اجرای خودسرانۀ عدالت
اجرای خودسرانۀ عدالت[1]؛ «اجراکنندگان خودسرانة عدالت»[2]، افرادی هستند که اجرای قانون یا قواعد اخلاقی را عهدهدار میشوند. این اصطلاح در رم باستان ایجاد شد و امروزه در مورد شهروندانی بهکار میرود که وقتی احساس میکنند مقامات مسئول ضعیف، فاسد و/یا صلاحیت کافی ندارند، به پیشگامان اجرای عدالت تبدیل میشوند. واژه «اجراکنندة خودخواندة عدالت»[3]، از اسپانیا نشأت گرفته است. هرجا که هیچ قانون جاافتادهای وجود نداشته باشد، شهروندان مستقل ممکن است تحمیل ارزشهای گروه خود را الزامی بدانند. وکلا اجرای خودسرانة عدالت را «خودیاری فراقضایی»[4] مینامند و بسیاری آنرا معادل کینهتوزی میدانند؛ اما اجرای خودسرانة عدالت وقتی به رفتار جنایی، همانند زجرکشی منجر شود، مورد انتقاد قرار میگیرد.
سابقۀ تاریخی
اجرای خودسرانة عدالت، گرچه فعالیتی جهانی است، در آغاز دوران استعمار در امریکا بارور شد و در دورۀ اولیه فدرالی گسترش یافت. در اواخر قرن هفدهم و در طول قرن هجدهم، گروههایی که اوضاع را در اختیار گرفتند، کمیتههایی را برای شناسایی و مجازات مهاجران مشکوک به ارتکاب جرم شکل دادند. این عمل پس از یک دورة افول، به منزلۀ پدیدهای شهری در کالیفرنیا در اوایل قرن هجدهم و در زمانی احیاء شد که اعضای اجتماع، جنبش اجرای عدالت را برای اجرای نظم و قانون آغاز کردند. اجرای خودسرانة عدالت، موقعیتهایی را پدید آورد که طی آن، گروههای بزرگ جمعیت زندانیان را از مقامات تحویل میگرفتند و پیش از زجرکشی، بهشدت آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. کارتپستالهایی که اعدام بدون محاکمه را ثبت کردهاند، شرکتکنندگان و شهروندان (و نیز کودکانی) را نشان میدهند که با افتخار لباسهای مرتبی پوشیده و به تماشا ایستادهاند. این رویداد، به بهانهای برای جشن و پایکوبی تبدیل شده بود.
بهنحوی جالب توجه، مقامات محلی بهندرت هویت رهبران این گروهها را افشاء میکردند؛ زیرا بهنظر آنان، زجرکشی قابل پذیرش، ضروری و قابل درک بود. میزان خشونت، طی دوره 1890 تا 1902، به اوج خود در تمام دوران رسید. گرچه این روند، پس از سال 1909 آهستهتر شد، اما تا دهۀ 1930 ادامه یافت. بعدها اجرای خودسرانة عدالت بهواسطۀ فرشتگان محافظ[5] (یک گروه داوطلب در شهر نیویورک که در سال 1979 برای مقابله با ارتکاب جرم در مترو تأسیس شد)، مخالفان سقط جنین، گروههای امنیت مرزی و دستگیرکنندگان جنایتکاران فراری، بار دیگر ظاهر شد. یکی از موارد مناقشهبرانگیز قابلتوجه اجرای خودسرانة عدالت، در سال 1984 روی داد که طی آن برنارد گوتز[6] -که اجراکننده عدالت در مترو نامیده شد- به چهار مرد سیاهپوست در مترو به تصور اینکه قصد ربودن وی را دارند، تیراندازی کرد. طی دهة 1980، اجرای خودسرانة عدالت، به شکل جوخههای اعدام در امریکای مرکزی در آمد و طی دهة 1990، هکرهای سایبری پس از شکارگران جنسی، تروریستها و ارسالکنندگان هرزنامهها به اینترنت رفتند.
ویژگیها
سایر اعمال جنایی، اغلب جرایم اجرای خودسرانة عدالت را همراهی میکنند. بسته بهشدت این اعمال دیگر، میزان محکومیت اجرای خودسرانة عدالت متفاوت است. بیشتر مهاجمان بهخاطر اعمالشان، پس از اقرار مصلحتی به جرم، به شکل مشروط آزاد میشوند.
گرچه ویژگیهای اجراکنندة خودسرانة عدالت متفاوت است، چنین فردی بهنوعی یک مرد عضو طبقه متوسط است. برخلاف دفاع فردی (که آنی است)، چنین عملی معمولاً از پیش تعیین شده و اغلب به منزلة کنش گروهی توسط شهروندان نگرانی انجام میشود که هدف مشترکی دارند. مشارکت داوطلبانه بوده و مهاجمان به احتمال زیاد شهروندان حقیقیاند؛ اجراکنندگان خودسرانة عدالت، تنها اعضای اجتماع نیستند؛ بسیاری از آنان، پلیسهای بازنشسته و کارکنان نظامی هستند؛ برخی از این گروهها، بهطور کامل سازمانیافته و خشن هستند؛ گروههای دیگر، تنها تهدید به استفاده از زور میکنند؛ دو نوع اصلی از اجرای خودسرانة عدالت وجود دارد. گرگهای تنها[7]، سازمانیافته نیستند و به راحتی و گاهی عامدانه، دستگیر میشوند، (همانند خودکشی بهواسطۀ پلیس[8]). در مقابل، تحریککنندگان[9] بهخوبی سازمانیافته و تمایل دارند تا دیگران (یک همدست نزدیک یا گروه کوچک) را در طرحهای خود سهیم کنند. همچنین بین کنترلکنندگان جرم (همانند دستگیرکنندگان مجرمان فراری) و کنترلکنندگان اجتماع (اعضای اجتماع یا ساکنان نگران)، تفاوت وجود دارد. اجرای خودسرانة عدالت، یکی از انواع فرعی خشونت سیاسی است. برخلاف تروریسم خانگی، این عمل در پی کمک به نظم اجتماعی انجام میشود. برای مثال، نوعی از اجرای خودسرانة عدالت که در جوامع اسلامی با تسامح زیادی مواجه میشود، «کشتن افتخارآمیز»[10] است و زمانی روی میدهد که زنان خانواده، به لکه ننگی برای نامخانوادگی تبدیل میشوند. به همان شکل، در بسیای از کشورهای غربی و برخی از ایالتهای امریکا، قوانینی برای توجیه قتل همسر، در صورت ارتکاب زنای محصنه در محل زندگی مشترک، وجود دارد.
نمونههای اخیر
از سال 2000، جرایم ناشی از نفرت و قتل علیه مهاجران مکزیکی در کنار و نزدیک مرز جنوبی امریکا روی داده است. اعضای گروه مینوتمن[11]، کوکلوس کلان، رانچ رسکیو[12] و برخی از عناصر اتحادیة دفاع از یهودیان که از مکزیکیها نفرت دارند، به ارتکاب این قتلهای حلوفصل نشده، متهم شدهاند. اقدامات خشن این گروههای مشابه، قابل پذیرش نیست؛ اما همچنان ادامه دارد. بهطور خاص، گروه مینوتمن، تمایل دارند تا خود را به منزله گروههای مراقبت از منطقه، بازنمایی کنند که به عوامل گشت مرزی کمک میکنند. نمونههایی از فیلمهای اجرای خودسرانة عدالت شامل هری کثیف[13] در سال 197، آرزوی مرگ[14] در سال 1974، بتمن در سال 1989، مرد عنکبوتی در سال 2002 و دنبالههای این فیلمها هستند. یکی از نمونههای اخیر این فیلمها، وی برای وندتا[15] در سال 2006 است. در ادبیات کتابهای خندهدار و سریالهای تلویزیونی (همانند سگ: شکارچی قاتلان فراری[16]) نیز اجراکنندگان خودسر عدالت، به نمایش گذاشته شدهاند که خود را به منزلة دوستان جامعه قلمداد میکنند. درواقع، برخی وبسایتها، این اجراکنندگان خودسرانة عدالت را به منزلة نیروهای مثبت و الزامی اجتماعی معرفی میکنند. برخی قوانین از اجرای خودسرانة عدالت حمایت میکنند. برای مثال، قوانین «سامری نیک»[17] از کسانی که در زمان نیاز به کمک اضطراری مداخله میکنند، حمایت میکند. قانون «حق مقاومت در برابر دستگیری»، آزادی شهروندان در برابر محدودیت یا کنترل را تضمین میکند و آموزۀ دفاع شخصی به افراد امکان میدهد تا برای محافظت از زندگی، دارایی یا زندگی افراد نزدیک خود، به شخص دیگر شلیک کنند. درواقع، اینکه به شهروندان مطیع قانون، اجازه داده میشود تا به شکل پنهانی اسلحه حمل کنند، نمونههای دیگری از قوانین حامی اجرای خودسرانة عدالت است. برخی از پژوهشها نشان میدهند که حمل پنهانی اسلحه، بهعنوان مانعی در برابر جنایتکاران عمل میکند. خشم در جاده، نوع دیگری از اجرای خودسرانة عدالت است، به این صورت که بسیاری از رانندگان میکوشند تا وقتی رانندهای قوانین را نقض کرد او را مجبور به پرداخت هزینه کنند. یکی از نمونههای اخیر اجرای خودسرانة عدالت، شامل افرادی است که میکوشند تا منحرفان اینترنتی را تأدیب کنند. آنها «اجراکنندگان خودسر عدالت دیجیتالی»[18] نامیده میشوند. همچنین، برخی از این گروهها، از طریق اینترنت با مجرمان مبارزه میکنند (و به آنان «اجراکنندگان خودسر عدالت سایبری» گفته میشود).
گروه فرشتگان نگهبان که پیشتر به آنان اشاره کردیم، به منزلۀ یک گشت ضدجنایت غیرمجاز شکل گرفت و مظهر اجرای خودسرانة عدالت است. بهنحوی جالب توجه، وقتی آنها مرئیتر شدند (کلاههای قرمز میپوشیدند) و احترام بیشتری به خود جلب کردند، پلیس از آنها رنجیدهخاطر شد. درحالحاضر، یکی از این گروهها در یکی از بزرگراههای کلورادو برای مقابله با پرتاب زباله گشت میزنند و در منطقهای، کمیتهای از این نوع، با زور یکی از همسایگان را از آنجا بیرون کرد. یکی از نمونههای اخیر این گروهها، شامل گروههایی هستند که به متجاوزان پیشین جنسی حمله میکنند. به دلیل اینکه آنان میتوانند از اینترنت برای ردیابی مهاجمان استفاده کنند؛ زیرا آنها ملزم به ثبت نشانی خود هستند، این گروهها میتوانند محل زندگی متجاوزان جنسی را بیابند و به آنان حملهور شوند. اجرای عدالت به شکل خودسرانه، همچنان یک مسئلۀ جدی است که باید بهشدت مورد توجه قرار گیرد؛ اما ملاحظه دلایل آن نیز مهم است.
این افراد معمولاً پس از دورهای از به اوج رسیدن ناکامی، به واسطه نبود امنیت، وارد عمل میشوند. مینوتمن، افرادی که مدعی دفاع از مرزهای ما هستند و حملهکنندگان به مهاجمان جنسی که ادعای محافظت از اجتماع ما را دارند، ممکن است نیت خوبی داشته باشند، اما آنان هنوز بدون مجوز قانونی عمل میکنند. این افراد، در پی مجازات سریع و یا فقط محسنات هستند. اگر آنان همچنان اعتقاد دارند که شیوة اجرای کنونی قانون مؤثر نبوده، به احتمال زیاد رفتار آنان ادامه خواهد یافت، هرچند قابل قبول نباشد.
امروزه، اقدامات شدیدتری علیه برخی از انواع اجراکنندگان خودسر عدالت انجام میشود؛ بهویژه، مهاجمان ضد مهاجرت. عموم مردم به دولت فشار میآورند تا مانع از این رفتار شود که این امر با افزایش آگاهی عمومی از اجرای خودسرانة عدالت مرتبط است. بهعلاوه، تمرکز بر نیازهای قربانیان توسط این گروه، در حال افزایش است. پیشنهادهایی برای تحول پذیرش موارد و شکلهای ارزیابی مطرح شده که میتواند همه اطلاعات ضروری برای ارزیابی خدمات مورد نیاز قربانیان اجرای خودسرانة عدالت را ثبت و ضبط کند. همچنین برای ایجاد پایگاه دادة اینترنتی با دسترسی امن برای گردآوری اطلاعات کامل دربارة اجرای خودسرانة عدالت مطرح شده است. همچنین، برخی افراد پیشنهادهایی برای تدوین راهنماهای آموزشی در مورد رویه پیگرد اجراکنندگان خودسر عدالت ارائه کردهاند.
و نیز ببینید: کنترل جرم در اجتماع؛ اندیشۀ گروهی؛ خشونت؛ جرم خشونتآمیزبیشتر بخوانید:
Abrahams, Ray. 1999. Vigilant Citizens: Vigilantism and the State.Cambridge, England: Polity Press
Culberson, William C. 1990. Vigilantism: Political History of Private Power in America.Westport, CT: Greenwood
Fletcher, George P. 1990. A Crime of Self-Defense: Bernhard Goetz and the Law on Trial.Chicago: University of Chicago Press. French, Peter A. 2001. The Virtues of Vengeance.Lawrence, KS: University Press of Kansas
Johnston, Les. 1996. “What Is Vigilantism?” British Journal of Criminology36:220–36
Lott, John R., Jr. 1998. “The Concealed-Handgun Debate.” Journal of Legal Studies27:221–43
[1] . Vigilantism
[2] . Vigilantes
[3] . vigilante
[4] . extra-judicial self-help
[5] . Guardian Angels
[6] . Bernard Goetz
[7] . Lone wolves
[8] . suicide by cop
[9] . instigator
[10] . honor killing
[11] . Minutemen
[12] . Ranch Rescue
[13] . Dirty Harry
[14] . Death Wish
[15] . V for Vendetta
[16] . Dog: The Bounty Hunter
[17] . Good Samaritan
[18] . digital vigilantes
[19] . Gina Robertiello