بررسی ذائقه مخاطبان رمان در ایران

بررسی ذائقه مخاطبان رمان در ایران

نشست تخصصی «بررسی ذائقه مخاطبان رمان در ایران» با حضور مهدی یزدانی خرم، نویسنده، منتقد ادبی و مسئول بخش ادبیات داستانی نشر چشمه، سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

یزدانی خرم بحث خود را با نگاه به تاریخ و مروری بر سیر تاریخی شکل‌گیری ذائقه مخاطبان رمان در ایران به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی آغاز و بیان کرد: مسأله رمان و ذائقه مخاطبان آن فقط مختص سال‌های اخیر نیست؛ وقتی به گذشته برمی‌گردیم، همواره کتاب‌ها و جنس آن‌ها برای دولت‌ها حائز اهمیت بوده است که به‌طور مشخص از دوران پهلوی اول شروع و بعد از آن سازمان معروف پرورش افکار ساخته شد. در راستای این مسأله، کارگزاران فرهنگی چه در دوران رضاخان و چه در دوران محمدرضا پهلوی، ایده‎هایی برای جذب مخاطب و ذائقه‌سازی برای آن‌ها داشتند که چه کتاب‌ها، چه موسیقی و یا سایر عناصر فرهنگی در دسترس مردم قرار گیرد. او ادامه داد: این مسأله تا امروز وجود داشته و حکومت‌ها علاقه دارند که برای مخاطبان ذائقه بسازند.

این نویسنده و منتقد ادبی به دوران بعد از انقلاب و اهمیت یافتن رمان در آن برهه تاریخی اشاره کرد و گفت: بعد از وقوع انقلاب مسأله رمان یکی از مسائل جدی حکومت شد. اینکه چه رمانی نوشته شود و نیز ذائقه خواننده چگونه شکل گیرد، مسأله‌ای است که موردتوجه قرار می‎گیرد. یزدانی خرم افزود: نهادی مثل حوزه هنری در همین راستا به‎وجود آمد تا با استفاده از بازوهای تبلیغاتی و نیز بااستفاده از ایده‌های خود، برای مخاطبان جدیدی که در یک کشور انقلابی و با محوریت انقلاب اسلامی زندگی می‌کنند، ذائقه‌سازی کند. از جمله این اقدامات، به‌وجود آمدن چند نهاد قدرتمند در دهه ۶۰ بود که سعی کردند برای کودکان و نوجوانان ذائقه‌سازی کنند. مجلات رشد، سروش و نشریات دیگر که با تیراژهای بسیار بالا سعی در ذائقه‌سازی داشتند. او اضافه کرد: در این برهه کانون پرورش فکری کودکان در رویه خود تغییر جدی داد و سعی کرد با همکاری نویسندگان رمان‌هایی تولید کند که در آن‌ها ایده‌های محوری انقلاب اسلامی حضور داشته باشد.

یزدانی‌خرم در ادامه خاطرنشان کرد: در یک نگاه کلی می‌توان گفت در دهه ۶۰، دولت در ذائقه‌سازی برای مخاطب رمان بزرگسال توفیق نداشت؛ چون نویسنده‌هایی که انتخاب می‌شوند برای نوشتن رمان، اقبال عمومی پیدا نمی‌کنند و به جای آن یک اتفاق عجیب رخ می‌دهد و آن کشیده شدن مخاطبان به سمت رمان‌های عامه‌پسند تاریخی و هم‌چنین خلاصه داستان‌های کلاسیک با محوریت عشق بود.


این نویسنده ادبی در نتیجه‌گیری برای ذائقه مخاطبان دهه ۶۰، اظهار داشت: در دهه ۶۰ به‌طور خاص، جای خالی رمان‌های عامه‌پسند احساس می‌شود؛ مخاطب، مخاطب سرگردانی است که با رفتن به سمت رمان‌های تاریخی می‌خواهد این جای خالی را پر کند. او تأکید کرد: در دهه ۶۰، یک ذائقه پریشان داریم؛ ذائقه‌ای که از یک طرف حکومت می‌خواهد آن را شکل دهد و از طرف دیگر، مخاطبی که کتاب‌هایی با نویسندگان مستقل و روشنفکر را برای خواندن انتخاب می‌کند.

یزدانی‌خرم در ادامه به دهه ۷۰ اشاره و تصریح کرد: بحث ذائقه بعد از پایان جنگ یعنی در دهه ۷۰ بهتر دیده شد.در این دهه، به رمان‌های عاشقانه اجازه انتشار داده شد. رمان‌هایی با عشق‌های زمینی و متفاوت از عشق‌های آسمانی. به گفته او این مسأله از دست خارج می‌شود تا جایی که بخش عمده سرمایه‌گذاری‌ای که برای جهت ساختن یک مخاطب برای ادبیات انقلابی به مفهوم ارزشی آن، به سمت رمان‌های عامه‌پسند یا رمان‌های عاشقانه در نمونه‌های ترجمه، حرکت می‌کند.

او اضافه کرد: می‌توان گفت ذائقه مخاطب ایرانی تا سال 76، ذائقه‌ای است بین رمان‌های تاریخی؛ رمان‌های عامه‌پسند اخلاقی و تا حدی جنایتی. ولی از حیث محصول، می‌توان گفت اکثر آن‌ها آثاری با درجه ۳ یا ۴ بودند، یعنی عمده آن‌ها حتی حداقل ارزش ادبی را نداشتند.

مسئول بخش ادبیات داستانی نشر چشمه، اشاره‌ای نیز به دهه 80 کرد و اظهار داشت: در دهه ۸۰، رمان‌هایی که در آن‌ها فردیت خیلی مهم است و نیز شهر در آن‌ها وجود داشت و در عین حال قصه‌گو بودند، اهمیت داشت. یعنی مخاطب متوسط ایرانی در این دهه به‌شدت به‌دنبال قصه خواندن بود. به‌همین دلیل ادبیات عامه‌پسند در این دهه رشد کرد. او ادامه داد: در این دوره دیگر یک یا دو ذائقه مشخص وجود ندارد؛ پویایی عجیبی شکل می‌گیرد و مخاطبان انواع مختلفی را انتخاب می‌کنند.

یزدانی خرم در پایان سال‌های ۸۸ تا ۹۲ را دوره فترت رمان ایرانی دانست، یعنی دوره‌ای که در آن رمان تولید می‌شود ولی مردم رمان نمی‌خوانند. دوره‌هایی که اصطلاحاً به آن‌ها دوره «افسردگی ملی» گفته می‌شود و حال مردم به هر دلیلی خوب نیست. به‌طوری که در این دوره آمار فروش فیلم‌ها و کتاب‌ها به‌شدت پایین می‌آید، جوایز ادبی تعطیل و رسانه‌هایی که به کتاب می‌پرداختند، کمتر می‌شوند. او این دوره را یکی از بدترین دوره‌های رمان ایران دانست.

این نویسنده و منتقد ادبی در پایان سخنان خود به نبود کتابفروش حرفه‌ای در کتابفروشی‌ها نیز اشاره کرد و گفت: در حال حاضر کتابفروش حرفه‌ای و کلاسیک  متاسفانه نداریم؛ کتابفروشی‌هایی که بتوانند برای مخاطب ذائقه‌سازی کنند.


گزارش از: فریبا رضایی

گزارش تصویری


از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید