تخلف پزشکی

   تخلف پزشکی [1]هرگونه انحراف از استانداردهای پذیرفته‌شدۀ حرفۀ پزشکی از سوی سلامت‌بان را گویند؛ چه این تخلف به بیمار آسیب بزند چه نزند. خطاهای پزشکی ممکن است در تشخیص‌ها، جراحی، و تجویزات رخ دهد. در دادگاه‌های تخلف پزشکی، بار اثبات عدم تخلف بر دوش خواندگان است و شاهدان متخصص علیه سلامت‌بانان (از جمله پزشکان، رزیدنت‌های بیمارستان، شرکت‌های داروسازی، دندان‌پزشکان، پرستاران، یا درمانگران) شهادت می‌دهند. نظر به هر دو صدمه‌ای (کشنده و غیرکشنده) که تخلف پزشکی به‌بار می‌آورد و در پی آن افزایش هزینه‌های حق بیمه، مسئولیت پزشکی مشکلی اجتماعی است که عواقب مهمی برای سلامت‌بانی همگان دارد.

  طبق گفتهٔ «مؤسسۀ پزشکی دانشگاه‌های ملی»[2]، رایج‌ترین اشتباه پزشکی به داروها مربوط است که سالانه به حدود ۱٫۵ میلیون نفر آسیب می‌رساند. یک‌سوم دیگر از کل شکایات، از اشتباهات تشخیصی (مانند تفسیر گزارش‌های پرتوشناسی)[3] مایه می‌گیرد. به‌طورکلی، خطاهای پزشکی سالانه جان 1۰۰٬۰۰۰ انسان را می‌گیرد. مرگ برآمده از اشتباهات تجویزی در 2۵ سال گذشته به‌شکل درخور توجهی افزایش یافته و از سایر علل مرگ به‌استثنای ایدز پیشی گرفته است. اشتباهات تجویزی مرگبار در میان بیماران سرپایی خاصه سالمندان حتی از بیماران بستری نیز بیشتر است. این مسئله تا حد زیادی معلول افزایش استفاده از سفارش‌های پستی و داروخانه‌های اینترنتی است که سبب می‌شود بیماران به‌دلیل نگرفتن رهنمودهای حرفه‌ای مستقیم، بیش‌ازاندازه خوددرمانی کنند یا از آثار نامطلوب استفادۀ هم‌زمان از داروهای متعدد رنج ببرند.

درحالی‌که دعاوی حقوقی مربوط به تخلف پزشکی حقوق بیماران صدمه‌دیده را تضمین کرده است و غفلت پزشکی صورت‌گرفته در حق آنها را جبران می‌کند، افزایش چشمگیر دعاوی حقوقی موجب نگرانی‌های عمومی فزاینده دربارهٔ عواقب بازپرداخت‌های سنگین شده است. حق بیمۀ مسئولیت که برای متخصصان حوزهٔ سلامت بالا می‌رود، این هزینه‌های اضافی از رهگذر بالاتررفتن قیمت‌های کالاها و خدمات پزشکی به مصرف‌کنندگان خدمات پزشکی منتقل می‌شود. افزون‌براین، ترس از دعاوی حقوقی کارکنان بیمارستان و پزشکان را مجبور می‌کند به‌طور منظم آزمایش‌هایی را تجویز کنند که قبلاً غیرضروری انگاشته می‌شد، اما اکنون با نام «طب تدافعی»[4] مشروعیت یافته است. هزینهٔ سالانهٔ این آزمایش‌ها بیش از ۵۰ میلیارد دلار است.

  خطاهای پزشکی و پیامدهای نامطلوب پیشگیری‌پذیر داروها دغدغه‌هایی جدی به‌بار آورده است. مطالعات نشان می‌دهد بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ صدمۀ مرتبط با دارو در میان مشمولان برنامه‌های مدیکید یا مدیکر که ‐ بیشتر آنها سالمند، دوزبانه، و افراد کم‌تحصیلات‌اند ‐ در کلینیک‌های سرپایی رخ می‌دهد؛ برای مثال، زنان فقیر سرپرست خانوار نوعاً به‌جای مطب‌های خصوصی پزشکان، به درمانگاه‌های سرپایی مراجعه می‌کنند. این بخش بزرگ جامعه نوعاً وضعیت سلامتی نامساعدتر و مشکلات پزشکی بسیار پرخطری دارند.

محاسبهٔ میزان واقعی هزینۀ تخلفات پزشکی غیرممکن است، زیرا بسیاری از دعاوی حقوقی پیش از رسیدن به دادگاه فیصله می‌یابد. «ادارهٔ بودجهٔ کنگره»[5] گزارش می‌کند سالانه برای هر ۱۰۰ پزشک، ۱۵ شکایت ثبت می‌شود و نزدیک یک‌سوم از شکایات به بازپرداخت بیمه می‌انجامد.

گروهی از پزشکانی که روزبه‌روز بر شمار آنها افزوده می‌شود مدعی‌اند بالارفتن نرخ بیمۀ تخلفات پزشکی نتیجۀ دعاوی حقوقی مرتبط با تخلفات پزشکی است. بسیاری از پزشکان، خصوصاً در ایالت‌هایی که حق بیمه در آنها بالاتر است، نقل مکان یا خود را بازنشسته می‌کنند و این رخداد کمبودهای شدید را در برخی از ایالت‌ها و در تخصص‌هایی همچون ارتوپدی، جراحی اعصاب، و زنان و زایمان به‌بار آورده است.

  بنا به یکی از گزارش‌های سال 2۰۰۳ کنگره، نرخ حق بیمه از سال ۱۹۹۸ خاصه در حوزهٔ زنان و زایمان به‌سرعت بالا رفته است، هرچند این نرخ‌ها ایالت به ایالت به‌شدت متفاوت است. عوامل بسیاری از جمله ضرر و زیان بیمه‌گر، کاهش درآمد سرمایه‌گذاری‌ها، فضای کمتر رقابتی، و بالارفتن نرخ بیمۀ مجدد در این صعود نرخ‌ها دخیل بوده است. مدافعان اصلاح جبران تخلف خواستار ارزیابی منصفانه‌تر رابطهٔ میان شکایات، نرخ‌های بیمه، و اقامهٔ دعواهای زیاده پرشوروحرارت وکلای‌اند. پیش‌تر در سال ۱۹۹۹ در پژوهشی که «ادارهٔ کل حسابرسی ایالات متحدهٔ امریکا»[6] انجام داد، آمد که مهم‌ترین عامل افزایش چشمگیر نرخ حق بیمهٔ تخلفات پزشکی کاهش درآمد سرمایه‌گذاری شرکت‌های بیمه بوده که خود نتیجهٔ مستقیم دعاوی تخلفات پزشکی بوده است.

 دعاوی تخلف پزشکی به‌طور خاص در حوزۀ پزشکی زایمان و مامایی طرح می‌شود. بنابراین، نرخ‌های بیمه در بیشتر ایالت‌ها به بالای ۱۰۰٬۰۰۰ دلار برای هر پزشک رسیده است. شوربختانه، از هر 2۰۰ نوزاد یک نوزاد با نوعی آسیب زاده می‌شود. اگرچه نوزاد دارای نقص عصب‌شناختی یا مرگ نوزاد نادر است، حس همدردی شدیدی نسبت به خانوادهٔ نوزاد برمی‌انگیزد. هنگامی‌که چنین پرونده‌هایی پیش می‌آید، ماجرا اغلب با پرداخت مبالغی هنگفت به‌عنوان جبران خسارت به خانواده‌ها فیصله می‌یابد. بالارفتن حق بیمهٔ مسئولیت و ترس از دعاوی حقوقی سبب شده است متخصصان زنان و زایمان (آب‌جین‌ها)[7] تغییرات چشمگیری در ورزه‌هایشان پدید آورند. بر اساس نتایج پیمایش «دانشسرای زنان و زایمان امریکا»[8] در سال 2۰۰۶، ۷۰ درصد آب‌جین‌ها در پی گرفتن بازنشستگی یا نقل مکان‌اند؛ ۶۵ درصدشان شمار بیماران باردار پرخطر خود را کاهش دادند و اجرا و ارائۀ انواع خاصی از خدمات سلامت‌بانی پرخطر را متوقف کردند؛ ۸ درصد آنها به‌کلی کار زایمان را کنار گذاشتند. بی‌گمان، چنین محیطی زنان همۀ سنین را از دسترسی به سلامت‌بانان باتجربه محروم می‌سازد، زیرا میانگین سن بازنشستگی برای متخصصان زایمان ۴۸ سال است؛ سنی که روزی اوج شکوفایی فعالیت حرفه‌ای حوزهٔ پزشکی انگاشته می‌شد.

افکار عمومی حامی محدودسازی آسیب‌های برآمده از تخلفات پزشکی است. در یکی از نظرسنجی‌های اخیر مؤسسهٔ گالوپ[9]، سه‌چهارم از پاسخ‌دهندگان خواستار تعیین حداکثری برای جبران درد و رنج عاطفی بیماران شدند. بنابراین، هنگامی‌که پزشکان، انجمن‌های پزشکی، و بیمه‌گران نیروهایشان دست‌به‌دست هم دادند تا بر قانونگذاران فشار آورند که میزان خسارات تخلفات پزشکی را محدود کنند، قانونگذاران پذیرای آن بودند. در نتیجه، اصلاحات در زمینۀ جبران خسارت سقف‌هایی برای صدمات غیراقتصادی ‐ اصطلاحاً درد و رنج و صدمات کیفری ‐ قرار داد که به پس‌اندازها، حق بیمه‌های کمتر، و کاهش شکایات در ایالت‌هایی که برای صدمات غیراقتصادی سقف قرار داده بودند، انجامید. به گزارش «همایش ملی قانونگذاران ایالتی»[10]، درحال‌حاضر ۳۴ ایالت چنین سقف‌هایی تعیین کرده‌اند و هزینه‌های بیمهٔ آنها کمتر از ۱۶ ایالت دیگر است.

بی‌گمان، هم سلامت‌بانان و هم بیماران از «بحران‌های» ۳۰ سال گذشتهٔ مسئولیت‌های پزشکی رنج برده‌اند. برای حصول اطمینان از سلامتی همۀ شهروندانِ جامعه، باید به موانع قانونی، پزشکی، و ادراکی موجود پرداخت تا تخلفات پزشکی کاهش یابد. درحالی‌که در ساختار پزشکی امروزی مشکلاتی ریشه‌ای هست، برخی از مدافعان بر ایجاد نهادی فدرالی برای گردآوری و تحلیل داده‌های مربوط به تخلفات پزشکی و ارائهٔ توصیه‌هایی دربارهٔ شیوه‌های کنترل و کاهش آنها، خصوصاً در رابطه با ارائهٔ خدمات پزشکی، پای می‌فشارند.

و نیز بیینید: سلامت‌بانی و هزینه‌های آن؛ سلامت‌بانی و بیمه.

بیشتر بخوانید

Baker, Tom. (2007). The Medical Malpractice Myth, Chicago: University of Chicago Press

Schroder, Jack. (2006). Identifying Medical Malpractice, 3rd ed. Oakland, CA: Catalpa Press

Yale-New Haven Medical Center. (1997). Malpractice, Retrieved February 13, 2008 (http://info.med.yale.edu/caim/risk/malpractice/malpractice.html)

[1] medical malpractice

 [2] Institute of Medicine of the National Academies

 [3] radiology

[4] defensive medicine

[5] Congressional Budget Office

[6] U.S. General Accounting Office

[7] obstetician-gynecologists (OB-GYNs)

[8] American College of Obstetrics and Gynecology Survey

[9] Gallup

[10] National Conference of State Legislatures

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید