مطالعه انتقادی ابعاد هنری و رسانهای موسیقی محرم
![مطالعه انتقادی ابعاد هنری و رسانهای موسیقی محرم](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2019/11/750xauto_071254750xauto_013541IMG_4894.jpg)
نشست تخصصی «مطالعه انتقادی ابعاد هنری و رسانهای موسیقی محرم» مهر 98 با حضور دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیئت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه تهران و دکتر عبدالله بیچرانلو، عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران، با دبیری امیررضا تجویدی برگزار شد. مشروح مباحث مطروحه توسط سخنرانان که کوشیدند اهمیت جایگاه هنر موسیقی در آیینهای سوگواری و مناسک دینی ماه محرم، ابعاد هنری و رسانهای موسیقیهای تولیدشده در این عرصه، نحوة کاربست آنها و نیز چگونگی تآثیرگذاری این تولیدات بر مناسک و آیینهای ماه محرم را واکاوی نمایند، از نظر میگذرد.
در مقدمه، دبیر نشست با اشاره به اهمیت موضوع جلسه، بیان نمود که هر سال در کشور ما به مناسبت فرارسیدن ماههای محرم و صفر، مناسک و مراسم عزاداری برای امام حسین(ع) و یاران ایشان برگزار میشود. این مناسک شامل انواعی از عزاداری برای سیدالشهدا(ع) است که در آنها تلاش میشود مبتنی بر نیاز و وضعیت روز جامعه، شیوههای عزاداری به شکلی خلاقانه و بهروز صورت گیرند. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین جلوهگاههای فرهنگ عزاداری محرم، استفاده از هنر موسیقی در آیینهای عزاداری مرتبط با این ایام به ویژه مداحی است، که در سالیان مختلف دچار تحولاتی شده و در عرصههای گوناگون مدعیان مختلفی پیدا کرده است. هدف اصلی این نشست، تبیین و تنویر ابعاد هنری موسیقیهای تولیدشده برای ایام عزاداری محرم و صفر است. تجویدی افزود: در این جلسه قصد بر آن است تا نحوة کاربست این موسیقیها در دل آیینها و مناسک تشریح شده و به این مهم پرداخته شود که آثار مذکور، چگونه بر مناسک و آیینهای عزاداری تأثیر داشتهاند.
موسیقی، هنر – رسانه است
در آغاز، بیچرانلو با بیان اینکه موسیقی به عنوان یک هنر-رسانه شناخته میشود، اظهار داشت: موسیقی برانگیزانندة عواطف است، شوری در شنونده ایجاد میکند و با احساسات او سروکار دارد؛ موسیقی جنبة زیباییشناختی دارد که بعد هنری آن را شکل میدهد. از طرف دیگر، موسیقی ابزار انتقال یک پیام و اندیشه نیز است. در قالب هر نوع موسیقی که به مخاطبان عرضه میشود امکان ارائة اندیشهای وجود دارد. بعلاوه، موسیقی هم مخاطب عام و هم مخاطب دارد. آن بخش از موسیقی که رویکرد عامهپسند دارد، معمولاً به مخاطب عام نظر دارد. برخی از گونههای موسیقی مثل موسیقی کلاسیک و بخشی از موسیقی سنتی ما نیز به مخاطب خاص و نخبه نظر دارند. موسیقی ظرفیت کنترل بدن را نیز دارد؛ یعنی از طریق تهییج میتواند بدن را به حرکت وادارد. مثالهای معروف آن در پروپاگاندا و تبلیغات است. در تبلیغات میتوان افراد را با موسیقی به حرکتهای حماسی مثل جنگ و هر گونه حرکت جمعی دیگر ترغیب کرد. بیچرانلو افزود: موسیقی وقتی در آیینها بکار میرود باز هم قدرت کنترل بدن را دارد؛ چه در آیینهای شادی و چه در آیینهای غم؛ چه در مواقعی که انقباض ایجاد میکند و چه در مواقعی که انبساط ایجاد میکند. بنابراین موسیقی بر بدن تأثیر مستقیم دارد. وی گفت: موسیقی هم در زندگی روزمره و هم در زندگی جدی، کارکرد دارد. وقتی میخواهیم فراغتی از زندگی روزمره داشته باشیم و ملالی که زندگی روزمره به ما داده را با فاصلة موسیقایی رفع کنیم، از موسیقی استفاده میکنیم. موسیقی در زندگی جدی و آیینها نیز کارکرد و کاربرد دارد. در اینجا تمرکز ما بر زندگی روزمره نیست بلکه بر آیینها است که مصداق زندگی جدی به شمار میروند.
نقش آیینی محرم و موسیقی آن در زندگی روزمره
بیچرانلو با ذکر این نکته که محرم به مثابه یک آیین در برابر زندگی روزمره تعریف میشود، گفت: آیینها در زندگی روزمره همچون علائم سجاوندی در زبان و نگارش عمل میکنند؛ نقشی که کاما به مثابه یک علامت سجاوندی و در یک متن دارد، تنفس دادن به جمله است و بخش بعدی جمله را از بخش قبلی جمله جدا میکند؛ آیینها هم در زندگی روزمرة ما چنین کارکردی دارند. آیین نوروز یک سال نو را از سال قبل جدا میکند؛ گویی بازدمی به زندگی ما میدهد. بیچرانلو گفت به همین سیاق، آیین محرم هرساله برای ما احیای معنوی و روحی ایجاد میکند. موسیقی محرم نیز این کارکرد پالایش و احیای روحی را تقویت و غنی میکند. بخشی از هر آیینی از طریق اجراهایی که در آن صورت میگیرد و نیز از طریق غنای هنری و زیباییشناسی که هر آیین دارد، معنا پیدا میکند؛ گاهی با استفاده از هنرهای تجسمی جنبة بصری آیین را غنی کنیم و گاه بُعد شنیداری آیین را تقویت میکنیم. موسیقی محرم کارکردی تقویت غنای زیباشناختی شنیداری آیین محرم را ایفا میکند.
بیچرانلو با اشاره به اینکه در فضای امروز، چندین روند بر فضای کلی فرهنگ از جمله آیین محرم تاثیرگذارند، افزود: یکی از این روندها، روند «جهانیشدن فرهنگ و ارتباطات» به معنای فشرده شدن زمان و مکان است که همة پدیدههای فرهنگی و اجتماعی را تحتتأثیر خود قرار میدهد. این روند البته با جهانیسازی که ماهیتی پروژهگونه دارد، متفاوت است. روند دیگر، روند «رسانهای شدن» است؛ ابعاد گوناگون زندگی دارد جنبة رسانهای پیدا میکند. پیرامون ما فرمها و نمادهای گوناگون رسانهای پدید آمده و فضای زندگی را اشباع کرده است. رسانهای شدن عمدتاً به شکل بصری بوده است و روند «مجازیشدن» هم در دو دهة اخیر به آن اضافه شده است. در دورهای در حدود دهههای 1950 و 1960 بحث از ساخت اجتماعی واقعیت، برجستهتر بود و افرادی نظیر لاکمن ساخت اجتماعی واقعیت را مطرح میکردند. میتوانیم ادعا داشته باشیم که امروز «ساخت مجازی واقعیت» موضوعیت و معنا یافته است. فضای مجازی در حوزههای گوناگون فرهنگ، خانواده، امنیت، اقتصاد، سیاست، محیط زیست و در حوزههای گوناگون نقش دارد. یکی از این حوزهها حوزة دین است. مجازی شدن در واقعیتهای مربوط به حوزة دین وارد شده است و در تولید و بازتولید واقعیتهای آن تأثیر گذاشته است. روند دیگر، «تجاریشدن» است که ذیل جهانیسازی مطرح میشود. همچنین اگرچه بسیاری ممکن است موافق این روند نباشند ولی ما امروز شاهد روندی به نام «زنانه شدن» است. زنانه شدن یعنی حضور و نقشآفرینی پررنگ و اساسی زنان در فضاهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ..... تاثیر این روند بر موسیقی محرم، امروز شاید به دلایل برخی تابوها چندان ملموس نباشد ولی باید با نگاهی معطوف به آینده مد نظر قرار گیرد؛ وقتی واقعیتهای اجتماعی جهان ما تحتتأثیر زنانهشدن قرار میگیرد، به طور طبیعی موضوع دین، محرم و موسیقی محرم هم تحت تأثیر آن قرار خواهد گرفت.
مجاری ارتباطی موسیقی محرم
در ادامه نشست، بیچرانلو با ذکر این نکته که موسیقی محرم از دو مسیر و مجرای کلی به مخاطبان خود عرضه میشود، گفت: یک مجرای اصلی این ارائه، مجرای ارتباطات انتقالی و مجرای دیگر، مجرای ارتباطات آیینی است. وقتی میگوییم مجرای ارتباطات انتقالی، منظورمان رسانههای جمعی بهطور کلی یا رسانهها به معنای آن رسانههایی است که امکان عرضة محتوای شنیداری دارند؛ یعنی مطبوعات جزو ارتباطات انتقالی است ولی اجرا یا پخش موسیقی در مطبوعات معنا ندارد. رادیو، تلویزیون و فضای مجازی مهمترین مصادیق این نوع ارتباط هستند. بخش مهمتر آن، مجرای ارتباطات آیینی است. مساجد، حیسنیهها، هیئتهای عزاداری و حتی مسیر پیادهروی اربعین در قالب خاص خود از این دسته محسوب میشوند. حتی زمانی که دستههای عزاداری به خیابان میآیند، بخشی از آیین عزاداری را به فضای عمومی میآورند که گستردگی و فراگیری مکانی زیادی دارد.
اسطورهسازی، تاریخسازی و ایجاد تراکمشناختی، آثار موسیقی انتقالی
وی در ادامه با اشاره به اینکه مهمترین آثار روانشناختی که برای رسانهها برشمرده میشود، بهویژه برای رسانهها جمعی یا عامهپسند مثل تلویزیون در نظر گرفته میشود، «اسطورهسازی»، «تاریخسازی» و «ایجاد تراکم شناختی» است. اگر بخواهیم از تلویزیون به مثابه رسانهای تأثیرگذار بر محرم استفاده کنیم یا درصدد باشیم موسیقی که در محرم عرضه میشود اثرگذاری فرهنگی داشته باشد، باید بر مبنای نظری دقیقی در این زمینه عمل شود. اکنون و در عمل، آنچه میبینیم این است که فضای تلویزیون و فضای مجازی کارکرد اسطورهسازی خود را در قالب سلبریتیسازی و میکروسلبریتیسازی نشان داده است. این عناوین به مداحانی اطلاق میشود که به شکل چهره درآمدهاند، رخدادی که به یکی از آفتهای این حوزه تبدیل شده است. در چنین شرایطی تلویزیون که رسانة عامهپسند است، ناچار است همین مسیر را انتخاب کند؛ باید به سمت فرهنگ عامهپسند برود و وقتی از این طریق وارد تعامل با مخاطب میشود، بر مبنای “اقتصاد توجه” یعنی تلاش ورقابت رسانههای گوناگون برای جلب توجه مخاطبان/کاربران بیشتر، عمل میکند که باعث میشود در مقابل رسانههای گوناگون موجود، تلویزیون توجه مخاطب بیشتری را به خود جلب کند.
بیچرانلو یادآور شد: در عین حال درست است که ما داریم از منظر انتقادی مطالعه میکنیم و ممکن است سیاستگذاران و برنامهریزان تلویزیون را نقد کنیم، ولی اگر تلویزیون بخواهد مخاطب و ببینده داشته باشد و به این موضوع بپردازد، یکی از شروط اساسی چنین رسانهای این است که به سراغ چهرهها برود تا جلب توجه بیشتری کند. بنابراین، در فضای رسانه از جمله تلویزیون جلب توجه، اهمیت زیادی پیدا میکند. و درست در این وضعیت است که یک مداح عادی که چندان شناخته شده نیست، جلب توجه نمیکند. وی تصریح کرد: به نظر میرسد این نوع رویکرد، نگاه درستی به دین ندارد و منجر به این شده که تلویزیون در کشور ما بسیاری از ظرفیتهایی که از آن انتظار میرود را نداشته باشد. متاسفانه در مجموع، نوع تعامل دین و تلویزیون در کشور ما مسیر درستی را طی نکرده و خطاهای زیادی در این زمینه رخ داده است. مثلاً در تلویزیون ما به تاریخ مذهب به درستی در قالب سریالهایی مثل مختارنامه پرداخته شده است و چون این تاریخ در قالب تلویزیونی درآمده، دراماتیزه شده و شکل تلویزیونی یافته است، انجام آن ممکن گردیده است. اما نمونهای از شکلهای نامناسب بازنمایی دین در تلویزیون پخش برنامههای سخنرانی بر منبرها است؛ چرا که آنها به صورت خام و در حالی که که ماهیت تلویزیونی ندارند، پخش میشوند که هم به منبر و هم به تلویزیون ضربه میزند. وی در ادامه در مورد تاریخسازی رسانهها گفت: رسانه برخی حوادث و برخی رویدادها و برخی آیینها را در اذهان ماندگار میکنند. از طریق اخبار تلویزیون، میتوان اجراهایی از موسیقی محرم را پوشش داد که در ذهنها بماند. در فضای فعلی نوع رویکردی که رسانههای ما به آیینها دارند، چنین قدرت و ظرفیتی ندارد چرا که خیلی روزمره است و تمایزی با آیینها در سالهای گذشته ایجاد نمیکند. به همین دلیل اتفاق خاصی را شاهد نیستیم که آن را در اذهان ماندگار کند. وی همچنین با اشاره به اینکه سومین کارکردی که رسانههای جمعی دارند ایجاد تراکم شناختی است، افزود: ایجاد تراکم شناختی به خصوص برای رسانهای مانند تلویزیون با عمقی حداقلی، در برابر کتاب که یک شناخت معرفتی عمیقی به ما میدهد بسیار مهم است؛ تلویزیون رسانهای سطحی است و به مخاطب آگاهی سطحی میدهد برای همین تلویزیون در قبال محرم و موسیقی آن، عمدتاً به شور میپردازد و چندان نتوانسته به عمق و تقویت شعور برود. بخشی از آن هم به این دلیل است که این رسانه به طور کلی، چنین ظرفیتی ندارد. برای مثال، رادیو در بسیاری اوقات در خصوص دین توانسته میزگردهای جدی برگزار و پخش کند که مثمر ثمر هم بوده است. تلویزیون هم تا حدی قابلیت دارد و میتوان در آن تاکشوهایی برگزار کرد؛ ولی اگر مدام چنین برنامههایی داشته باشد از قالب تلویزیون خارج و تبدیل به رادیو میشود. پس، تلویزیون بیشتر بر احساسات و شور متمرکز میشود. رویکرد جاری و غالب در رسانۀ تلویزیون در ایران، منجر به این شده که آنچه در فضای موسیقی محرم شاهدیم، فاقد غنای زیباییشناسی باشد؛ یعنی از سنتهای بومی موسیقی خودمان در این زمینه، مثل موسیقی مناطق گوناگون ایران (بوشهری، بندری، گیلکی، کردی، کرمانجی، بلوچی، و...) و نیز موسیقی دستگاهی و ... بهرهگیری نشده و در مقابل، به سمت موسیقی پاپ میل یافته است. اکنون موسیقی محرم در ایران عمدتاً به شکل موسیقی پاپ ارائه میشود و بسیاری از مداحان، برای جلب توجه و عامهپسند شدن از تولیدات موسیقی پاپ تقلید میکنند. بدین نحو موسیقی پاپ بازتولید میشود و ذائقه مخاطب به تدریج با موسیقی عامهپسند و همگونشدۀ فاقد غنا و تنوع، شکل داده میشود که این در بلندمدت بر روند و جگونگی برگزاری آیینهای محرم تاثیر میگذارد و آن را از معنای اصیل و پیشین خود تهی میکند.
سلبریتیزدگی موسیقی محرم در ایران و پیامدهای آن
در ادامه، بیچرانلو با اشاره به اینکه سلبریتیزدگی امروز به یکی از آفتهای موسیقی محرم تبدیل شده، گفت: موسیقی محرم امروز در تعارض با ضرورتهای و ویژگیهای آیینی است و در تلویزیون، موسیقی محرم به کاریکاتوری از اجرای آیین بدل میشود. امروز جریان غالبی که در این فضا میبینیم نماد سلبریتیزدگی است. مداحان امروز عیناً مثل میکروسلبریتیها یا سلبریتیهای حوزة موسیقی و فوتبال، به چهرههای فرهنگ عامهپسند تبدیل شدهاند، صفحة رسمی در شبکههای اجتماعی دارند و برای خودشان دنبالکننده جمع میکنند و با آنها وارد تعاملات مجازی میشوند تا تایید شوند. این پدیده پیامدهایی داشته است از جمله اینکه که خود فرد سلبریتی و فرهنگ شهرت در آن محوریت یافته است؛ در حالی که امام حسین(ع) و فرهنگ حسینی و عاشورایی باید محوریت پیدا کند. میدانیم واژة سلبریتی کلمهای است که از Celebrate به معنای تمجید و تحسینکردن و از ریشۀ حمد و ثنا میآید. وقتی کسی به سلبریتی تبدیل میشود، مورد ستایش و تمجید و تحسین قرار میگیرد. سلبریتیها همچون الههها، در جایگاهی فراتر از مردم عادی دیده میشوند و گویی هالهای قدسی دور شخصیت آنان کشیده شده است و وقتی افراد با آنها مواجه میشوند، تمجیدشان میکنند و احساسات ستایشگرانه بروز میدهند. در واقع امروزه مداحان به ممدوحان/سلبریتیها تبدیل شدهاند.
بیچرانلو با اشاره به اینکه امروز در فضای مداحی، علاقه و شیفتگی به امام حسین تا حدودی تحتالشعاع این ماجرا قرار گرفته است، افزود: امروز بسیاری از مردم در آیین عزاداری یک هیئت شرکت میکنند چون مداح معینی در آنجا است و آن چهره جهتدهندة این شرکت یافتن است.
به عبارتی اکنون در فضای مداحی ما دوگانة فرهنگ شهرت و فرهنگ حسینی ایجاد شده است. فرهنگ شهرت قواعد خاص خود را دارد و یعنی همین که چون یک مداح مشهور است به هیئتی با حضور وی میروند؛ به جای اینکه گفته شود که به هیئت عزاداری امام حسین میرویم، فارغ از اینکه مداح کیست، گفته میشود به هیات فلان مداح میرویم. هیئتها به اسم این افراد مشهور میشوند، به جای اینکه با آیین و یا ویژگی فرهنگی خاصی مشهور و شناخته شوند، با محوریت این افراد شهرت مییابند.
وی ادامه داد: «تجاریشدن» به عنوان یکی از روندها اینجا هم تأثیر خود را میگذارد. هر چه مداح مشهورتر باشد بدهبستان تجاری بیشتری پیرامون فعالیت وی شکل میگیرد؛ بهحدی که ممکن است کار به تبلیغات تجاری هم بیانجامد. «سیاسی» یا «جناحیشدن» آیین هم وجود دارد؛ چرا که وقتی مداحان شهره شدند، مرجعیت پیدا میکنند و وقتی مرجعیت پیدا میکنند، منابعی میشوند که برای برخی از اقشار جامعه اعتبار دارند. به این ترتیب آیین میتواند کارکردی سیاسی پیدا کرده و منبعی که معتبر شده و مرجعیت یافته در انتخابات یا در جریانسازیهای سیاسی نقشآفرینی کند.
ابعاد آیینی موسیقی محرم
در ادامه، بیچرانلو با اشاره به اینکه موسیقی محرم علاوه بر ابعاد رسانهای، ابعاد آیینی بسیار مهمی نیز دارد، گفت: در تعریف آیین، آن را اجرایی داوطلبانه میدانیم؛ یعنی رفتاری که به شکلی سزاوار به منظور تأثیرگذاری نمادین یا مشارکت در زندگی جدی طراحی شده است. یک آیین اولاً اجرا است، بعد داوطلبانه است و بعد شکلی سزاوار و شایسته دارد و زیباییشناسی در آن وجود دارد. آیین در واقع کنشی است که تأثیرگذاری نمادین یا مشارکت در زندگی جدی دارد. آیین 15 ویژگی دارد که عبارتند از:
- شکل کنشی دارد، یعنی حالت انتزاعی ندارد که بگوییم اندیشه است و در قالب یک رفتار متجلی میشود. پس، حتماً جنبة رفتاری پیدا میکند و با بدن نمود پیدا میکند. ما آیینهایمان را در شکل بیرونی و انضمامی برگزار میکنیم.
- آیین در برابر کسانی اجرا میشود و جمعی از افراد آیینی را با کنداکتور و یک برنامهای اجرا میکنند.
- آگاهانه و داوطلبانه بودن هم ویژگی دیگر آیین است؛ شرکت کنندگان با اراده و اختیار و انتخاب و با شوق و اشتیاق در آیین شرکت کرده و برای خود فضیلتی قائلند.
- غیرابزاری بودن بدین معنی است که وقتی در آیینی شرکت میکنیم به دنبال ابزار ویژهای که سود و منفعتی از آن برای ما حاصل شود، نیستیم و این گونه نیست که در پی سود و بهرۀ مادی باشیم؛ پس آیین برای اهداف زمینی برگزار نمیشود. البته، همواره ممکن است کسی ریاکاری کند ولی در اصل مشارکتکنندة خالص و حقیقی که در آیین حضور دارد، مناسک را با نگاه ابزاری انجام نمیدهد.
- آیین همچنین، غیرتفریحی است. ما برای تفنن و تفریح به یک آیین نمیرویم. در آیین محرم گریه میکنیم، بر سینه میزنیم، زنجیر میزنیم؛ ممکن است مشارکت در آیین دردی هم داشته باشد. البته، غیرتفریحی بودن با اینکه ممکن است بهجت و انبساط خاصی به مشارکتکنندگان دست بدهد، متفاوت است.
- جمعی یا اجتماعی بودن ویژگی دیگر آیین است؛ اینکه فردی در خلوت خود عزاداری داشته باشد، آیین محسوب نمیشود. آیین زمانی محقق شده است که به صورت اجتماعی و جمعی از افراد برگزار شود، چرا که از گذشته میآید و در حال و آینده تداوم دارد و چون جمعی برای بزرگداشت واقعۀ عاشورا گردهم میآیند، حداکثر تلاش صورت میگیرد تا این گردهمایی پرنشاطتر، کم ملالتر و معنابخشتر باشد که با توجه به کارکردهای ذکر شده در مورد موسیقی، بهرهگیری مناسب از موسیقی در آیینهای محرم در این زمینه نقش ویژه و اساسی را بر عهده دارد.
- آیین همچنین بیانگر روابط اجتماعی است. میتوانیم در درون آیینها نظم اجتماعی یک اجتماع محلی یا اجتماع کلان را ببینیم. پس اینکه در آیین محرم در گذشته یک روحانی بر صدر مینشست و امروز یک مداح، اهمیت دارد و بدان معنا است که در گذشته مداح آن قدر اهمیت نداشته که در صدر بنشیند بلکه در میان مردم بوده است؛ پس به تدریج روابط اجتماعی ادامه پیدا کرده و در نتیجه روحانی امروز در سایة مداح تعریف میشود و گویی جایگاه فرودستتری پیدا کرده است.
- آیین شرطی است نه اخباری. در آیین محرم وقتی عزاداری میکنیم خبر از چیزی نمیدهیم، بلکه تعهد یا التزامی را اعلام میکنیم. در آیینهای دیگر برای نمونه در آیین ازدواج، خواندن خطبة عقد یک آیین است که تعهدی ایجاد میکند. پس جنبة شرطی دارد. در آیین محرم هم شرکتکننده عهد دارد پیرو بهتری برای امام حسین باشد و التزام پیدا میکند قدمهای بهتری در این باره بردارد. در عزاداری محرم، همراه با اشعار و نوحههایی که مشارکتکنندگان اعم از سینهزنان، زنجیرزنان و ... قهرمانیها، رشادتها و فضائل انسانی و اخلاقی قهرمانان عاشورا زمزمه میکنند، خود را متعهد و علاقهمند به آن فضائل و سجایا اعلام میکنند.
- وجود نمادهای تأثیرگذار. نمادها در آیین میتوانند بصری یا شنیداری باشند. در آیین حج، مُحرم شدن، حلق سر، رمی جمره، قربانی کردن و ... نمادهایی بسیار تاثیرگذار است. در آیینهای عزاداری کارهایی مثل علم بر دست گرفتن یا نخلگرداندن نمونههایی از نمادهای تاثیرگذارند که وقتی با اجرای موسیقی و یا نوحهخوانی خاص خود همراه میشود، تأثیر روانشناختی زیادی روی مخاطب دارند.
- وجود نمادهای متراکم. به طور مثال در نماد علم، سروها نشانة شهدای کربلا هستند. معمولاً به دلیل متراکم بودن این نمادها از آنها خوانشهای گوناگون میشود زیرا نمادها در آیینها بسیار منقبض هستند و معنایشان آشکار نیست. این تراکم جزو ویژگیهای نمادها در آیین است و باید تبیین و تعریف شود و برای مخاطبان تفسیر شود تا معنا و دلالتهای آنها مشخص گردد. آیینی غنیتر است که نمادهای متراکم بیشتر و غنیتری داشته باشد از جمله تنوع، تکثر و غنای موسیقیایی از نشانههای غنای نمادی در محرم است.
- آیین رفتار ابرازی یا زیباییشناختی دارد. بسیاری اوقات تلاش میشود تا جای ممکن ابعاد هنری و زیباییشناختی یک آیین به شدت تقویت شود؛ از طراحی پرچم و علم و شمایلها و ... گرفته تا اجرای انواع موسیقی، همگی جزو همان عناصر ابرازی محرم هستند که ماهیت زیباشناختی هم دارند.
- رفتار سنتی ویژگی آیین است؛ به این معنا که یک سری عقاید ثابت در آن وجود دارد. برای مثال، در مورد محرم هر سال میدانیم وقتی محرم میآید قرار است عزاداری کنیم و برنامة دیگری وجود ندارد.
- رفتارهای تکرارشونده ویژگی دیگر آیین است، مثل آمادهشدن برای آیین عزاداری و همة مقدمات برای اینکه حسینیهای آماده شود، هستند و البته این تکرارشوندگی جنبة تقویمی هم دارد؛ یعنی در انتظار محرم هستیم و این قاعده به صورت یک چرخة زمانی در نظر میآید.
- در مورد آیینها و از جمله آیینهای محرم، با ارتباطات بدون اطلاعات مواجهیم؛ یعنی حاصل این اطلاعات عمدتاً حال است تا مقال. ما میدانیم که قریب به 14 قرن پیش امام حسین (ع) به شهادت رسیده است و آیین عزاداری محرم، اطلاعات جدیدی از واقعۀ عاشورا در اختیار ما قرار نمیدهد؛ بنابراین در آیین، بیش از آن که که اطلاعات جدید به شرکتکننده داده شود، جنبة معنایی و احوال معنوی جدید است که موضوعیت پیدا میکند، چرا که ما به عزاداری میرویم تا احوال جدیدی پیدا کنیم. البته، احوال جدید از طریق کسب معرفت ایجاد میشود.
- در پایان توجه به امر قدسی به عنوان عنصری از زندگی آخرین ویژگی آیینهاست. آیینها کارکردی دارند که ما را از زندگی روزمره جدا میکنند و با شرکت در یک آیین، ما وارد یک سطح، لایه یا افق بالاتری از زندگی روزمره میشویم.
به طور خلاصه، آیینها قواعد و اصول خود را از جمله در استفاده از موسیقی دارند. برای همین باید بدانیم در برگزاری آیینهای محرم و صفر، برای بهرهمندی مطلوب مشارکتکنندگان در آیینها، به این قواعد و الزامات باید تن داد. از جمله باید به نظم مربوط به ضرباهنگ موسیقیایی آیینهای محرم و صفر توجه کرد. در روزهایی آغازین محرم، ضرباهنگ موسیقی، ملایم است و به تدریج بر شور آن افزوده میشود تا به تدریج حال و هوای عزاداران برای شبهای نهم و دهم (تاسوعا و عاشورا) و روز عاشورا آماده شود. در شبهای نهم و دهم محرم و روز عاشورا، ضرباهنگ موسیقی عاشورا در اوج و تند است و تلاش میشود در شرکتکنندگان احوالی پرشور ناشی از شهادت شهیدان کربلا به ویژه امام حسین (ع) ایجاد شود. شب شام غریبان، موسیقی خاص خود را میطلبد؛ موسیقی حزن ناشی از شهادت شهیدان و اسارت، آوارگی و بیکسی اسیران که نواختن نی در چنین شبی از این رو است. از فردای عاشورا تا اربعین به ویژه پیادهروی اربعین، سکوت همراه با تامل است. پیادهروی اربعین در سکوت صورت میگیرد تا بعد معرفتی و شعور پس از آن شور قبلی، نگاه و شناختی عمیق و جدید به فرد بدهد.
خطر تخریب موسیقی محرم از خلال رسانههای جمعی در ایران
در ادامه نشست، فیاض با اشاره به اینکه بحث موسیقی محرم بحث بسیار مهمی است که متأسفانه نسبت به آن ناآگاه هستیم، گفت: موسیقی اصیل محرم در ایران در حال نابودی و پسرفت است که بخش مهمی از آن متاثر از سیاستهای صدا و سیما است. به عبارتی، تخریب فرهنگی در عرصۀ موسیقی محرم به دست رسانة خود ماست. اگر رسانة خارجی هم دارد این کار را میکند به این دلیل است که رسانة داخلی در روند صحیح حرکت نمیکند. بی.بی.سی فارسی ورسانههای مشابه آن، کاری نمیکنند جز اینکه از فرصت فراهم آمده در رسانهها و فضای داخلی استفاده کنند. آنها از بحرانها و خلأهای فرهنگی که ما ایجاد میکنیم، استفاده میکنند و ما برای رفع تکلیف میگوییم آنها مقصرند. در مورد محرم و موسیقی آن هم تا امروز سیاستهای نادرست بسیار بوده است. برخی در مورد عَلَم میگویند اینها آهنپارهاند که مردم بر دوش میکشند؛ در حالیکه که علم نه تنها اصلاً آهنپاره نیست، بلکه نمادی از باغ شهادت است که مولوی هم در موردش سخن میگوید. سروها نماد شهدای آن باغ، هستند و سرو وسط علم، امام حسین(ع) است که به نشان کلاهخود امام حسین، پر هم برای آن میگذارند. مردم در آین آیینها با تمام شعور خود، عَلَم یعنی باغ شهادت را حمل میکنند. موازنهای زیباشناسی در عَلَم وجود دارد که از یک بُعد عرفانی و البته با وامگیری از فرهنگ زرتشتی ایرانی هم برخوردار است زیرا تصویر سرو قبل از اسلام، نشانة انسان کامل بوده است. مشکل این است که مقولۀ محرم به درستی درک نشده و موسیقی آن هم. انسانها برای اینکه دچار پوچگرایی زمانی نشوند با استفاده از آیینهای گوناگون زمانهای متفاوتی را ایجاد میکنند. مسلمانان هر سال ماه رمضان مناسک خاص آن را انجام میدهند و سال رمضانی ایجاد میکنند. برای محرم هم سال محرمی دارند.
وی ادامه داد: مراسم محرم کارکردهایی بسیار حیاتی دارد، مثل اینکه در جشنهای بعد از آن عروسی و ازدواج صورت میگیرد و این یعنی آیین محرم، «زندگیمحور» است. ظاهر آیینهای محرم، غم است ولی در باطن سرشار از شناسایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی و پرکردن فاصلة اجتماعی است. به این معنا هر چه انقطاع زمانی، بیشتر باشد فرهنگ و ساختار اجتماعی بیشتری تولید میشود. بنابراین هر آنچه که برایش مراسم و آیین وجود داشته باشد، اعم از جشن و عزا، منجر به تولید بیشتر فرهنگ میشود.
موسیقی محرم و جذب نسل جوان به آیین عزاداری
فیاض در ادامه با اشاره به اینکه موسیقی از خلال ایجاد احساسات، نوعی انقطاع زمانی را ایجاد میکند، گفت: موسیقی بعد از ایجاد حس، شروع به ایجاد فکر میکند. اساساً موسیقی در لغت اصلی یونانی خود به معنی فکر و اندیشه است. کشوری که به موسیقی نزدیک میشود، کشوری رشد یافته است؛ همچنین باعث میشود نسل جوان جذب آیینها شود. امروزه اکثر مخاطبان موسیقی متعلق به نسل جوان هستند و تحولات اجتماعی را همین افراد ایجاد میکنند. وی افزود: وقتی سال محرمی ایجاد میشود، ما داریم با استفاده از آیین عزاداری و موسیقی آن، سالی را به سال دیگر تبدیل میکنیم. موسیقی محرم کاملاً نسبت به زمانی که از آن استفاده میشود، کاربردی و راهبردی است. در شهرهایی که فرهنگیتر و تاریخیتر هستند، موسیقی محرم دارای شکلی پیچیدهتر است؛ مثلاً در شهر کازرون چندین موسیقی محرم داریم: یک موسیقی از ساعت چهار بعدازظهر تا ۸ بعدازظهر نواخته میشود که اعلام است و خودش نوعی اپرا است و از لحظهای که شروع میکند، تداعیکنندة نوعی تراژدی است و با سرنایی که نواخته میشود، مخاطب را کاملاً منقلب میکند. بعد مقدمة جنگ شروع میشود و بعد گویی نوبت خود جنگ شده که با سرعت پیش میرود و سپس ساز حماسی نواخته میشود و یکباره سکوت حاکم میشود که منجر به پیدایش حالتی از خلأ میگردد. موسیقی بعدی که پخش میشود دمام است که پیش از مراسم عزاداری نواخته میشود و بعد، تازه مراسم عزاداری شروع میشود.
تبدیل شور به شعور از خلال موسیقی محرم
فیاض ضمن بیان اینکه اولین جایی که دین خودش را در آن نشان میدهد موسیقی و هنر است، تصریح کرد: یکی از این موارد در دین اسلام، اذان است. اولین باری که مسجد ایجاد میشود، در مکه و مدینه بلال حبشی است که اذان میگوید. نتیجه میشود اگر بنا است معنا حس شده و به مفهوم تبدیل شود تا به تفکر بینجامد، باید به موسیقی روی آورد. موسیقی، معنایی انتزاعی را به احساس، سپس به فکر تبدیل میکند. با عنایت به این میزان اهمیت در هنر موسیقی، گویی کشور ما در حال جنگ با موسیقی است. مردم طی سالیان متمادی سعی کردند موسیقی محرم را رواج بدهند ولی متأسفانه اکنون رو به نابودی است. موسیقی زمان را از پوچی بیرون میآورد و آن را به غایتمندی و شعور میرساند. در موسیقی شور به شعور تبدیل میشود. البته متناسب با نیاز روز، باید فناوری موسیقی به روز شود. فرض کنید در طول سالیان مختلف عاشورا را با موسیقی تصویر میکردیم و الان دهها اپرای عاشورایی داشتیم؛ مثلاً از اول محرم تا آخر محرم دهها اپرا نوشته میشد و دهها ارکستر اجرا میشد، این اتفاق چه تأثیری روی موسیقی محرم میگذاشت؟ فیاض ادامه داد: ولی در عوض اکنون عرصة این هنر توانمند را در آیینهای محرم به مداحها سپردهایم. مداحان در هنر موسیقی گرچه به لحاظ تسلط تکنیکی بر این هنر بسیار ضعیف هستند، اما تمام رسانهها نیز در اختیارشان قرار گرفته است.
فیاض ادامه داد: در گذشتۀ دورتر، اجرای نوای موسیقی اذان در سه وعده، به سه شکل متفاوت بوده است ولی امروز این تفکیک را نداریم زیرا موسیقی دین هم دچار انحطاط شده و به دلیل این نوع برخورد با موسیقی، انحطاط در موسیقی دینی هم به وجود آمده است. وی همچنین با اشاره به اینکه موسیقی محرم باید با زبان بدن نیز همراه باشد و نماز، زنجیرزنی و سینهزنی را میتوان از حیث مردمشناختی نوعی زبان بدن دانست، افزود: در کربلا در مقابل قبر امام حسین (ع) جوانهای عراقی میرقصیدند و زنجیر میزدند، به نحوی که رقص پاهایشان بسیار عجیب و زیبا بود که شامل رقصهای غنایی قوی و قبایلی و بسیار زیبا و پیچیده بود. این در حالی است که تلویزیون رقص پای جوانان را در اجرای مداحی و نوحهگری آهنگران، هرگز نشان نداد. فیاض گفت این رویکرد در قبال دیگر آیینهای مذهبی نیز در برنامههای سیما وجود داشته از جمله دعای ندبه و کمیل که قبلاً در مساجد و محلهها خوانده میشد و همه به بهانه آن دور هم جمع میشدند، اما تلویزیون و رادیو آن را هم متمرکز کرد و فقط در برخی مکانهای مشخصی همچون مهدية تهران به نمایش گذاشت. در حالی که جهان امروز رو به تکثر میرود، ما عملاً تهیسازی فرهنگی و به خصوص تهیسازی فرهنگ دینی کردهایم و تمام نشانههای دینی را از آیینها خارج کردیم. متأسفانه این جریان برهنهسازی فرهنگی و نابودسازی نشانهای و معنایی به شدت ادامه دارد که یکی از آنها رخت بربستن موسیقی اصیل محرم از آیین محرم است. وی تاکید کرد: جامعة بدون موسیقی، جامعة بدون فکر است.
ضرورت حفظ ادبیات به مثابه واسطة میان دین و موسیقی محرم
فیاض با اشاره به اینکه در موسیقی محرم اگر واسطهها وجود نداشته باشند هنر موسیقی به ابتذال میرود، گفت: اگر امروز فکری به حال طراحی نوعی موسیقی بهروزشدة محرم نکنیم، غنای عراقی و عربی به محرم تحمیل خواهد شد. مگر عبدالباسط در سورة مریم غیر از غنا میخواند؟ مگر باسم کربلایی غیر از غنای عربی میخواند؟ در حالیکه آنها اجازه نمیدهند تحجر جلوی موسیقی را بگیرد، ما در ایران و در عرصة موسیقی آیینی شکست میخوریم. این کار ما ضربه زدن به خود است. در برخی شهرهای ما به شکل غیرمنطقی با موسیقی مخالفت میشود، در حالی که ما چندین خواننده داریم که دربارة امام رضا (ع) آثاری خواندهاند. اگر مخالفتها نبود، میشد سالیانه در روز تولد امام رضا(ع) اپراهای زیبایی در مشهد اجرا کرد زیرا زندگی و تفکر امام رضا(ع) بحثهای زیباییشناسی کم ندارد و در مورد امام حسین و واقعة محرم هم همین است. وی افزود: واسطهای که امروز از موسیقی محرم ما حذف شده است ادبیات است. اگر دین به ادبیات تبدیل نشود و ادبیات فخیمهای نداشته باشیم، موسیقی محرم هرگز به هنری برجسته تبدیل نخواهد شد و به انحطاط میرود. امروز در موسیقی محرم، آن تهییجی که باید وجود داشته باشد تا جوانها در این مراسمها شرکت کنند، وجود ندارد. اما اگر موسیقی مشارکتی شود و قرار باشد که مردم خودشان بنوازند و خودشان هم عزاداری کنند، وضعیت متفاوت میشود. اکنون عزاداری در برخی شهرها مانند کازرون سرشار از حضور افراد مسن است و جوانها کاملاْ از آن بهدور ماندهاند. در مسجدی در تهران اعلام شد که عزاداران حق ندارند در مراسم عزاداری موسیقی و بلندگو استفاده کنند. چنین شد که آن مسجد در عاشورا و تاسوعا خالی ماند و افراد برای عزاداری به هیئتهای محلی دیگر رفتند. چنین اتفاقاتی منجر به گسترش برخی پیامدهای ناخواسته فرهنگیها شده از جمله آنکه در موارد زیادی مراسم امام حسین (ع) صرفاً تبدیل به آیین و مراسم توزیع غذا شود؛ انگار که قرار نبوده آیین کارکرد دیگری داشته باشد. فرض کنیم که فرصت پیاده روی اربعین و امکانات موکبهای اربعین به جای توزیع غذا وقف ترویج موسیقی اصیل محرم میشد؛ چه اتفاق فرهنگی بزرگی میافتاد؟ در حالی که اربعین اساساً نباید صرفاً عزاداری باشد، امروزه تمام این موکبها تنها به محل عزاداری تبدیل شدهاند. در اثبات این ادعا باید زیارت اربعین و عاشورا را مقایسه کنید. زیارت عاشورا پر از حماسه و لعن و نفرین است ولی زیارت اربعین فقط بحث شعور و الهیات و نور است. اگر بخواهیم موسیقی اربعین را بنوازیم، باید با اقتضائات زیارت اربعین همراه باشد. من هر چه تلویزیون و رسانهها را نگاه کردم که ادبیات اربعین را ببینم، پیدا نکردم. زیارت اربعین، ادبیاتی است که باید موسیقی خاص اربعین را ایجاد کند. اگر دین، زیارت اربعین ایجاد کرده است، امروز باید این ادبیات به موسیقی اربعین تبدیل شود. اگر دین زیارت عاشورا ایجاد میکند، باید امروز ادبیات آن به موسیقی عاشورا تبدیل شود. اگر اینها را نداریم، بدانیم که دچار ابتذال فرمالیسم شدهایم، یعنی به تکرار و بیمعنایی رو آوردهایم که حاصل آن انهدامی در این آیین و هنر آن است که باید فکری برای آن کرد.
فیاض گفت: باید برای موسیقی محرم اقدامی جدی شود تا این موسیقی تبدیل به تفکر شود. این دیالتیک باید در موسیقی محرم رخ دهد تا خلاقیت دینی و خلاقیت فکری ایجاد کند؛ که اگر ایجاد نشود هدف محرم از بین میرود. ما در این سالها موسیقیهای عزاداری که سرشار از خلاقیت بود را تضعیف کردیم؛ بسیاری از موسیقیها و خوانندگیهای اعجابآور، زیبا و اصیل از میان رفت. ما موسیقیهای عزاداری بسیار زیبایی داریم که میتوانیم از آنها به عنوان موسیقی متن استفاده کنیم، اما به آنها توجهی نمیکنیم. اکنون ادبیات عاشورا را به مثابه واسطة مهمی که غنای محرم را ایجاد میکرد، تضعیف کردهایم. زمانی که ادبیات غنایی را از آیینها خارج میکنیم، این آیینها صرفاً شکل داستانی و اسطورهای به خود میگیرند و این، اولین قدم در راه نابود شدن تاریخ است. آنچه امروز از امام حسین (ع) در جامعه روایت میشود با آنچه در تاریخ بوده، بسیار متفاوت است.
محو جنبه آگاهسازی موسیقی محرم از آیینهای عزاداری
فیاض در ادامه با اشاره به این که امروز هم در آیینهایی مثل راهپیمایی اربعین، واقعة کربلا صرفاً شکل اسطورهای پیدا کرده، گفت: اگر در آیین محرم، بعد تاریخی نداشته باشیم ادبیات آن نیز هرگز به وجود نمیآید و در عوض این اسطوره است که به وجود میآید. تاریخ رئالیستی کربلا میتواند ادبیات ایجاد کند، سپس حس به وجود آورد و بعد، این ادبیات توسط هنرمندی خوانده شود و موسیقی تولید کند؛ وگرنه روز به روز ابتذال، تکرار و بیمعنایی در هنر عاشورا تکرار میشود. تا چند سال دیگر شکل حماسی مداحی هم تمام میشود و فضا به سمت مداحیهایی طربانگیز میرود که صدا و سیما هم امروز به این شکل جدید اقبال نشان داده است. صدا و سیما باید از بها دادن به این نوع موسیقی در محرم دست بردارد و به سراغ موسیقیهای موفق محلی برود. این خطر وجود دارد که در یک انقطاع فرهنگی در ایران، آیین محرم و موسیقی آن از بین برود. محرم یک تراژدی است و تراژدی بیشترین فرهنگسازی را میکند. پس اگر محرم بزرگترین تراژدی است و به قول برخی جای سیاووشان را گرفته است، باید آن را حفظ کرد. مثل هملت که هنوز در مورد آن فیلم میسازند. اما در ایران تراژدی عاشورا به وسیلة دستگاه رسمی فرهنگی کشور تضعیف میشود. ما به دست خود داریم موسیقیها و مراسم محلی را از بین میبریم و خلاقیتهای آن را نفی میکنیم. با سیاستگذاری اشتباه امروز در زمینه موسیقی محرم، برهنهسازی و تکراریسازی محرم، موجب عدم خلاقیت و راه ندادن به جوانها و خلاقیتهای آنان میشویم. امام جعفر صادق (ع) بنیانگذار مکتب شیعه میدانست که اگر قرار باشد محرم باقی بماند، باید هر کس با فرهنگ خود آن را نگه دارد. حتی امروزه از طرف کرمان به سیستان برخی از اهل سنت برای امام حسین (ع) عزاداری میکنند ولی سیما مراسم و آیین آنها را برجسته نمیکند. گفتمان محرم تا این حد کوچک شده و به جایی رسیدهایم که بر خلاف قبل که کلیمیها و زرتشتیها برای محرم عزاداری میکردند، امروزه سلبریتیها هیئتدار شدهاند که نتیجه مستقیم سیاستگذاری نادرست است. نتیجه آنکه با ساختاری که وجود دارد، در موسیقی محرم گسل ایجاد شده و این هنر آیینی در حال نابودی است. موسیقیای که قرار بوده ساختار ایجاد کند، حامل هیچ پیامی نیست و شامل شورآفرینی صرف است که جنبة آگاهیبخشی ندارد.
فیاض در پایان، با اشاره به اینکه موسیقی امروزین محرم در نهایت تبدیل به ضد فکر میشود، افزود: اگر سعی میکردیم موسیقی محرم را به سمت اپرا ببریم این خطر رفع میشد، چون در اپرا جنس شعری که خوانده میشود و موسیقی که نواخته میشود به فکر منجر میشود، چون اساس این موسیقی، به شدت مذهبی است. ما هیچ گاه چنین جنسی از موسیقی مذهبی را نداشتهایم. موسیقی امروز عاشورا ضدفکر است و پیام آن توقف فکر و مغز است. اخیراً هم که موسیقی پاپ به آن وارد شده، بسیار احساساتزده است و صرفاً برای چند لحظه تاثیر میگذارد و بعد همه چیز تمام میشود. ما در زمینة موسیقی محرم باید به سمت موسیقی غنایی برویم. نفس غنا حرام نیست، بلکه موسیقیای از نظر اسلام حرام است که زیبندة مجلس لهو و لعب و رقص باشد. آنچه مد نظر ماست یک موسیقی شبیه به اپراست که عظمت و شکوه دارد و کاملاً درخور شان عزاداری محرم است. اگر موسیقی فخیمة عاشورا را ایجاد میکردیم و اپرا به وجود میآوردیم، این موسیقی رایج فعلی تا این حد محبوبیت پیدا نمیکرد. امروزه در عرصة موسیقی محرم ابتذال ایجاد شده و جای موسیقی فخیمه خالی است. در نتیجه چنین وضعی است که مفاهیم دینی هم به ابتذال کشیده میشود. ما در حالی از موسیقی غنایی سر باز میزنیم که اذان هم خود نوعی موسیقی و اپرا است. قرآن مگر بدون موسیقی است؟ مگر دعاها بدون موسیقی هستند؟ موسیقی فعلی رایج در آیینهای محرم در مخاطب جهالت ایجاد میکند، نه فکر و حس و احساس. وی افزود: نقش رسانهها نیز در خلق فضای آیینی محرم بسیار تعیینکننده است. آیا رسانه میتواند همان فضای مسجد را برای بیننده تداعی کند؟ پاسخ این است که رسانه با کارگردانی و موسیقی خوب میتواند بعد فضا را ایجاد کند. رسانه باید واسطهای برای ارجاع دادن به رویدادهای واقعی باشد؛ یعنی دلالتی بر فضای واقعی داشته باشد و نه اینکه جای آن را بگیرد. بنابراین تا دیر نشده باید برای فضای رسانهای و به ویژه موسیقی موجود در آیینهای عزاداری محرم فکری کرد تا از خسارت فرهنگی بیشتر جلوگیری کرد.
ویراستار و تدوین کننده : امیررضاتجویدی
آموزش علوماجتماعی در مدارس و مسئله شهروندی
![پژواک یک نامه](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2024/06/80x80_074735yt.jpg)