اجتماعهای درمانی
اجتماعهای درمانی[1]؛ گرچه مدل درمان سوءمصرف دارو که «اجتماع درمانی» (تی.سی) نامیده میشود (در امریکا از سینانون[2] سرچشمه گرفته است)، تباری باستانی دارد. در آغاز عصر مسیحیت، فیلو جودیاس[3] کتاب اجتماعات درمانی را نوشت. این اجتماعات، کارشان «شفای ارواحی كه اسیر [...] بیماری هولناک امیال و لذايذند» بود؛ بنابراین، بهنظر میرسد که آن زمان نيز بهسان امروز، مقابله با امیال مهارنشدنی یک چالش بود و در عصر باستان، تأمین سلامت روح از اصول مشابهی بهره میبردند. این اصول در اجتماعهای همیاری از گروههای انشعابی رهبانی گرفته تا بسیاری از جماعتهای متدیست که به «بازگشت به اصول اولیه» اعتقاد داشتند و بعدها جنبش آکسفورد متقدم را شکل دادند، وجود داشته است. این اصول را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
نگرانی دربارۀ وضع روح و بقای جسمیمان؛
جستوجوی معنا: حقایق تعالیبخش؛
انتقاد و سرزنش توأم با عشق و محبت؛
سرسختی – پاسخگو بودن نسبت به اجتماع؛
افشای اعمال، بیمها، امیدها، گناهان خود در ملأعام؛
تقاص پسدادن گناهان در ملأعام؛
امکان تبعید هنگامی که زنده ماندن شخص مهم است؛
رهبری سالخوردگان – کسانی که الگوی دیگراناند.
در سدۀ هفدهم و هجدهم، انجمنهای همیاری دینبنیاد، در اروپای غربی، پدیدار شدند. آنها در واکنش به مصرف مفرط الکل، جنبش بادهپرهیزی را در اروپا به راه انداختند که به امریکا نیز راه یافت. بسیاری از این کوششهای اولیۀ معطوف به «کنترل امیال»، دادن سرپناه موقت و التزام به پرهیز از نوشیدن الکل را دربرمیگرفت. اصول کلیدی این گروههای همیاری -از جمله افشا (اعتراف)، سرزنش، تعهد و فراخواندن دیگران به کیش خود- گسترش یافتند و در سدۀ نوزدهم، بر پیدایش گروههای آکسفوردی اثر گذاشتند.
بااینحال، تا جنگ جهانی دوم، از اصطلاح «اجتماع درمانی» خبری نبود. در بیمارستان نورث فیلد انگلستان -محلی که به درمان نیروهای بریتانیایی دچار تنضربه اختصاص داده شده بود- دو روانپزشک نوآور، بهنام مکسول جونز[4] و تام ماین[5]، کوشیدند اقتدار و تصمیمگیری را میان کارکنان و بیماران بازتوزیع کنند. آنها دسترنج خود را «اجتماع درمانی» نامیدند و «بیماران» واحدهای روانپزشکیشان را به تصمیمگیرانی فعال بدل کردند و پیوسته مسئولیتهای بیشتری را در قبال مدیریت بخش برعهدهشان میگذاشتند. تصمیمات آغازین این دو پیشگام، به پنج مفروض بنیادی انجامید: (1) ارتباط دوسویه در همۀ سطوح؛ (2) تصمیمگیری در تمام سطوح؛ (3) رهبری مشترک؛ (4) اجماع در تصمیمگیری و (5) یادگیری اجتماعی از رهگذر تعامل اجتماعی و پافشاری بر اینجا و اکنون. این نظام افقی و بازِ ارتباط، به بهبود سلامتی و ریشهکن شدن نیاز به برنامههای درمانی فردی انجامید. این ایده بعدها به آموزۀ تی.سیهای درمان اعتیاد در ایالات متحده بدل شد.
اما تی.سی درمان دارو را هیچیک از پرستاران یا روانپزشکانی که تحت تأثیر جونز در پی ایجاد مدلهای مشابهی بودند، باب نکردند. این اجتماعها در سال 1959، یعنی هنگامی که چارلز ددریک[6]، عضوی از الکلیهای گمنام، سازمانی بهنام سینافون را راه انداخت، در ونیز کالیفرنیا، پدیدار شد. این سازمان اصول همیاری الکلیهای گمنام را در خود گنجاند و مشخصهاش ساختاری سلسله مراتبی، نظام ارتباطی نیمهباز، فعالیت در قالب گروههای کوچک با تأکید بر تغییر رفتار و تشویق اعضا یا ساکنان، به مشارکت در رهبری بود. این سازمان که بهوضوح پیشدرآمد آنچه بعدها به تی.سی معروف شده بود و در آغاز در درمان مصرفکنندگان هروئین کامیاب شد، بیش از همه بهسبب افول نرمنرمکش بهنوعی کیش جنجالبرانگیز نامبردار شده است.
اجتماع سکونتگاهی مهم دیگر که شگردهای مشابهی را برای درمان اعتیاد به مخدر بهکار گرفت، «دهکدۀ دیتاپ»[7] بود که در سال 1963، در نیویورک تأسیس شد. این سازمان، در عین حال که راهبردهای درمانی سینانون را برگرفت، اما ایدۀ بدلشدن به اجتماعی آرمان شهری را رد کرد و اساساً خود را «اجتماعی انسانساز» خواند.
در سال 1966، شهردار نیویورک، جان وی.لیندزی[8]، افرن رامیرز[9]، روانپزشکی از سنخوان را استخدام کرد تا در برنامههای درمان مواد مخدر در این شهر همکاری کند. رامیرز از ابتدا نظامهای مشارکت محلی را توسعه داد، فرایندهای آشنایی مراجعهکنندگان را طولانیتر کرد و رویکردهای درمانی را در پیش گرفت که مشابه رویکردهای دهکدۀ دیتاپ بود. هنگامی که رامیرز در پی آن بود که توجه اهالی نیویورک را به رواج روزافزون هروئین جلب کند، دستاندرکاران دیتاپ برای او منبع الهام بودند. رامیرز که در مدل جونز آموزش دیده بود، دیتاپ را برآن داشت که برای توصیف خود اصطلاح «اجتماع درمانی» را بهکار گیرد.
طولی نکشید میشل روزنتال[10]، سرپرست واحد درمان الکل و داروی بیمارستان نیروی دریایی ایالات متحده در اوکلند کالیفرنیا، به رامیرز پیوست. روزنتال در واحد مذکور بسیاری از مشخصههای ساختاری و گروهی سینانون را باب کرده بود. درنهایت، رامیرز روزنتال را قائممقام برنامۀ درمانی خود کرد.
همگرایی شکلگرفته از سوی رامیرز، به نیرویی مهم برای گسترش مدل تی.سی در شهر نیویورک بدل شد. دیتاپ کارکنانش را به هریک از مدیران واحدهای درمانی در گروه رامیرز قرض داد. این ترکیب غنی به برپایی «خانة اودیسه»[11] (به همت جودی دنزن گربر[12])، «خانة ققنوس»[13] (به همت روزنتال) و گسترش ساماریتان (بههمت ریچارد پروس[14]) انجامید. در پایان سال 1968، کارکنان دیتاپ نیز به موج دوم توسعة تی.سی، یعنی شکلگیری «دروازه[15]» در شیکاگو، «گاودنزیا»[16] در فیلادلفیا و «دهکده»[17] در میامی یاری کردند.
پیشرفتههای دیگری نیز از راه رسیدند: «خانة ماراتون»[18] در نیوانگلند، «یکپارچگی»[19] در نیوجرسی، «خانة والدن»[20] در سانفرانسیسکو، «خانوادة مندوچینو»[21] و آبراخاس[22]. حضور در برنامۀ درمانی ماراتون، بهسان یادگیری اصالت، تقاص و تعهد در تی.سی، بازدیدکنندگان بسیاری را به دیدن «مؤسسة آموزش متمرکز» که در ساختمان «دریاچۀ قو» دیتاپ شکل گرفت، برانگیخت تا از بخشی از مدل آغازین تی.سی یا از تمامی آن برتری جوید.
متعاقباً، تی.سیها به سوئد، آلمان و بریتانیا گسترش یافتند. در اواسط دهة 1970، «فدراسیون جهانی»، به رهبری دبلیو.بی.او براین[23] (از اعضای دیتاپ)، برنامههایی را در ایتالیا، هلند و جنوب شرق آسیا آغاز کرده بود که بر گسترش بیشتر آن به اسپانیا، پرتغال و برزیل اثر گذاشتند.
در دهة 1960، پژوهشگران برجستهای مانند اُ.هوبارت ماورر[24] و آبراهام اچ. مازلو، ابتکارهای آغازین تی.سی را ستودند و ایدهها و روشهایی نیز بدان افزودند. در آغاز دهة 1970، جورج دیلیون[25] و دیگران، پایگاه دانشگاهی و پژوهشی را برای این جنبش فراهم کردند و اعتبار و پذیرش روزافزونی برای آن دستوپا کردند.
تا پایان سال 1974، 15000 نفر در تی.سیها تحت درمان بودند. در سال 1976، همایش برنامهریزی «اجتماعهای درمانی امریکا (تی.سی.ای)»[26]، با حمایت مالی «مؤسسة ملی رسیدگی به سوءمصرف دارو (نیدا)»[27]، موج اول، دوم و سوم گروههای پساسینانون را گرد هم آورد. بحثها بر مسائلی چون اندازۀ واحد، وفاداری، یاری کردن به جمعیتهای گوناگون و نیازهای نامحسوس زنان فرزنددار تمرکز داشتند.
در دهة 1980، آموزش روشهای درمان سوءمصرف مخدر، تحت حمایت بخش ایالتی ایالات متحده، تی.سی را به جنوب شرق آسیا، جنوب آسیا و شرق مرکزی اروپا رساند. تی.سیها در اسلوواکی، جمهوری چک، مجارستان، اسلوونی و لهستان شکل گرفتند. رویکرد کنونی تی.سی نه تنها در سراسر امریکا، بلکه در کشورهای مسلمانی چون مالزی، افغانستان، پاکستان و بنگلادش و نیز در لبنان، اسرائیل، چین، آفریقای جنوبی، هند، تایلند، ویتنام و کامبوج نیز گسترش یافته است.
اصول پایدار تی.سیها و نیز برخی از ویژگیهای ساختار برنامه، جدول زمانی روزانه، فعالیت در قالب گروههای کوچک و ارتقای مسئولیت و دلسوزی اجتماعی به بقای خود ادامه دادهاند. در بیشتر برنامهها، نقش رهبر -قطعنظر از اندازة واحد، برنامه یا نظام- همچنان بر تعیین اصول مهم و بیاهمیت اثر گذاشت، گرچه بسیاری از برنامههای اروپایی و برخی برنامههای امریکایی رویکرد برابری طلبانهتری، مانند رویکرد جونز را اتخاذ کردهاند.
جای تعجب نیست که رهبری قدیمیتر نگران بسیاری از ورزههای کنونی، یعنی رقیقشدن مدلهای اولیه یا دورشدن از آنها باشد. فعالان جدیدتر که آموزش گستردهتری دیدهاند و سوابق نظری و غیرعملیشان کمتر است، بهکارگیری ورزههای جدید علمراهبر را میستایند. این جنبش اگر در پی تداوم اثرگذاریاش است، باید گذشتهاش را تحسین کند، از اصولی پایدار بهره برد و پذیرای ورزههای جدید نیز باشد. این جنبش دیگر نظامی اعتقادی که شگردهای نامناسب یا -از آن هم بدتر- ویرانگر داشته باشد، نیست. این جنبش، میتواند با افتخار خود را مدلی ارزنده بخواند که در درمان اختلالهای برآمده از اعتیاد سرافراز بوده و قادر است برای بسیاری، قطعنظر از فرهنگی که این جنبش در آن ظهور میکند، امکان بقا و تشخص فراهم آورد.
و نیز ببینید: اعتیاد؛ الکلبارگی؛ سوءمصرف مخدر/دارو؛ برنامههای دوازدهمرحلهای
بیشتر بخوانید
- Jones, Maxwell. 1953. The Therapeutic Community: A New Treatment Method in Psychiatry. New York: Basic Books
- Knibb, Michael A. 1987. The Qumran Community. Cambridge Commentaries on Writings of the Jewish and Christian World 200 BC to AD 200, Vol. II. Cambridge, England: Cambridge University Press
- McNeill, John T. 1951. History of the Cure of Souls. New York: Harper & Brothers
- White, William L. 1998. Slaying the Dragon. Bloomington, IL: Chestnut Health Systems
herapeutic communities[1
[2] Synanon: سازمانی است برای توانبخشی به معتادان که در سال 1958، در ایالت کالیفرنیا بنیان نهاده شد. [م.]
Philo Judaeus[3
Maxwell Jones[4
Tom Maine[5
Charles Dederich[6
DayTop Village[7
John V. Lindsay[8
Efren Ramirez[9
Mitchell S. Rosenthal[10
Odyssey House[11
dy Densen Gerber[12
Phoenix House[13
Richard Pruss[14
Gateway[15
Gaudenzia[16
Village[17
Marathon House[18
Integrity[19
Walden House[20
Mendocino Family[21
Abraxas[22
Msgr. W. B. O’Brien[23
O. Hobart Mowrer[24
George DeLeon[25
Therapeutic Communities of America[26
National Institute on Drug Abuse (NIDA)[27