پناهندگان

   کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان[1] (یو.ان.اچ.سی.آر)[2]، به تازگی 27 میلیون پناهنده (افرادی که بیرون از مرزهای ملی پناه می‌جویند) و 26 میلیون آوارۀ داخلی (آی.دی.پی) (اشخاصی که در کشور خود پناه می‌جویند) را شناسایی کرده است. این افراد از جنگ و آزار سیاسی مبتنی بر قومیت، دین یا نژاد گریخته‌اند. گاهی پناهندگی نتیجۀ بلایای طبیعی است، بلایایی که افراد را ناچار می‌سازد به مناطقی دور از محل زندگی خود مهاجرت کنند. کنوانسیون ژنو سال 1951، «پناهنده» را شخصی تعریف می‌کند که «به علت ترس موجه از آزار و اذیت [...] در خارج از وطن خود زندگی می‌کنند». حامیان پناهندگان پیشنهاد می‌کنند که تعریف کنوانسیون به آوارگان داخلی هم تسری یابد.

بسیاری از آوارگان (پناهندگان و آی.دی.پی‌ها) در افریقا، آسیا و اروپا یافت می‌شوند و شمار نامتناسبی از آن‌ها در کشورهای درحال‌توسعه هستند. 90درصد پناهندگان جنگی در جهان درحال‌توسعه هستند و از میان این جمعیت، 90درصدشان در فقیرترین کشورها -مانند مالاوی، پاکستان و زئیر- پناه گرفته‌اند. در سال 1999، درگیری‌های روآندا، لیبریا، سومالی و سودان، در افریقا نزدیک 9 میلیون پناهنده به‌جا گذاشت. آسیا 8 میلیون پناهنده را که از آزار و اذیت سیاسی و جنگ در افغانستان، عراق، ایران و فلسطین گریخته بودند، در خود جای داده است. در اروپا، جنگ در بوسنی و هرزگوین و منطقه قفقاز (ارمنستان و گرجستان)، 8 میلیون پناهنده به‌جا گذاشت. شمار درخورتوجهی از آی.دی.پی‌ها در سودان، سیرالئون، لیبریا، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، الجزایر، غنا، نیجریه، جمهوری کنگو، هند، میانمار، کامبوج و کرواسی هستند.

از علل مهم بحران پناهندگان در سراسر جهان، درگیری‌های قومی، سیاسی و نظامی برآمده از فرایند و ایدئولوژی دولت-ملت‌سازی است. به‌عنوان مثال، تجزیۀ (اصلاح مرزی) افریقا از سوی اروپایی‌ها در کنفرانس برلین (1878)، سبب شد تمامیت ارضی و قومی گروه‌های اجتماعی افریقایی نادیده گرفته شود و درنتیجه، اجتماع‌های قومی سنتی تجزیه شد و اجتماع‌ها به‌لحاظ اجتماعی دور از هم در سرزمینی («ملت») واحد گرد آمدند. این فرایند ملت‌سازی، میان دولت‌های استعماری سلطه‌گر و افریقایی‌های تحت سلطه و نیز میان قومیت‌هایی که به‌رغم تفاوت فرهنگی ناچار بودند در جوار هم در کشورهای افریقایی که مرزهایشان خودسرانه ترسیم شده بود، زندگی کنند، ستیزهایی به راه انداخت.

در سدۀ بیستم، درگیری میان افریقای مستعمره و استعمارگران اروپایی در جنبش‌های بزرگ استقلال افریقا در کشورهایی مانند روآندا، بروندی، آنگولا، نامیبیا، رودزیا، افریقای جنوبی و موزامبیک جلوه‌گر شد و تضاد میان افریقایی‌های حائز فرهنگ‌های متفاوت را که در داخل مرزهای ارضی و سیاسی واحدی زندگی می‌کردند، دامن زد. یک نمونه از این درگیری‌های دو قومیتی، جنگ اخیر میان هوتو[3] و توتسی[4] در روآنداست. کشتارهای فجیح توتسی‌ها در سال 1994، به‌وسیلۀ هوتوها به مهاجرت اجباری میلیون‌ها روآندایی به زئیر، بروندی و اوگاندا انجامید.

گرچه ایدئولوژی ملی‌گرایی فرض را بر آن می‌گذارند که کشورها حق دارند که از مردم («شهروندان») خود حفاظت کنند، نسخۀ افراطی آن اغلب به بحران پناهندگان می‌انجامد. برای مثال، در سدۀ بیستم، ملی‌گرایان قومی این رقابت بر سر ملیت را به حق اخراج، آزاررسانی، نسل‌کشی، طرد و آزار سیاسی تفسیر کردند، تفسیری که به گریز بسیاری از مردم به کشورهای همسایه انجامید.

برهه‌های تجربۀ پناهندگی

چارچوبی مشترک در مطالعۀ پناهندگی، تعیین و توصیف برهه‌های تجربۀ پناهندگی است. برهۀ «پیشامهاجرت»[5] دشواری‌های اقتصادی و نابسامانی اجتماعی برآمده از جنگ و آزار سیاسی را در برمی‌گیرد. در این برهه، سربازان دشمن با سرقت دام‌ها، بستن فروشگاه‌ها و تهدید به خشونت‌ورزی، توان ساکنان برای زیستن را تضعیف می‌کنند. مدارس بسته می‌شوند، اعضای خانواده کشته می‌شوند و مردم مجبور به ترک خانه‌های خود و پناهنده‌شدن می‌شوند. مشخصۀ برهۀ «مهاجرت» در تجربۀ پناهندگی، آشفتگی و ناآرامی عاطفی ناشی از آیندۀ نامشخص، دلتنگی برای فرهنگ میهن، پرسش‌های گه‌گاه سرد و بی‌روح مصاحبه‌گران یو.ان.اچ.سی.آر و شرایط سخت سفر به کشور پناهنده‌پذیر است. در این برهه، زنان به‌طور خاص، نسبت به خشونت و تجاوز جنسی آسیب پذیرند

برهۀ بعدی، برهۀ «اقامت» است؛ در این زمان، دولت‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد (ان.جی.اُها) یا سازمان‌های بین‌المللی پناهندگان را درزمینۀ اقامت در کشور مقصد راهنمایی می‌کنند. برای مثال، بیشتر در افریقای سیاه، پناهندگان را در اردوگاه‌های کشورهای مرزی اسکان می‌دهند و یا آن‌ها را مخیر می‌کنند که به‌عنوان کشاورزانی که درصدد درآمیختن با مردم بومی‌اند در آنجا اقامت گزیند. به‌طور کلی، کسانی که خود اقامتگاه‌شان را برمی‌گزینند، نسبت به پناهندگان اردوگاهی -که هویت‌شان را بر اساس نوعی حس قربانی‌شدن و وابستگی به کشورها و نهادهای کمک‌رسان می‌سازند- شرایط اقتصادی و اجتماعی به مراتب بهتری دارند. برخی از پناهندگان، بیش از 5 سال در اردوگاه‌ها می‌مانند.

در آخرین برهه، یعنی «بازنشانی»[6]، دولت و یا نهادهای غیردولتی، ممکن است پناهندگان را در کشور سومی (اغلب کشوری همسایه) اسکان می‌دهند یا آن‌ها کمک می‌کنند که به وطن خود بازگردند. بازگشت به وطن، پایاترین و مقرون‌به‌صرفه‌ترین راه‌حل بحران پناهندگان است. سوای پناهندگانی که برای آن‌ها بازگشت به وطن مقدور است، تضاد فرهنگی، مشکلات اشتغال و پیش‌داوری، مشخصۀ تجربه پناهندگی در برهۀ بازنشانی است.

  کودکان پناهنده

  بنا به گزارش سال 1996 سازمان ملل متحد، مطالعه پیرامون اثر ستیزهای مسلحانه بر کودکان[7]، زنان و کودکان اکثریت آوارگان (پناهندگان و آی.دی.پی‌ها) را تشکیل می‌دهند. به همین قیاس، «برنامۀ عمل پکن»[8] نشان داد که 80درصد پناهندگان و آی.دی.پی‌های جهان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. کودکان در میان ساکنان اردوگاه پناهندگان، پرجمعیت‌ترین گروه سنی هستند و سن نیمی از این کودکان زیر 16 سال است.

  کودکان پناهنده (که دچار ‌ضربۀ روانی ناشی از جنگ هستند و گاهی از پدر و مادرشان جدا می‌افتند یا یتیم می‌شوند)، در حالی وارد کشور پناهنده‌پذیر می‌شوند که گرفتار سوء‌تغذیه، بیماری، کمبود آب بدن و معلولیت‌اند که عاملش مین‌هایی است که در جنگ‌های معاصر از آن استفاده می‌شود. «صندوق کودکان سازمان ملل متحد»[9]، در گزارش سال 1996 خود، 1 میلیون نفر از کودکان این‌چنینی را شناسایی کرد و نیز اظهار داشت که 5درصد از جمعیت پناهندگان را از کودکان «بی‌همراه»[10] تشکیل می‌دهند. فروپاشی شبکه‌های خانوادگی، دینی و مدرسه‌ای کودکان پناهنده رشد حس اجتماع‌مندی، هویت‌مندی و امنیت‌مندی را تضعیف می‌کند. ان.جی.اُها می‌کوشند، کودکان جداافتاده از والدین را با بستگان دورشان پیوند دهند و یا آن‌ها را وارد گروه‌هایی کنند که تحت مراقبت و نظارت اجتماع نیکوکاران محلی هستند. مطالعات نشان می‌دهند که وقتی کودکان پناهنده از حمایت خانواده و همسالان برخوردارند و شخصیتی هدفمند و اجتماعی دارند و نیز وقتی ورزه‌های اردوگاه‌ها نسبت به نیازهای عاطفی و اجتماعی کودکان حساس‌اند، این کودکان به بهترین شکل با تجربه جنگ و مهاجرت اجباری کنار می‌آیند.

زنان پناهنده

«کنفرانس نایروبی»[11] در سال 1985، «دهۀ سازمان ملل متحد برای زنان»[12] (دهۀ 1970)، «چهارمین همایش جهانی سازمان ملل متحد برای زنان»[13]، «همایش پکن پیرامون زنان»[14]، و دستورالعمل‌های سال 1991 یو.ان.اچ.سی.آر، پیرامون حفاظت از زنان پناهنده، جملگی تجربۀ زنان از خشونت جنسی، نابرابری اقتصادی و نقض حقوق بشر را برجسته کردند. زنان پناهندۀ موزامبیکی، اتیوپیایی و تایلندی تجربه شان از تن‌فروشی اجباری، خدمت جنسی و خشونت خانگی را بازگو کرده‌اند. در جیبوتی، مرزبانان، مأموران پلیس و سربازان، به زنان پناهندۀ اریتره‌ای و اتیوپیایی تجاوز کردند. امنیت جسمی زنانی که برای تهیۀ غذا یا آب، از راه‌های متروک و طولانی می‌گذرند در خطر است. زنان پناهنده ای که سهم قانونی خود از کمک‌های غذایی را طلب می‌کنند، اغلب با مردان محلی که زیادتر از سهم خود برمی‌دارند، در کشمکش‌اند. مردانی که بیشتر کارهای درآمدزای اردوگاه‌ها را از آنِ خود می‌کردند، زنان پناهندۀ اریتره‌ای را از نقش‌های سنتی و درآمدزایشان محروم ساختند.

  حامیان زنان پناهنده، خشونت جنسی، نابرابری اقتصادی و آزار و اذیت این زنان آواره را مصادیق نقض حقوق بشر که رهاورد تبعیض جنسیتی و سلطۀ مردان است، تفسیر می‌کنند. در سطح خط‌مشی، حامیان پیشنهاد می‌کنند که توزیع کمک‌های غذایی، مدیریت و کنترل شود. برای تأمین امنیت جسمی زنان اردوگاه‌های مستقلی ساخته شود و تعریف بین‌المللی گروه‌های آزاردیده به زنان هم تسری یابد.

و نیز ببینید: مهاجرت؛ مهاجرت جهانی؛ ملت‌سازی؛ بازگشت به وطن؛ بازنشانی

بیشتر بخوانید

Ager, Alastair, ed. 1999. Refugees: Perspectives on the Experience of Forced Migration. New York: Cassell

Agger, Inger. 1994. The Blue Room. London: Zed

Cohen, Roberta and Francis M. Deng. 1998. Masses in Flight: The Global Crisis of Internal Displacement. Washington, DC: Brookings Institution Press

Hitchcox, Linda. 1990. Vietnamese Refugees in Southeast Asian Camps. New York: St. Martin’s

UNICEF. 1996. The State of the World’s Children. New York: Oxford University Press

United Nations High Commissioner for Refugees. 1991. Guidelines on the Protection of Refugee Women. Geneva, Switzerland: United Nations High Commissioner for Refugees

Zolberg, Aristide R. and Peter M. Benda, eds. 2001. Global Migrants, Global Refugees: Problems and Solutions. Providence, RI: Berghahn

  [1] refugees

 [2] The UN High Commissioner for Refugees (UNHCR)

 [3] Hutus

[4] Tutsis

[5] pre-flight

[6] resettlement

 [7] Study on the Impact of Armed Conflict on Children

[8] Beijing Platform for Action

 [9] UN Children’s Fund

[10] unaccompanied

[11] Nairobi conference

[12] UN Decade for Women

[13] Fourth UN World Conference on Women

[14] Beijing Conference on Women

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید