رسانههای اجتماعی در دوران کرونا
![دلالتهای تسکینی فرهنگ و هنر در عصر فاصلهگذاری](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2020/07/80x80_05281120.jpg)
دلالتهای تسکینی فرهنگ و هنر در عصر فاصلهگذاری
![کرونا و تحولات آیینهای اجتماعی](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2020/07/80x80_0518504.jpg)