برنامۀ ۱۲ مرحلهای
برنامۀ ۱۲ مرحلهای[1] سازمان الکلیهای گمنام (اِیاِی) و دیگر برنامههای همیاری را که از الگوی ۱۲ مرحلهای ایای تبعیت میکنند، دربر میگیرد. فرض مشترک همۀ این برنامهها این است که اثرگذارترین و کارآمدترین راه بهبودیابی از الکلبارگی، اعتیاد، و دیگر مشکلات پویش همیاری است؛ یعنی اینکه معتاد دست معتاد دیگر را بگیرد. برتری و تأثیر ایای دانش مفصلی پیرامون رویکردش که بهطورکلی برای فهم برنامههای ۱۲ مرحلهای ضروری است، گرد میآورد.
از زمان شکلگیری و تکوین الکلیهای گمنام در ایالات متحده، یعنی اواخر دهۀ ۱۹۳۰، برنامههای بسیاری که معرف طیف گستردهای از بیماریها و ناراحتیهاست، اصول کلی برنامۀ الکلیهای گمنام را بهکار گرفتهاند. الکلیهای گمنام و مشتقات آن که در ابتدا در امریکای شمالی متمرکز بودند، اکنون در مناطق مهمی از جهان بهنحو فزایندهای اتخاذ و اعمال میشوند.
الکلیهای گمنام
تاریخچه
در ۱۱ مه ۱۹۳۵، کارگزاری بورسی میانسال و ورشکسته در نیویورک سیتی، ویلیام گریفیث ویلسون[2]در سراسرای هتل میفلاور[3] در اکرُن اُهایو نشسته بود و به این فکر میکرد که مشروب بنوشد یا به پنج ماه الکلپرهیزیاش ادامه دهد. این الکلی روبهبهبود با تکیه بر شناختش از آنچه بعدها «مراحل دوازدهگانه» خوانده شد، تصمیم گرفت سراغ الکلی دیگری برود و از رهگذر کمک به او خود را هم از وسوسۀ الکل حفظ کند. وی از طریق تماسهای تلفنی که آخرین آنها با هنریتا سیبرلینگ[4] بود، با رابرت هالبروک اسمیت[5]، جراحی الکلی آشنا شد. اگرچه این آشنایی بیدرنگ به نتیجه نرسید، دکتر اسمیت یک ماه بعد الکل را ترک کرد و سنگ بنای انجمنی از الکلیها را گذاشت؛ الکلیهایی که بهبودیابیشان را بر این دریافت استوار کرده بودند که کمک الکلیها به یکدیگر روش مؤثری برای ترک الکل و تداوم این ترک است.
لحن اخلاقی و سنتهای بنیادینی که برنامۀ الکلیهای گمنام از آن تکامل یافته بود، بر اندیشۀ دینی و فلسفی امریکایی و اروپایی سازمانهای پیشگام سدۀ ۱۹، از جمله «جامعۀ واشینگتونیها»[6] و «گروههای آکسفوردی»[7] سایه انداخته است؛ خاصه بیل ویلسون[8] بهشدت از فلسفه و یزدانشناسی ویلیام جیمز و جریانهای اندیشگی روانکاوانهٔ محبوب که ایای را به آفریدن رویکردی معنوی، علمی، و پزشکی به درمان الکلبارگی سوق داد، متأثر بود.
توصیف
نشریۀ بینالمللی الکلیهای گمنام، گریپواین[9]، هر ماه توصیف مختصری از الکلیهای گمنام بهدست میدهد. معمولاً این توصیف در آغاز نشستهای ایای خوانده میشود:
الکلیهای گمنام حامی مردان و زنانی است که تجارب، نیرو، و امیدشان را با هم سهیم میشوند و ممکن است از این رهگذر مشکل مشترکشان را حل کنند و به دیگران کمک کنند الکل را کنار بگذارند و سلامتیشان را بازیابند. تنها شرط عضویت میل به ترک الکل است. عضویت در الکلیهای گمنام نه تکلیف و نه حق عضویتی بههمراه دارد؛ ما از رهگذر همکاری خود را پشتیبانی میکنیم. الکلیهای گمنام با هیچ فرقه، دسته، سازمان، یا نهادی همپیمان نیست و علاقهای به جنجال ندارد و موافق یا مخالف هیچ آرمانی نیست. هدف اصلی ما دورماندن از الکل و کمک به دیگران برای پاکشدن از آن است.
محور برنامۀ الکلیهای گمنام و پویش بنیادی بهبودیابی در این برنامه از رهگذر مراحل دوازدهگانۀ این سازمان معرفی میشود:
ما پذیرفتیم در برابر الکل بیدفاعیم و زندگیمان از مهارمان خارج شده است.
به این باور رسیدیم که قدرتی پرتوانتر از خودمان میتواند ما را سر عقل آورد.
وقتی خدا را درک کردیم، تصمیم گرفتیم خواست و زندگیمان را به دستان او بسپریم.
موشکافانه و بدون ترس، فهرستی از خصایل اخلاقیمان تهیه کردیم.
نزد خدا، خودمان، و دیگر آدمیان به سرشت واقعی خطاهایمان اذعان کردیم.
خود را کاملاً آماده کردیم خدا همۀ عیوب شخصیتمان را برطرف کند.
خاضعانه از او خواستیم نارساییهایمان را برطرف کند.
فهرستی از همۀ اشخاصی که از ما زیان دیده بودند، تهیه کردیم و خواستار جبران این زیانها شدیم.
تا جاییکه ممکن بود دلشان را بهدست میآوردیم، مگر وقتیکه این کار سبب آزار آنان یا دیگران میشد.
به تهیهٔ فهرست خصلتهای شخصی ادامه دادیم و هرجا خطا دیدیم، بدان اذعان کردیم.
وقتی خدا را شناختیم، سعی کردیم از طریق نیایش و تأمل ارتباط آگاهانهمان با او را بهبود بخشیم و دعا کردیم خواست خود را به ما بنماید و به ما قدرت تحقق آن را بدهد.
در نتیجۀ این مراحل، به بیداری معنوی رسیدیم و تلاش کردیم این پیام را به الکلیها برسانیم و این اصول را در همۀ امور بهکار بندیم.
مراحل دوازدهگانه رژیمی نظاممند و پراگماتیک و نیز فلسفۀ گستردهای در باب زندگی بهدست میدهد. اعضای ایای و دیگر برنامههای ۱۲ مرحلهای از عباراتی اینچنینی بهره میگیرند: «پیمودن مراحل» یا «انجامدادن برنامه». ناراحتی هرچه باشد (الکلبارگی، اعتیاد به موادمخدر، قمار)، بهبودیابی با اذعان به مشکل و کوشش برای متوقفکردن بیدرنگ آن آغاز میشود. شرکتکنندگان گروه میکوشند از رهگذر دیگرمحوری و نه خودمحوری، از خود و مشکلاتشان فراتر روند. خاصه آنان به دیگران ‐ خواه قدرتی بالاتر باشد خواه خدا، گروه، حامی، یا دیگران معتادان ‐ اعتماد و وابستگی دارند. به زبان این گروه، «زکات سلامت نشر آن است». وابستگی به دیگران و این باور که فرد با کمک به دیگران به خود کمک میکند، برنامههای ۱۲ مرحلهای را به گروههای همیاری و نه خودیاری بدل ساخته است.
فعالیت اساسی برنامههای ۱۲ مرحلهای در نشستهایی رخ میدهد که در آن شرکتکنندگان تجربه، نیرو، و امیدشان را با هم سهیم میشوند. در برخی از نشستها، شرکتکنندگان شواهد و مدارکی شخصی بهدست میدهند؛ در نشستهای دیگر، شرکتکنندگان دربارۀ جنبههای مختلف برنامه (برای مثال یکی از مراحل دوازدهگانه) یا موضوعات مورد علاقۀ اعضای خاص بحث میکنند. در جملگی نشستها، پویش محوری پافشاری بر ارزش و منفعت زندگی منهای اعتیاد در برابر زندگی گذشته و نسبتدادن این تغییرات به توفیق برنامۀ ۱۲ مرحلهای است. افزون بر نشستها، برنامه در محیطهای غیررسمی (خانهها یا باشگاهها) و در روابط میان اعضا و حامیان و از رهگذر یاری به دیگران انجام میشود.
عضویت و روند رشد
اِیاِی آهسته است و از رهگذر تماس شخصی و بهشکل شفاهی به اکرن/کلیولند، اُهایو، و نیویورک سیتی گسترش یافته است. بهلطف انتشار «کتاب بزرگ» (الکلیهای گمنام: ماجرای بهبودیابی هزاران مرد و زن از الکلبارگی)، مقالهٔ جک الکساندر در نشریۀ عصر شنبه[10] در سال ۱۹۴۱، و پشتیبانی افراد ذینفوذ، اعضای این برنامه به سال ۱۹۵۰ به ۱۰۰٬۰۰۰ نفر رسید. در اواخر دهۀ ۱۹۷۰، شمار اعضا به ۱ میلیون رسید و امروزه بالغ بر 2 میلیون نفر میشود. این ارقام تخمینی ‐ شاید محافظهکارانه ‐ است، زیرا این سازمان هیچ فهرست اعضایی ندارد.
سایر برنامههای ۱۲ مرحلهای
برنامهٔ ایای سازمانهای فرعی، سازمانهای پیرو و اقمار سازمانی زیادی پدید آورده است. آل-آنون و آلاتین[11]، که هر دو سازمانهای اقماریایاند که در دهۀ ۱۹۵۰ پایهریزی شدند، توجهشان را بر خانواده و دوستان معطوف میسازند. سازمانهای پیرو از جمله «معتادان گمنام»[12] و «قماربازان گمنام»[13] در دهۀ ۱۹۵۰، «هموابستگان گمنام»[14] در اواخر دهۀ ۱۹۷۰ پایهگذاری شدند. گروههایی که بهتازگی شکل گرفتهاند و شهرت کمتری دارند عبارتاند از «بدهکاران گمنام»[15]، «ولخرجان گمنام»[16]، «احساساتیان گمنام»[17]، «آمیزشبارگان گمنام»[18]. سازمانهای فرعی جنبههای گزینشدهٔ ایدئولوژی و ورزۀ ایای را از آنِ خود میکنند و بقیه را به یکسو مینهند؛ برای نمونه، «بهبودیابی عقلانی»[19] و «سازمان سکولار ترک الکل»[20] که در دهۀ ۱۹۸۰ بنیان نهاده شد، دلالتهای معنوی و دینی ایای را رد کرد، حالآنکه پشیمانی، جبران خسارات، و تعالی را پذیرفت.
محبوبیت و اثرگذاری
دادههای بیپایه و اساس و عامهپسند فراوان است و دادههای تعریفی و تجربی همچنان محدود. «پیمایش ملی مصرف الکل» حکایت از آن دارد که ۱۳ درصد از بزرگسالان ۱۸ سال به بالا، یعنی نزدیک 2۴ میلیون نفر، گزارش دادند در نشستی ۱۲ مرحلهای حضور داشتهاند. اگرچه بسیاری از این افراد در پی کمکگرفتن بودند، برخی دیگر از رهگذر آموزش و اندوختن تجربۀ آموزشی در صدد حمایت از اعضای خانواده و دیگران بودند. در سال 2۰۰۰، «پیمایش ملی طولی واگیرشناسی الکل (اناِلاِیایاس)»[21] بدیننتیجه رسید نزدیک ۷۶ درصد کسانی که برای ترک الکل در جستوجوی کمکاند، گزارش دادند در نشستی ۱۲ مرحلهای حضور داشتهاند. بهطورکلی، پژوهشها نشان میدهد این برنامهها به همان اندازۀ درمان تخصصی و گاهی بیش از آن اثرگذارند. برنامههای ۱۲ مرحلهای محاسن دیگری نیز دارد. افزون بر سایر ویژگیها، آنها گمناماند و رایگان و داوطلبانه و هرگاه از اعضای گروه یا حامیان شخصی درخواست راهنمایی شود، 2۴ ساعته آمادۀ خدمتاند. اینگونه بود که بیل ویلسون و رابرت اسمیت که از هیچ آغاز کردند، به پایهگذاران «جمعیت الکلیهای گمنام»[22] بدل شدند و انقلابی را در ترک الکل آغاز کردند که به کار گروههای گوناگون آمد. در نتیجه، اصول و فلسفۀ ایای پذیرشی گسترده ‐ اگرچه نه جهانشمول ‐ یافت و از برنامههای بهبودیابیاش تقریباً در همۀ مقولاتی که در چهارچوب درمان اعتیاد میگنجد، استفاده میشود.
و نیز ببینید: اعتیاد؛ زیادهنوشی؛ اجتماعهای درمانی.
بیشتر بخوانید
Alcoholics Anonymous (2006). Alcoholics Anonymous: The Story of How Many Thousands of Men and Women Have Recovered from Alcoholism, 5th ed. New York: Alcoholics Anonymous World Services
Humphreys, Keith (2004). Circles of Recovery: Self-Help Organizations for Addictions, New York: Cambridge University Press
Room, Robin (1993). “‘Healing Ourselves and Our Planet’: The Emergence and Nature of a Generalized Twelve-Step Consciousness”, Contemporary Drug Problems 19: 717-740
Rudy, David R. (1986). Becoming Alcoholic: Alcoholics Anonymous and the Reality of Alcoholism, Carbondale, IL: Southern Illinois University Press
[1] Twelve-Step programs
[2] William Griffith Wilson
[3] Mayflower Hotel
[4] Henrietta Siberling
[5] Robert Holbrook Smith
[6] Washingtonian Society
[7] Oxford Groups
[8] Bill Wilson
[9] Grapevine
[10] Saturday Evening
[11] Alateen
[12] Narcotics Anonymous
[13] Gamblers Anonymous
[14] Co-Dependents Anonymous
[15] Debtors Anonymous
[16] Spenders Anonymous
[17] Emotions Anonymous
[18] Sexual Compulsives Anonymous
[19] Rational Recovery
[20] Secular Organization for Sobriety
[21] National Longitudinal Alcohol Epidemiologic Survey (NLAES)
[22] Fellowship of Alcoholics Anonous