ایرانیان چه فیلم‌هایی می‌بینند؟

ایرانیان چه فیلم‌هایی می‌بینند؟

دومین نشست از سلسله‌نشست‌های تحلیل یافته‌های «موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی» با تمرکز بر یافته‌های حوزه فیلم و سینما، دوشنبه  ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ با حضور اعظم راودراد (استاد تمام ارتباطات دانشگاه تهران)، کیوان کثیریان (کارشناس و منتقد سینما)، محمدمهدی عسگرپور (سینماگر)، محمود اربابی (معاون سابق توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی)، فاطمه فلاح (عضو شورای علمی طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی) و با دبیری مصطفی اسدزاده (عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) به‌صورت مجازی برگزار ‌شد.

در این نشست ابتدا فاطمه فلاح با بیان اینکه در سال ۹۷ کارهای مطالعاتی و نظری موج سوم «پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی» و سپس در سال ۹۸، گردآوری اطلاعات آن انجام شده، برگزاری این نشست‌ها را اقدامی در مسیر رسانه‌ای کردن اطلاعات پیمایش دانست و با ارائه اطلاعاتی از آن گفت: هدف از انجام یک پیمایش، صرفاً تولید داده نیست بلکه هدف، رسانه‌ای کردن آن‌ها جهت تحلیل این اطلاعات است. مطابق داده‌های کسب‌شده از این پیمایش، تنها ۲۲/۳٪ شهروندان در سال گذشته سینما رفته‌اند که با کاهش سن، افزایش سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی، رفتن به سینما در افراد بیشتر می‌شود. میانگین تماشای فیلم سینمایی نیز، ۳/۸۷٪ یعنی نزدیک ۴ بار در سال است.

اعظم راودراد سخنران اول این برنامه با صحبت درباره مخاطبان و نامخاطبان سینمای ایران، در تحلیل یافته‌های این پیمایش اظهار داشت: طبق این داده‌ها، مخاطبان سینما در ایران در سال ۹۸، ۲۲% بوده که معنایش این است که ۷۸% جزء نامخاطبان سینمای ایران بوده‌اند. یکی از نکات مغفول این پیمایش، این است که فیلم کمدی در بین گزینه‌های این پرسشنامه نیست. به همین جهت است که فیلم خانوادگی در اولویت اول مخاطبان ایرانی قرار گرفته است درحالی‌که با استناد به پژوهش‌های دیگر، اگر گزینه فیلم کمدی هم در پرسشنامه بود، اولویت اول مخاطبان به این ژانر تعلق می‌گرفت. با مقایسه‌ای که بین سه موج این پیمایش داشتم، به نظر می‌آید که ما رشدی در نسبت جمعیت مخاطب ایران طی این ۲۰ سال نداشتیم؛ رشد به تعداد داشته‌ایم ولی در نسبت به جمعیت، می‌بینیم که این درصد، تغییری نکرده است. نکته دیگر اینکه، غالب سینماروها در موج اول، از طبقه متوسط جامعه بوده‌اند ولی در دوره سوم، آن متوسط‌ها کنار رفته و الآن مخاطبان، از طبقات متوسط روبه بالا و بالاتر هستند. به‌عبارتی، جمعیت طبقه متوسط ریزش پیدا کرده و مخاطبان، از طبقات بالای جامعه شده‌اند. مخاطبان عمده سینما در همه دوره‌ها، جوانان، دانشجویان و افراد با تحصیلات دانشگاهی بوده‌اند. مقایسه مخاطبان با نامخاطبان، نشان می‌دهد که نامخاطبان، تقریباً ۴ برابر مخاطبان هستند. همین جمعیت ۴ برابری نشان‌دهنده اهمیت مطالعه این قشر است که چرا سینما نمی‌روند.


او در بخش دیگر سخنان خود با بیان اینکه بسیاری از مخاطبان از طریق پلتفرم‌ها فیلم می‌بینند اگرچه سینما نمی‌روند، درباره دلایل کم‌بودن مخاطبان سینما اذعان کرد: نامخطبان با محتوا، مسائل تکنولوژیک و مسائل اقتصادی مشکل دارند که سینما نمی‌روند که اگر این مشکل‌ها برطرف شود، ممکن است به سینما بروند. بنابراین مشکل اصلی کم‌بودن مخاطبان سینمای ایران، نبود یا کمبود تنوع در سینمای ایران است؛ تنوع سبکی یا ژانری (کودکان و نوجوانان، ژانر وحشت)، تنوع موضوعی (سیاسی-انتقادی) و تنوع نگاه به مسائل مختلف که همه این موارد باعث یکدستی فیلم‌ها و جذب مخاطبان محدود شده است.  

استاد دانشگاه تهران در پایان، ضرورت وجود یک پژوهش مستقل در سطح ملی در باب سینمای ایران را که هم مخاطبان و هم نامخاطبان ایران را بررسی کند و هم‌چنین وجود صدای گروه‌های مختلف در سینمای ایران را یادآور شد.


محمدمهدی عسگرپور ضمن تأیید سخنان خانم راودراد در رابطه با ریزش طبقه متوسط، آن را نتیجه ساخت پردیس‌های سینمایی در شمال شهر تهران دانست و در ادامه با توضیح درباره خصوصیات جامعه ایرانی تصریح کرد: اساساً شناخت جامعه ایرانی از طریق نظرسنجی سخت است. جامعه ایرانی پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد چراکه ما جامعه خیلی صریح و رکی نداریم. مخاطبان ما دچار خودسانسوری هستند و بخشی از اطلاعات خود را ارائه نمی‌دهند به‌خصوص زمانی که سوالات، درست و با برنامه، طرح‌ریزی نشده باشد. به همین دلیل من فکر می‌کنم با پدیده‌ای مواجه‌ایم که در فیلم‌ها و برخی از سکانس‌های آن‌ها می‌بینیم که نوعی از ریاکاری و پنهان‌کاری در آن‌ها دیده می‌شود. به همین دلیل، بخش قابل توجهی از نظرسنجی‌ها را فاقد اقبال می‌دانم. نکته دیگر این است که در همین ایام اخیر، مسأله بسط شبکه خانگی به قدری گسترده شده که اگر همین الآن، دوباره یک نظرسنجی انجام شود، مطمئن هستم که این آمار تغییر خواهد کرد. مسأله بعدی، فقدان نگاه استراتژیک در میان دولت‌ها یا همان حاکمیت است که علاقه چندانی به این حوزه‌ها ندارد. حاکمیت پیچیدگی‌هایی که در حوزه مدیریت و فرهنگ وجود دارد، تبدیل به یک زیرساخت نمی‌کند. همین فقدان نگاه استراتژیک و نیز فقدان زیرساخت‌های لازم، باعث می‌شود که فیلم‌سازان نتوانند در ژانرهای مختلف فیلم بسازند. بنابراین وقتی این اتفاق نمی‌افتد، آمار ما هم در همین مسیر حرکت می‌کند. فیلم‌سازان ما چه در تولید فیلم و چه در نمایش آن، دچار عملیات پارتیزانی هستند. عملیات مانند بقیه جاهای دنیا، عملیات نرمالی نیست. بنابراین مسأله جذب مخاطب هم بر همین اساس صورت می‌گیرد. اگر ما در سال، 5 مورد پارتیزان داشته باشیم، آمار جابه‌جا می‌شود که دولت در تلاش است تا از تعداد آن‌ها کاسته شود که اگر این اتفاق بیفتد، آمار تغییر خواهد کرد.


کیوان کثیریان سخنران سوم برنامه دلیل سینما نرفتن مردم را به مولفه‌های متعددی مرتبط دانست و خاطرنشان کرد: بخشی از ماجرا، این است که هنوز علاقه‌مندی به سینما و درک اهمیت آن توسط سیاستگذاران فرهنگی و بالاتر از آن، احساس نمی‌شود و به نظر می‌رسد که سینما، هنوز موضوع مهمی برای سیاستگذاران نیست. یکی از مشکلات دیگر این طبق فرمایش خانم راودراد، این است که تنوع ژانر و تنوع دیدگاه در سینما کم است. لذا یک سیاستگذاری‌ای لازم است که به شکل سیستماتیک، فیلمسازان را برای ساخت ژانرهای مختلف آزاد بگذارد تا بتوانند سلایق مردم را هم پوشش دهند. البته در صورت محقق‌شدن، ما نباید مسأله ممیزی را در این صورت دست‌کم بگیریم که فیلم‌ها ممیزی خواهند شد. به همین دلیل، فیلم‌ها کم‌کم بی‌خاصیت می‌شوند و وقتی بی‌خاصیت می‌شوند، مردم دیگر آن‌ها را نمی‌بینند. وقتی کیفیت و تنوع فیلم‌ها پایین می‌آید، مردم سرگرمی‌هایشان را جای دیگری می‌برند. لذا باید این تنوع دیدگاه‌ها، از سوی حاکمیت تحمل شود و مورد استقبال قرار گیرد.

این منتقد سینما با تشریح ویژگی‌های سینمای ایران، اضافه کرد: سینمای ما الآن، تاحدودی به شناگری دست‌وپا بسته مبدل شده که باید در جای عمیق هم شنا کند. یک سینمای بی‌بخار است که می‌خواهد با لطایف‌الحیل و با شعار «سینمای سرگرمی»، با انواع شوخی‌ها و بدآموزی‌ها، صرفاً به دنبال سرگرم کردن مردم است و با همین شوخی‌ها و بازیگران، درحال نازل کردن سطح سلایق مردم است و مردم هم مجبورند وقتی فیلم سالم‌تری نیست، آن‌ها را ببینند. ظاهراً سلیقه برتر و نیرویی وجود دارد که سینما را در سطح سرگرمی نگه دارد. در چنین شرایطی‌ست که وقتی ژانر اجتماعی، رزمی، ترسناک و ... نیست، مردم به سالن‌های سینما نمی‌روند و سلایق خود را به سمت فیلم‌ها و vodها می‌برند.



گزارش از: فریبا رضایی


مشاهده فیلم نشست




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید